امتحانات نهایی دانشآموزان در حالی آغاز شده است که آمارها نشان میدهد میانگین معدل دانشآموزان در سال گذشته بین ۸ تا ۱۰ در نوسان بوده؛ موضوعی که نگرانیها درباره افت کیفیت آموزش و عملکرد نظام آموزشی کشور را افزایش داده است. با وجود گذشت یک سال از اعلام این وضعیت، شواهد نشان میدهد هنوز تحول معناداری در بهبود میانگین معدلها و کیفیت یادگیری دانشآموزان رخ نداده است.
به گفته مدیر گروه سیاستهای حمایتی و مقابله با فقر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، یکی از دلایل اصلی افت میانگین معدل دانشآموزان، کاهش هزینه خانوارها برای تحصیل فرزندان است.
دکتر هادی موسوینیک در اینباره میگوید: «عوامل مختلفی بر کیفیت آموزش تأثیرگذار است که هرکدام وزن خاص خود را دارند. یکی از مهمترین این عوامل، مشکلات اقتصادی است. به بیان دیگر، میان وضعیت اقتصادی و وضعیت آموزشی نوعی بدهبستان وجود دارد. در جامعه بارها مشاهده کردهایم که با بدتر شدن اوضاع اقتصادی، پدیدههای بازدارنده در آموزش دانشآموزان افزایش مییابد که یکی از پیامدهای آن، بازماندگی از تحصیل است.»
او درباره تأثیر تورم بر افزایش نرخ بازماندگی از تحصیل توضیح میدهد: «در سال ۹۷ که با جهش قیمت ارز، افزایش تورم و کاهش درآمدها مواجه بودیم، آمار بازماندگی از تحصیل بهویژه در دوره متوسطه رشد قابل توجهی داشت. در دوره کرونا، یعنی سال ۹۹، شاید عامل اقتصادی نقش مستقیم نداشت، اما این پاندمی سلامت افراد را تحت تأثیر قرار داد و برخی خانوادهها از ثبتنام فرزندان خود در مدارس خودداری کردند. به همین دلیل، آمار بازماندگی از تحصیل در دوره ابتدایی بیشترین افزایش را داشت؛ بهطوری که در آن دوره حدود ۱۰۰ هزار دانشآموز ابتدایی در مدارس ثبتنام نکردند. البته آمار کلی بیشتر است و در حال حاضر نزدیک به یک میلیون نفر بازمانده از تحصیل در کشور داریم.»
مدیر گروه سیاستهای حمایتی و مقابله با فقر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تأکید میکند: «از سوی دیگر، وضعیت آموزشی نیز بر وضعیت اقتصادی تأثیر مستقیم دارد. فقر یک تله است و یکی از مهمترین عواملی که میتواند افراد را از این تله نجات دهد، آموزش است. آموزش همواره نقش حیاتی در پیشرفت افراد داشته و در گذشته خانوادههایی که در فقر گرفتار بودند، میتوانستند با آموزش، مهارتآموزی و افزایش بهرهوری، طبقه اجتماعی خود را ارتقا دهند، اما امروز این مسیر کمرنگتر شده است.»
موسوینیک درباره تحرکهای بیننسلی میگوید: «آمارها نشان میدهد تحرک بیننسلی در جامعه ایران بسیار ضعیف شده است. بر اساس مطالعات اخیر دانشگاه شریف، اگر فردی در ایران در دهک اول قرار داشته باشد، با احتمال ۴۰ درصد، نسل بعدی او نیز در همان دهک باقی میماند. در حالی که این عدد در کانادا ۲۰ درصد است. این مسئله ارتباط مستقیمی با کیفیت آموزش دارد؛ هرچه کیفیت آموزشی پایینتر باشد، تحرک بیننسلی نیز کاهش مییابد. بنابراین این موضوع کاملاً حیاتی است.»
او در پاسخ به این پرسش که اقتصاد چگونه بر آموزش اثر میگذارد، میگوید: «این تأثیر ابعاد مختلفی دارد. در ۱۵ سال اخیر، هزینههای دولت برای نظام آموزشی کشور ۱۲ درصد کاهش یافته است. به بیان دیگر، اعتبارات آموزش و پرورش متناسب با سایر دستگاهها رشد نکرده است. از سوی دیگر، خصوصیسازی مدارس باعث شده بودجه مدارس دولتی نیز کاهش یابد و همزمان خانوادهها به سمت مدارس غیردولتی سوق پیدا کنند.»
موسوینیک با تأکید بر کاهش توان مالی خانوارها ادامه میدهد: «در دهه ۹۰، هزینه تحصیل فرزندان حدود ۴ درصد از کل هزینه خانوار را تشکیل میداد، اما اکنون این سهم به ۲ درصد کاهش یافته است. علت اصلی این کاهش، افت درآمد سرانه خانوارهاست. در شرایطی که هم دولت و هم خانوادهها درگیر تصمیمگیری برای هزینهکرد هستند، آموزش معمولاً در اولویتهای آخر قرار میگیرد. امروز مسکن به اولویت اصلی خانوادهها تبدیل شده و ناچارند سهم آن را افزایش دهند و آموزش را به حاشیه ببرند.»
او در پایان تأکید میکند: «البته نباید همه چیز را به عوامل اقتصادی نسبت داد. آموزش و پرورش نیز باید نقش خود را بهدرستی ایفا کند. اینگونه نیست که فقط اقتصاد عامل افت تحصیلی یا بازماندگی از تحصیل باشد. اقداماتی که آموزش و پرورش انجام داده یا نداده، بسیار تعیینکننده است. در برخی مناطق، میانگین معدل آنقدر پایین است که هیچ توجیهی ندارد. به هر حال، اگر قرار است تحرک بیننسلی تقویت شود، آموزش و نظام تعلیم و تربیت باید بسیار جدی گرفته شود.»