متأسفیم ؛ آینده فرزندان ایران به باد رفت
ایران در آستانه خشکی کامل؛ از خیانت به آیندگان تا بیاعتمادی عمومی، ریشههای بحران آب و راهکارهای پنهان بقای سرزمین را کشف کنید.

کمآبی در ایران دیگر هشدار نیست، واقعیتی است که زندگی روزمره مردم، کشاورزی و اقتصاد را تهدید میکند. از خشک شدن تالابها و زمینهای کشاورزی تا کاهش رطوبت و تهدید مراکز گردشگری، آثار بحران آب به وضوح دیده میشود و نشان میدهد هر تصمیم و هر مصرفی میتواند تأثیری بلندمدت داشته باشد.
این وضعیت، ضرورت تغییر در رفتارهای فردی و اجتماعی را برجسته میکند. هر لیتر آب مصرفی، بخشی از سرمایه مشترک نسلهاست و بیتوجهی به آن، نهتنها منابع طبیعی را از بین میبرد بلکه کیفیت زندگی، سلامت و فرصتهای اقتصادی آینده را نیز تهدید میکند. بنابراین بحران آب، بیش از یک مشکل زیستمحیطی، چالشی است که با سبک زندگی و رفاه مردم، ارتباط مستقیم دارد.
مهندس علیرضا دائمی، معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت نیرو در دولت یازدهم، با نگاهی تحلیلی به ریشههای بحران آب در کشور، مسائل ساختاری و بیاعتمادی عمومی را از عوامل اصلی تشدید این چالش میداند و با انتقاد از رویکردهای سطحی به مسأله آب، تأکید دارد که راهکارهای کوتاهمدت و بدون در نظر گرفتن ابعاد کلان حکمرانی، نهتنها مشکل را حل نمیکند، بلکه دامنه بیاعتمادی را نیز گسترش میدهد.
خیانت به آیندگان
آقای دائمی میگوید: آب جزو انفال و متعلق به همه مردم است و واگذاری رایگان آن برای حفر چاه یا سدسازی و بهویژه برای کارهایی که بازدهی پایدار و بلندمدت ندارند، در واقع خیانت به نسلهای آینده و پایمال کردن حق آیندگان است؛ مثل این که بانک مرکزی به افراد، پول رایگان بدهد! من در دوران مسئولیتم با صدور مجوز حفر چاه به اسم آبادانی مخالفت کردم، چون این کار هم حق مردم را پایمال میکند و هم هزینههای سنگینی دارد؛ هرچند به همین دلیل متهم به جلوگیری از توسعه شدم.
به نظر من اولویت باید حفظ سرزمین و رسیدن به توسعه پایدار باشد و این یعنی باید جمعیت را کنترل کنیم، برای ورود مهاجران فرمول مشخص داشته باشیم و کشاورزی و تجارت را بهصورت متوازن توسعه دهیم.
او میافزاید: من همیشه تأکید کردهام که نباید اجازه حفر بیرویه چاه داده شود، چون اولویت من حفظ منابع برای آینده است، نه منافع کوتاهمدت. بارها گفتهام که باید جمعیت را کنترل کنیم، برای ورود مهاجران برنامه و فرمول مشخص داشته باشیم و کشاورزی و تجارت را به شکل متوازن توسعه دهیم تا بتوانیم بحران آب را مهار و سرزمین را برای نسلهای بعدی حفظ کنیم.
اهمیت بقای سرزمین
مهندس علیرضا دائمی میگوید: بقای ما به بقای سرزمین وابسته است و باید این حقیقت کلیدی را به مردم بفهمانیم.
او با اشاره به نمونههای عینی تخریب منابع طبیعی، عمق فاجعه را توضیح میدهد: پسته رفسنجان، جایگاه خوبی در بازار جهانی دارد اما امروز اراضی آن به خاطر نابودی منابع آب، از بین رفته و خشک شده است. تالابهای بینالمللی اطراف دریاچه ارومیه که در فهرست یونسکو ثبت شده بودند، از بین رفتهاند و با نابودی آنها هم رطوبت منطقه از دست رفته و هم مراکز گردشگری تعطیل شدهاند.
این معاون پیشین وزارت نیرو تأکید میکند: این مثالها به روشنی نشان میدهد که تخریب محیطزیست و منابع طبیعی، مستقیما بر زندگی و معیشت مردم اثر میگذارد. نابودی اراضی پسته در رفسنجان، نتیجه کشاورزی ناپایدار و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی است که حتی بازار جهانی را هم تحت تأثیر قرار میدهد. خشک شدن تالابهای بینالمللی هم علاوه بر تخریب اکوسیستم، فرصتهای اقتصادی ناشی از گردشگری را از بین میبرد.
او نتیجه میگیرد: همه باید درک کنند که بقای ما گرهخورده به بقای سرزمین است و نهادهای آموزشی، رسانهها و حاکمیت، مسئولیت انتقال این پیام حیاتی را بر عهده دارند.
مهندس علیرضا دائمی میگوید: مردم در همه جای دنیا به دنبال منافع شخصی خود هستند اما این دولتها و حاکمانند که باید این میل را مهار کنند. حاکمیت باید با ایجاد محدودیت، جلوی تصاحب اموال عمومی مثل زمین و آب و تخریب منابع طبیعی مثل جنگلها را بگیرد.
تبعات تغییر کاربری اراضی
مهندس دائمی، تصرف زمین و تغییر کاربری آن در ایران را «یک رفتار عادی اما بسیار آسیبزا» توصیف میکند و تأکید دارد که این وضعیت، نتیجه ضعف در اعمال حاکمیت بر منابع طبیعی است.
معاون پیشین وزارت نیرو ادامه میدهد: اگر حاکمیت نتواند قوانین و مقررات کارآمد وضع کند، انگیزههای شخصی به رفتارهای مخرب منجر میشود. تصاحب زمین و تغییر کاربری که امروز در ایران بسیار رایج است، نهتنها اراضی حاصلخیز و منابع زیستی را نابود میکند، بلکه به توزیع ناعادلانه ثروت و قدرت هم دامن میزند.
او در بخش دیگری از سخنانش به بحران آب شرب اشاره کرده و میگوید: الان تنها راهکار کوتاهمدت این است که از مردم بخواهیم رعایت حداکثری داشته باشند.
هرچند مردم در گذشته به موقع به بازی گرفته نشدهاند و به هشدارها بیاعتنایی شده، اما امروز باید خواهش کنیم که واقعا صرفهجویی کنند. حتی یک لیوان آب هم مؤثر است. شاید این درخواست برای مردم خوشایند نباشد، اما در وضعیت فعلی یک ضرورت انکارناپذیر به نظر میرسد و هر قطره آب میتواند سرنوشتساز باشد.
کالای رقابتی
مهندس علیرضا دائمی هشدار میدهد که آب یک کالای رقابتی است و در شرایطی که مخازن سدها رو به خالی شدن هستند و آبهای زیرزمینی، کیفیت لازم را ندارند، باید مصرف به حداقل برسد.
او با اشاره به تجربه کالیفرنیا این ایالت را نمونهای موفق در مدیریت بحران آب معرفی میکند.
به گفته دائمی، در کالیفرنیا به مردم اعلام شد که چمنها و درختان جلوی خانهها را از بین ببرند و حتی برای این کار، مشوق مالی هم در نظر گرفته شد. همچنین الگویی تعیین شد که هر فرد تنها ۶۰ لیتر آب در روز مصرف کند و برای پایبندی به این قانون، از ابزارهایی مانند قطع آب استفاده کردند. معاون پیشین وزارت نیرو تأکید میکند که در ایران نیز باید مصرف خانگی که بخش عمده مصرف آب را شامل میشود، از میانگین ۲۰۰ تا ۲۵۰ لیتر به حدود ۶۰ لیتر کاهش یابد.
او معتقد است تجربه کالیفرنیا نشان میدهد با سیاستهای قاطع و حتی ناخوشایند، میتوان مردم را به صرفهجویی و تغییر الگوی مصرف واداشت.
دائمی نسبت به آسیبهای ناشی از نبود حکمرانی صحیح هشدار میدهد و میگوید: اگر روند فعلی ادامه یابد، حتی یک ماه بیبارانی میتواند کشور را وارد بحران جدی کند.
راهحلهایی مانند واردات آب، افزایش پمپاژ یا ساخت مخزن غیرمنطقی به نظر میرسند، زیرا این اقدامات فقط به صورت موقت، مشکل را پنهان کرده و در بلندمدت، باعث تشدید بحران میشوند.
بازار سیاه تجهیزات آبرسانی
آقای دائمی میگوید: توصیههایی مثل «پمپ بگذارید»، نهتنها کمکی نمیکند بلکه رقابت ناسالم، هدررفت منابع و حتی درگیری بین مردم ایجاد کرده و زمینه شکلگیری بازار سیاه تجهیزات آبرسانی را فراهم میکند.
او همچنین از سیاستهای اقتصادی و رسانهای انتقاد میکند و میافزاید: اقتصاد باید به مردم علامت دهد که مصرف را کاهش دهند، نه اینکه با تعرفههای نادرست، پیام «آب و برق تقریبا مجانی است» را منتقل کند. وقتی قیمتگذاری درست نباشد، مصرفکننده انگیزهای برای صرفهجویی نخواهد داشت.
آقای دائمی تأکید میکند: رسانه ملی در اطلاعرسانی دقیق و فرهنگسازی صرفهجویی، ضعیف عمل کرده و همین بیاطلاعی و بیاعتمادی عمومی، بحران را تشدید کرده است. اولویتهای صداوسیما در حال حاضر مسائل شهروندان و اولویتهای اصلی آنان نیست و آنها به سیاسیکاری مشغولند.
دائمی در پایان به تبعات بهداشتی بحران آب اشاره میکند و یادآور میشود که کاهش دسترسی به آب سالم، خطر بروز بیماریها را افزایش میدهد، زیرا آب، عامل اصلی بهداشت و تغذیه است.
او میگوید: باید به مردم توضیح داده شود که با وجود شرایط سخت فعلی، همچنان چشمانداز روشنی برای آینده وجود دارد و مسئولان به فکر آنها هستند.
این شفافیت و امیدبخشی میتواند به جلب اعتماد و مشارکت مردم کمک کند و آنها را برای همراهی در مسیر صرفهجویی و عبور از بحران آماده سازد.