چرا افزایش پلکانی قیمت سوخت متوقف شد؟
مدیرعامل پیشین شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی با انتقاد از توقف روند افزایش پلکانی قیمت سوخت، تأکید کرد: اگر اصلاح تدریجی قیمتها از دهه ۸۰ ادامه یافته بود، نهتنها مصرف مدیریت میشد بلکه جلوی قاچاق گرفته میشد و تورم نیز مهار میماند. عباس کاظمی هشدار داد که پرش ناگهانی قیمتها بدون آمادهسازی زیرساختها، به اقتصاد و معیشت مردم شوک وارد میکند.

عباس کاظمی، در ارزیابی تغییرات نرخ گازوئیل اظهار داشت: به اعتقاد بنده در تغییر و اصلاح نرخ هر یک از حاملهای انرژی از جمله گازوئیل نباید افزایش به یکباره شارپی و سریع اتفاق بیفتد، یعنی نباید به یکباره قیمت ۱۰۰ صددرصد شود نباید پرش قیمتی عجولانه داشته باشیم.
وی افزود: افزایش قیمت باید حساب و کتاب داشته باشد اما موضوع مهمتر این است که دولت باید بتدریج از تجارت انرژی خارج شود، دولت نباید هم تاجر و هم سیاستگذار انرژی باشد، چراکه این رویه باعث میشود در بسیاری جوانب نتواند نتیجه مطلوب را حاصل کند و اولین نتیجه این اقدام نیز تورم است، وقتی سوخت گران شود پول وارد حساب جاری شده و تورم را بالا میبرد و نتیجه مطلوب و هدف مورد نظر تحقق نخواهد یافت.
مدیر عامل پیشین شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی گفت: رشد قیمت در هر کالایی بخصوص در حوزه حاملهای انرژی باید پلکانی و با حساب و کتاب باشد و مردم نیز آمادگی لازم را داشته باشند، ابتدا باید زیرساختها ایجاد شود و بعد اقدام به افزایش بهای کالا کنیم، این خوشسلیقگی نیست که قیمت را با شیب تند به بالا سوق دهیم.
وی در ادامه با بیان اینکه افزایش قیمت روی کاهش قاچاق تاثیرگذار خواهد بود، تصریح کرد: اما ابتدا باید ببینیم افزایش قیمت تا چه میزان امکانپذیر است اگر روند افزایش قیمت پلکانی که از دهه ۸۰ در دستور کار قرار گرفته بود ادامه پیدا کرده بود ما به نتیجه مطلوب و هدف تعیین شده میرسیدیم، یعنی هم قیمت واقعی میشد، هم جلوی قاچاق را میگرفتیم و هم اینکه اقتصاد خود را با این روند تنظیم میکرد، قیمتها نیز به شکل مناسبی بالا رفته و به واقعی شدن نزدیک میشدیم اما این برنامه متوقف شد و اکنون اگ به یکباره و با شدت قیمت را بالا ببریم راهکار درستی نیست زیرا به سیستم شوک وارد میکند.
کاظمی با بیان اینکه قیمت حاملهای انرژی باید باهم تناسب داشته باشند، خاطرنشان کرد: اگر قیمت منطقی باشد مصرفکننده خود را مدیریت میکند اما اکنون این امکان وجود ندارد، زیرا با روند رشد یکباره قیمت؛ هزینه حمل و نقل عمومی، بار و مسافر و به شدت و به طور عجیب و غریب بالا میرود و در نتیجه قیمت کالاها و سفر و نیز افزایش مییابد. در هر حال اگر ۲۰ سال قبل افزایش پلکانی قیمتها اجرایی میشد روی کنترل مصرف و کاهش قاچاق تاثیرگذار بود و اکنون به نتیجه مطلوب در حوزه سوخت دست یافته بودیم.
قیمت دستوری کالا و خدمات و سوخت، نابود کننده اقتصاد کشور و کسب و کار مردم، و علت اصلی ترافیک، ناترازی سوخت، آلودگی شدید هوا و خشکسالی، و همچنین مشکلات اقتصادی مردم، مانند بیکاری و کم بودن حقوقها و فرار متخصصان و سرمایه ها ازکشور و هجوم افغانها به کشور و به هدر رفت منابع است. با قیمت دستوری کالا و ارز (یعنی دخالت دولت در قیمت گزاری)، هر سرمایه گزاری (چه دولتی و چه خصوصی) در زمینه تولید و حمل و نقل و انرژی و... ، بی فایده و همراه با ضررر و زیان و اتلاف سرمایه مردم و کشور خواهد بود. در نهایت باعث کاهش تولید بدلیل عدم سرمایه گزاری و ناترازی و قحطی میشود (مثل وضعیت کنونی کشور).
بهترین راه حل برای آن، پرداخت سهمیه مستقیم سوخت و انرژی به مردم و سپس آزادسازی قیمت بر اساس عرضه و تقاضا است. اینکار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند. همچنین، تنها مردم ایران میتواننده از این منابع و یارانه ها بهره مند شوند
با پرداخت سهمیه و یارانه( سوخت، انرژی، آب و ..) به کارت بانکی افراد ، میتوان قیمت حاملهای انرژی را به تدریج آزادسازی سازی کرد و با سهمیه صرفه جویی شده توسط افراد، هزینه های رفت و آمد و قبوض انرژی و برخی هزینه ها را پرداخت کرد. که انگیزه بالایی برای صرفه جویی همه حاملهای انرژی و بنزین و منابع را به همراه دارد.
البته لازمه این اصلاحات اقتصادی، اعتماد بین مردم و دولت هست.
تا زمانیکه قیمت سوخت و انرژی دستوری است، هیچگاه مصرف بهینه و استفاده فراگیر از انرژی پاک ( خورشیدی، بادی و ..) و سرمایه گزاری در وسایل نقلیه عمومی و تولید خودروهای بهتر اتفاق نخواهد افتاد ، نه توسط دولت و نه مردم ، و این موضوع تنها با واقعی سازی قیمت انرژی ( قیمت بین المللی و شناور وابسته به عرضه و تقاضا ) و پلکانی بودن آن ، قابل انجام است و هر کاری که اصلاح قیمت را شامل نشود ، عوامفریبی است. اگر این اصلاحات انجام نشود در آینده ای نزدیک ، قحطی و خاموشی بسیار شدیدتر خواهد شد و کشور را به سمت شرایط بسیار وخیم تر و فروپاشی می برد.
منابعی که متعلق به نسلهای آینده هم هست و از طرفی، مصرف آن باعث آلودگی و آسیب زیاد به محیط زیست و سلامت مردم و اقتصاد میشه، نباید رایگان در نظر بگیریم، اتفاقا خیلی هم قیمتش بالاست. بهتر نیست بجای سوزاندن اسرافگرایانه آنها در خودرو های تک سرنشین و دیگر مصارف غیر بهینه انرژی ، پول آنرا صرف ایجاد اشتغال و درآمد بالا و تقویت حمل و نقل عمومی برای مردم کنیم؟