حذف کارت سوخت شاید در نگاه اول یک سادهسازی اداری بهنظر برسد، اما وقتی از زاویه فنی و اقتصاد انرژی به آن نگاه میکنیم، ماجرا کاملا پیچیدهتر و پرهزینهتر است. کارت سوخت فقط یک «کارت پلاستیکی» نبود؛ ستون دادهای و نظارتی بود که سالها برای ساختنش هزینه شد تا مصرف سوخت قابل ردیابی شود، قاچاق کاهش پیدا کند و یارانه بنزین از مسیر اصلی خودش خارج نشود.
در شرایطی که اختلاف قیمت بنزین در داخل و کشورهای همسایه همچنان بالاست، حذف این سامانه یعنی کمرنگ شدن ابزاری که رفتار مصرفی را تحت کنترل نگه میداشت. همین موضوع کافی است تا مصرف دوباره جهش کند و هزینههای یارانهای دولت بیشتر شود. از طرف دیگر، حذف کارت سوخت از منظر فنی هم ساده نیست؛ زیرساختی که امروز پمپها، سرورها، سامانههای ارتباطی و پایگاههای داده را به یک شبکه منسجم تبدیل کرده، با چنین تغییری عملا باید بازطراحی شود.
در ادامه این مطلب، بهصورت تحلیلی و مرحلهبهمرحله بررسی میکنیم که چرا کنار گذاشتن این سامانه، هم از نظر فنی و هم از نظر اقتصاد انرژی، میتواند پرهزینهتر از چیزی باشد که در نگاه اول تصور میشود.
کارت سوخت در دورانی ایجاد شد که مصرف بنزین رو به افزایش بود و دولت هیچ ابزار دقیقی برای سنجش رفتار مصرفی نداشت. اختلاف قیمت داخلی و خارجی، قاچاق گسترده ایجاد کرده و بخش بزرگی از یارانه سوخت هدر میرفت. این کارت با ایجاد «هویت سوختی» برای هر خودرو، مصرف را شفاف و قابلپیگیری کرد و الگوهای غیرعادی را زیر نظارت برد؛ امری که قاچاق را بهطور چشمگیر کاهش داد. همچنین سهمیهبندی هدفمند را ممکن کرد؛ کممصرفها از یارانه بیشتر بهرهمند شدند و پرمصرفها به سمت الگوی منطقیتر رفتند. در نتیجه، کارت سوخت به ابزاری موثر برای مدیریت مصرف و عدالت یارانهای تبدیل شد.
کارت سوخت در ایران ابزاری موثر برای مدیریت مصرف، جلوگیری از قاچاق و کاهش آلودگی هوا است که با ثبت دقیق تراکنشها شفافیت در توزیع سوخت را افزایش میدهد. این سیستم با سهمیهبندی هوشمند، به صرفهجویی اقتصادی برای کشور و کاهش هزینه سوخت برای رانندگان کمک میکند. مزایای آن هم شامل منافع ملی مانند امنیت انرژی و صادرات بیشتر است و هم مزایای فردی مانند پرداخت کمتر و کنترل مصرف برای رانندهها.

وقتی از حذف کارت سوخت صحبت میشود، بسیاری فقط به جنبه اجتماعی یا اقتصادی آن توجه میکنند؛ در حالیکه هزینههای فنی این تصمیم، اغلب از خودش مهمتر است. سامانه فعلی کارت سوخت طی سالها توسعه پیدا کرده و لایههای مختلفی دارد؛ از سختافزارهای پایانههای جایگاهها گرفته تا پایگاههای داده متمرکز، شبکه ارتباطی ایمن، سرورهای کنترل تراکنش و الگوریتمهایی که رفتار مصرفی هر خودرو را رصد میکنند. حذف این سیستم، عملا به معنی کنار گذاشتن یک زیرساخت چندلایه است که جایگزینی آن ساده نیست.
اگر کارت سوخت حذف شود، باید یک سازوکار جدید برای احراز هویت راننده و ثبت مصرف طراحی و پیادهسازی شود. این کار نیازمند هزینههای قابل توجهی برای بروزرسانی تجهیزات موجود در جایگاههاست. بسیاری از نازلها هنوز روی نسخههای قدیمی نرمافزار کار میکنند و اتصالشان به سامانه مرکزی از طریق پروتکلهای اختصاصی انجام میشود. یکپارچهسازی یا جایگزینی این ساختار، نهتنها زمانبر است بلکه توقف دورهای ارائه خدمات را هم در پی دارد. چند مورد از هزینههای فوری چنین تغییری عبارتاند از:
در نهایت، حذف کارت سوخت فقط برداشتن یک ابزار نیست؛ از دید فنی، کنار گذاشتن یک سیستم ردیابی ملی است که بازتولید آن، هزینهای چند برابر نگهداری نسخه فعلی دارد. همین واقعیت باعث شده بسیاری از متخصصان زیرساخت توصیه کنند به جای حذف، بهروزرسانی تدریجی و ادغام هوشمندانه، راهکار بهتر و کمهزینهتری است.
در صورت گمشدن کارت، فرآیند دریافت کارت سوخت گمشده شامل ثبت درخواست در سامانه مربوطه، ارائه مدارک مالکیت و پیگیری وضعیت صدور است؛ روندی که بهتر است هرچه زودتر انجام شود تا در سوختگیری دچار مشکل نشوید.

یکپارچهسازی کارت سوخت با سامانههای هوشمند در ظاهر یک گام جذاب و مدرنسازیشده به نظر میرسد؛ زیرا میتواند همه فرآیندهای پرداخت، احراز هویت و رصد مصرف را در یک سیستم واحد متمرکز کند. این اتصال میان پایگاه اطلاعات خودرو و سایر سامانههای مدیریتی، دقت دادهها را افزایش میدهد و امکان سیاستگذاری دقیقتر، پایش لحظهای قاچاق و سادهسازی خدمات برای کاربران را فراهم میسازد.
اما این مزایا بدون زیرساخت مناسب بهسرعت به تهدید تبدیل میشوند. تجمیع اطلاعات در یک نقطه، ریسک امنیتی بالایی ایجاد میکند و کوچکترین اختلال میتواند ابعاد گستردهتری داشته باشد. از سوی دیگر، زیرساخت فعلی کشور توان پردازش حجم بالای تراکنشهای لحظهای را ندارد و یکپارچهسازی عجولانه میتواند منجر به اختلال گسترده در سوختگیری شود. همچنین ادغام کارت سوخت با ابزارهایی مانند موبایل یا پلاک، در صورت نبود طراحی دقیق، احتمال خطا و مغایرت را افزایش میدهد.
در نتیجه، این طرح تنها زمانی یک فرصت واقعی است که مرحلهبهمرحله، با معماری فنی صحیح و پس از تقویت زیرساخت اجرا شود؛ در غیر این صورت، هزینههای فنی و ریسکهای امنیتی آن میتواند شفافیت و کارایی سیستم را کاهش دهد.
حذف کارت سوخت و قاچاق سوخت، میتواند باعث بروز پیامدهای زیر شود:
حذف کارت سوخت در ظاهر ساده بهنظر میرسد، اما بدون داشتن یک جایگزین دقیق و قابلاعتماد، میتواند به افزایش مصرف، رشد قاچاق سوخت و بازگشت به دورهای از بینظمی و فشار بودجهای منجر شود. کارت سوخت طی سالها به بخشی از زیرساخت انرژی کشور تبدیل شده و نقش مهمی در تولید داده، نظارت و جلوگیری از هدررفت منابع داشته است. راه درست، حذف ناگهانی نیست؛ بلکه بهروزرسانی تدریجی، اتصال هوشمند به سامانههای دیگر و سادهسازی تجربه کاربران است. اگر هدف شفافیت و مدیریت منطقی یارانه باشد، اصلاح کارت سوخت گزینهای کمهزینهتر و عاقلانهتر از حذف کامل آن است.