این روزها خبرهای زیادی در مورد افزایش کمکهای تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل منتشر میشود. آمریکا از ابتدای شکلگیری اسرائیل حامی همیشگی آن بوده و سالها کمکهای چند میلیارد دلاری به این رژیم داشته است. حالا با توجه به اینکه اسرائیل همزمان در چند جبهه با غزه، لبنان، سوریه، بخشی از عراق، یمن و ایران درگیر است، طبیعی است که کمکها افزایش یابد. هدف دیگر این حمایت، بهرهگیری از رسانههای بینالمللی برای ایجاد فشار روانی و اقتصادی بر ایران و کشورهای محور مقاومت است.
آمریکا و اسرائیل با برنامهریزی دقیق ۲۰ ساله وارد این جنگ شدند. اسرائیل ابتدا سامانههای پدافند هوایی ایران را با ریزپرندهها هدف قرار داد تا توان دفاع هوایی را تست کند و سپس دامنه حملات را گسترش داد. در جنگ ۱۲ روزه نیز با عملیات سایبری بخشهای عمدهای از پدافند هوایی یکپارچه ایران مختل شد، اما ایران توانست در مدت کوتاهی آن را بازسازی کند و همین موضوع اسرائیل و آمریکا را غافلگیر کرد.
به گفته حسینی، آنها میدانند این حملات نمیتواند ایران را از پا بیندازد، بنابراین در سناریوهای بعدی احتمالاً زیرساختهای حیاتی مانند پالایشگاهها، نیروگاهها و شبکه آب هدف قرار خواهند گرفت تا نارضایتی عمومی ایجاد کنند. ایران باید به کشورهای همسایه پیام واضح بدهد که استفاده از پایگاههای آنان علیه ایران بدون پاسخ نخواهد ماند.
بخش مهمی از این جنگ خروجی رقابتهای سیاسی داخل اسرائیل است. نتانیاهو با طولانی کردن درگیریها تلاش میکند در قدرت بماند و از پروندههای قضاییاش فرار کند. احتمالاً برای حفظ موقعیت خود تنش را به یمن، عراق، سوریه و بهطور ویژه لبنان گسترش خواهد داد.
هدف نهایی اسرائیل در قبال ایران فروپاشی حکومت و تقسیم کشور به واحدهای کوچک است. برای رسیدن به این هدف، تلاش میکند روی اقوام مختلف ایرانی اثر بگذارد؛ از مسیر کشورهای عربی در سیستان و بلوچستان، از طریق اقلیم کردستان و جمهوری آذربایجان در میان کردها و پانترکیستها، و در مناطق عربنشین با پوشش کشورهای عربی. پادزهر این تلاشها تنها حکمرانی مردممدار، شفاف و برخورد واقعی با فساد اقتصادی و سیاسی است.
ایران باید هم در داخل و هم در سطح بینالملل فعال باشد. مسیرهای کلیدی شامل رفع ضعفهای اطلاعاتی و نظامی، شناسایی نقطهضعفهای دشمن، رایزنی جدی با چین، هند و روسیه، استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک و نهادهای بینالمللی، و بهرهگیری از ایرانیان مقیم آمریکا و جوامع مسلمان برای تقویت دیپلماسی عمومی است. اگر این مسیرها همزمان پیش برود، احتمال جلوگیری از جنگ جدید افزایش مییابد.
سلاح حزبالله امروز بیشتر در وضعیت تدافعی و تلاش برای بقا قرار دارد. پذیرش شروط آمریکا یا اسرائیل برای آن خطرناک است و میتواند آغاز یک حمله بزرگتر باشد. این گروه باید از نظر ساختاری تقویت شود و دیپلماسی مسیر حفظ قدرت آن را پیدا کند.
ایران پس از جنگ ۱۲ روزه بخش قابلتوجهی از ضعفها را برطرف کرده و به طرحهای جدید دفاعی و تهاجمی رسیده است. در صورت وقوع جنگ جدید، استفاده از توان موشکی گستردهتر خواهد شد، ایران در برابر کشورهایی که به اسرائیل و آمریکا کمک کردند سکوت نخواهد کرد و این جنگ محدود به ایران و اسرائیل نخواهد ماند. ایران با بهرهگیری از ظرفیتهای نظامی روسیه و چین توان دفاعی خود را تقویت کرده و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی بازسازی شدهاند. هدف اصلی اما جلوگیری از وقوع جنگ با استفاده از تجربه گذشته، بازدارندگی و دیپلماسی فعال است.