بر اساس دادههای گمرک، بیش از ۷۰ درصد صادرات ایران به پنج کشور چین، عراق، امارات، ترکیه و افغانستان انجام میشود. پیش از جنگ، چین با سهم بیش از ۳۰ درصد در صدر قرار داشت، اما پس از جنگ سهم ترکیه بهویژه به دلیل جهش صادرات گاز طبیعی افزایش یافت. این جابهجایی نشان میدهد تغییرات ناگهانی در تقاضا میتواند موازنه صادراتی ایران را دگرگون کند.
بندر شهید رجایی در تابستان سهم خود از صادرات را از ۱۶ درصد به بیش از ۴۳ درصد رساند؛ رخدادی که ناشی از آتشسوزی اردیبهشت و جابهجایی بار بود. این وابستگی نشان میدهد اختلال در یک نقطه میتواند کل جریان تجارت را مختل کند. از منظر کالایی نیز ده قلم اصلی صادرات – عمدتاً پتروشیمی، معدنی و فلزی – حدود ۴۰ درصد ارزش صادرات را تشکیل میدهند و نیمی از آنها به چین میرود؛ یعنی تنوع مقصد و کالا همچنان محدود است.
امارات، چین، ترکیه، هند و آلمان پنج منبع اصلی واردات ایران هستند. در نیمه نخست سال، واردات اقلام اساسی و طلای خام (بیش از ۱.۷ میلیارد دلار) چشمگیر بود، اما پس از جنگ واردات طلا کاهش یافت و مبدأ برخی کالاها مانند سویای تراریخته از هلند به امارات تغییر کرد. این تغییرات ترکیبی از دلایل امنیتی و لجستیکی دارد و نشاندهنده شکنندگی زنجیره تأمین است.

ساختار تجارت ایران در برابر شوکهای بیرونی آسیبپذیر است. برای افزایش تابآوری، سیاستگذاران باید به سمت تنوعبخشی بازارها، ارتقای ارزشافزوده کالاها، تقویت زیرساختهای لجستیکی، ایجاد مسیرهای جایگزین، توسعه کانالهای مالی و بیمهای و دیپلماسی اقتصادی فعال حرکت کنند. بازگشت نسبی تجارت پس از جنگ امیدبخش است، اما بدون اصلاحات ساختاری، اقتصاد همچنان در برابر بحرانهای بعدی شکننده خواهد ماند.