کارشناس ایرانی هشدار داد؛ احتمال جنگ دوباره ایران و غرب وجود دارد
در آستانه فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت، مذاکرات ایران و تروئیکای اروپایی در ژنو برگزار خواهد شد، اما هیچیک از طرفین حاضر به عقبنشینی از مواضع خود نیستند. با نزدیک شدن به پایان مهلت قطعنامه ۲۲۳۱، تنشها میان تهران و غرب به اوج رسیده و سایه بازگشت تحریمها و حتی درگیری نظامی، آینده روابط را در هالهای از ابهام فرو برده است.

در حالی که مهلت قطعنامه ۲۲۳۱ رو به پایان است، دور جدید مذاکرات ایران و تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه، بریتانیا) در ژنو برگزار خواهد شد. اروپاییها در نشست قبلی استانبول، تمدید مهلت مکانیسم ماشه را به شروطی مانند توقف کامل غنیسازی، توافق فوری با آمریکا و همکاری کامل ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی مشروط کردند. اما تهران تأکید دارد که تنها در ازای لغو تحریمها، محدودیتهایی را بر برنامه هستهای خود میپذیرد و نه تحت فشار غرب، همکاریهای پادمانی را به دوران پیش از جنگ ۱۲ روزه بازمیگرداند.
تنشهای فزاینده میان ایران و غرب
تماس تلفنی اخیر عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، با همتایان اروپاییاش بینتیجه ماند و تنها به تعیین زمان نشست ژنو منجر شد. وزرای خارجه اروپا و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با لحنی تهدیدآمیز از ایران خواستهاند تا همکاری با آژانس را از سر بگیرد، هشدار دادهاند که در غیر این صورت، مکانیسم ماشه به زودی فعال خواهد شد. با نزدیک شدن به پایان مهلت، گمانهزنیها درباره تبعات فعالسازی ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت افزایش یافته است.
تحلیل کارشناسان: مصالحه یا تقابل؟
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل سیاست خارجی، معتقد است که ایران با درس گرفتن از جنگ ۱۲ روزه، بعید است تحت فشار تهدید ماشه از مواضع خود عقبنشینی کند. او میگوید: «ایران در جنگ ۱۲ روزه که تأسیسات هستهایاش هدف حمله قرار گرفت و فرماندهان ارشدش به شهادت رسیدند، تسلیم نشد. بنابراین، بعید است اکنون به خواستههای حداکثری اروپا، مانند توقف غنیسازی یا محدودسازی برنامه موشکی، تن دهد.»
ابوالفتح احتمال مصالحه در دقیقه ۹۰ را ضعیف میداند، مگر اینکه اروپا از شروط حداکثری خود کوتاه بیاید. او هشدار میدهد که در صورت فعالسازی ماشه، ایران ممکن است از سرگیری غنیسازی یا حتی خروج از معاهده عدم اشاعه (NPT) را در دستور کار قرار دهد.
سناریوهای پیشرو پس از ماشه
ابوالفتح پیشبینی میکند که واکنش ایران به فعالسازی ماشه میتواند از حداقل (ازسرگیری غنیسازی) تا حداکثر (خروج از NPT) متغیر باشد. خروج از NPT، که معمولاً نشانه حرکت به سمت ساخت سلاح هستهای است، پیامدهای سنگینی خواهد داشت. با این حال، ایران حتی در صورت توقف غنیسازی، به دلیل فعالیت نیروگاه بوشهر و پروژههای جدید، همچنان نیازمند همکاری با آژانس است. اما حملات اخیر آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، شرایط را تغییر داده و نظارتهای آژانس را پیچیدهتر کرده است.
چالشهای نظارت آژانس در شرایط جدید
ابوالفتح توضیح میدهد: «حملات به تأسیسات ایران، مانند سایت فردو، نظارت آژانس را دشوار کرده است. بازرسان آژانس برای ورود به ایران نیاز به تضمینهای ایمنی دارند و پروتکلهای نظارتی باید بازتعریف شوند.» او میافزاید که عدم محکومیت حملات از سوی آژانس، نارضایتی تهران را تشدید کرده و همکاریها را پیچیدهتر ساخته است.
احتمال درگیری نظامی جدید
ابوالفتح هشدار میدهد که ناکامی اهداف جنگ ۱۲ روزه (نابودی کامل توان هستهای و موشکی ایران، تغییر رفتار تهران و براندازی) ممکن است به اقدام نظامی جدید منجر شود. او میگوید: «احتمال درگیری نظامی همچنان وجود دارد، اما شکل آن ممکن است متفاوت باشد؛ مثلاً با تحریک اعتراضات داخلی پیش از حمله نظامی.»
وی تأکید میکند که تقویت توان بازدارندگی ایران، از جمله اقتصاد مقاوم، بنه نظامی و اجماع ملی، میتواند احتمال درگیری را کاهش دهد، اما این خطر هرگز به صفر نمیرسد.
اهرمهای ایران برای مقابله
ابوالفتح سه رکن اصلی برای بازدارندگی ایران را برمیشمرد:
۱. اقتصاد مقاوم: کاهش آسیبپذیری اقتصادی در برابر تحریمها از طریق اصلاحات مالی، تنوع شرکای تجاری و بهبود زیرساختها.
۲. بنه دفاعی: تقویت توان نظامی و نرمافزاری، از جمله ایجاد حس ملی دفاع از میهن، فارغ از اختلافات سیاسی.
۳. اجماع ملی: ایجاد وحدت میان جریانهای سیاسی و حتی بخشهایی از اپوزیسیون برای تقویت انسجام ملی.
او معتقد است که تجربه جنگ ۱۲ روزه نشان داد ایران میتواند با حفظ این ارکان، خسارات درگیریها را کاهش دهد و بازدارندگی خود را تقویت کند.
ارسال نظر