برقِ ارزان بلای جان اقتصاد ایران شد !
برق با نرخ ۲۷۰ تومان در ایران ارزانتر از هر کشور منطقه و حتی کشورهای فقیر جهان عرضه میشود .

قطعیهای مکرر برق، تبدیل به کلاس درس فشردهای شده که واقعیات اقتصادی را برای کسانی که دل در گرو کمونیسم دارند، روزانه تدریس میکند.
همزمان با شروع خاموشیها، کافی است قدمی در خیابانها بزنید تا صدای روشن شدن موتور برقها را بشنوید. صدای گوشخراشی که همان صدای آشنای شکست کمونیسم، برای هزارمین بار است. با کسبه که صحبت میکنی از خاموشیها کلافهاند اما همچنان معتقدند که قیمت برق نباید زیاد شود.
چند استدلال هم دارند. اول آنکه قیمت برق همین الان هم زیاد است و دوم آنکه کشور ما نفت و گاز دارد پس انرژی هم باید ارزان یا رایگان باشد. وقتی هم در جواب استناد میکنی به اینکه برق ایران، ارزانترین برق در جهان است، دلیل سوم را روی میز میگذارند که البته محکمه پسندتر نیز است. میگویند درآمد مردم در کشورهای دیگر بالاتر است، پس طبیعی است که قیمت برقشان هم بالاتر باشد. اما چون درآمد مردم ما کم است، قیمت برق و گاز و بنزین هم باید پایین باشد. در این گزارش اما به هر سه استدلال با نمودار پاسخ داده شده است.
ایران، رکورددار برق ارزان در میان همسایگان منطقهای
در نگاه نخست، ممکن است به نظر برسد که کشورهای همسایه ایران نیز مانند ما برق را با قیمت پایینتری عرضه میکنند. اما دادههای واقعی خلاف این تصور را نشان میدهند. طبق نمودار زیر، در میان همه کشورهای منطقه، ایران با نرخ ۲۷۰ تومان در هر کیلووات ساعت، ارزانترین برق را عرضه میکند. نکته مهم آن است که بسیاری از این کشورها از نظر اقلیم، وضعیت گرمایشی، یا حتی مصرف فصلی انرژی، مشابه ایران هستند. با این حال، در سیاستگذاری انرژی رفتاری کاملاً متفاوت دارند. برای درک بهتر این وضعیت، کافی است به مقایسه با برخی کشورهایی بپردازیم که از نظر اقلیمی، اقتصادی یا جمعیتی مشابهتهایی با ایران دارند.
برای مثال، در ارمنستان، بهای هر کیلووات ساعت برق به ۹۹۰۰ تومان، معادل ۲۷۰ برابر ایران میرسد، در حالی که این کشور نیز منابع انرژی محدودی دارد و بخش زیادی از برق مصرفی خود را وارد میکند. در امارات متحده عربی قیمت برق خانگی ۷۲۰۰ تومان است، یعنی بیش از ۲۶ برابر نرخ فعلی برق در ایران. این کشور با وجود منابع عظیم گاز طبیعی و درآمد نفتی بالا، برق را ارزان به مردم نمیدهد. ترکیه نیز که کشوری با جمعیتی مشابه ایران و اقلیم نسبتاً همسان است، برق را با نرخ ۶۰۳۰ تومان عرضه میکند؛ رقمی که بیش از ۲۲ برابر تعرفه برق در ایران است.
در همسایه شرقی یعنی پاکستان، هر کیلووات ساعت برق با نرخ ۵۸۵۰ تومان عرضه میشود. روسیه با دارا بودن یکی از بزرگترین ذخایر انرژی جهان، برق را به قیمت ۵۶۷۰ تومان در اختیار مردم قرار میدهد.
حتی کشورهای کوچکتر مانند بحرین (۴۳۲۰ تومان)، آذربایجان (۴۲۳۰ تومان)، کویت (۳۳۳۰ تومان)، ازبکستان (۳۰۶۰ تومان) و قطر (۲۸۸۰ تومان) نیز برق را با نرخی بسیار بالاتر از ایران به فروش میرسانند. مقایسه با عراق (۱۳۵۰ تومان) و سوریه (۱۲۶۰ تومان) نیز که وضعیت اقتصادیشان به شدت متزلزل است، نشان میدهد که حتی این کشورها هم گامهایی در جهت واقعیسازی قیمت برق برداشتهاند.
در این میان، تنها کشوری که برق ارزانتری از عراق، سوریه و تمامی منطقه دارد، ایران است؛ با نرخ ۲۷۰ تومان برای هر کیلووات ساعت. این رقم نهتنها پایینترین قیمت در منطقه است، بلکه به شکل چشمگیری با قیمت تمامشده برق فاصله دارد. دولت عملاً بیش از ۹۰ درصد از هزینه واقعی برق را از محل یارانه پنهان تأمین میکند؛ یارانهای که نه فقط باعث کاهش عدالت اجتماعی شده، بلکه به رشد مصرف غیرمنطقی دامن زده است.
نتیجه این سیاست، فشار مزمن بر زیرساختهای برق کشور، کاهش جذابیت سرمایهگذاری در نیروگاهها، افزایش اتلاف شبکه و قطعیهای پیاپی است. شبکه برق ایران در تابستان ۱۴۰۴ برای چندمین سال پیاپی در آستانه فروپاشی قرار گرفت؛ نه به دلیل کمبود فنی، بلکه به دلیل مصرف بیرویهای که با برق تقریبا مجانی، منطقی به نظر میرسد. برق رایگان، نتیجهای جز بحران ندارد و تا زمانی که قیمت واقعی نشود، اصلاح مصرف و نجات شبکه برق ممکن نخواهد بود.
دولت با ترفند و به اصطلاح خصوصی سازی صنایع تولید برق ، روند ارائه برق ناقص 170-200 و عدم پاسخگویی ادارات برقی نسبت به نوسانات و ولتاژ پائین تر از وظایف قانونی به طریقی خود سرقت برق محسوب می شود بدون اینکه بازخواست شوند
متأسفانه اکنون به فکر افزایش قیمت برق هستند که جای تأمل دارد .
لطفا درخصوص همه موارد کشور را با سایرین مقایسه کنین تا پاسخ خودتان را متوجه شوی د نه فقط آنچه مدنظرتان است .برق ارزان نی ست ارزش پول ملی کم است ودرامد کم که آنه م با قطعی مکرربرق مشکل روز افزون شده است .
علت و راه حل برای بحران آب، آلودگی شدید هوا در کشور و در نتیجه، خشکسالی، ترافیک، ناترازی سوخت، و همچنین مشکلات اقتصادی م ردم، مانند بیکاری و کم بودن حقوقها و فرا ر سرمایه ها ازکشور و افزایش جمعیت افغانه ا
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مرد م بسیار دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و کشور را تهدید می¬کند.
از طرفی ا گر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، ام ا از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین رو ش کنونی بماند، فشار اقتصادی و آسیب آن بر ای مردم و کشور بسیار بیشتر است ( مثلا سا لهای 76 تا 84 با اینکه، قیمت بنزین به قی مت جهانی یعنی حدود 1 دلار نزدیکتر بود، ا ما تورم، کمتر و اوضاع اقتصادی بهتر بود ) .
ریشه اصلی این مشکلات، تعیین دستو ری قیمتها ( در اقتصادهای کشورهایی مانند ایران، کوبا ونزوئلا و ...) است و نتایج ز یر را دارد:
۱- قیمت دستوری باعث کا هش تولید و درآمد و باعث مشکلات اقتصادی ش رکتها و همچنین کسری بودجه دولت ، تورم و بیکاری و کم بودن حقوقها و فرار نخبگان و متخصصان و سرمایه و قاچاق گسترده (بخاطر ا ختلاف قیمت با خارج) میشود. مثلا یک نانوا یی یا هر بنگاه اقتصادی یا شرکتی که قیمت محصولش توسط دولت، بصورت دستوری تعیین میش ود، نمیتواند به نیروی کار ، حقوق بالا بد هد.
2- قیمت دستوری، باعث مصرف بسی ار زیاد و اسرافگرایانه سوخت و منابع (بن زین، گاز، برق، آب و...) ترافیک، ناترازی سوخت، آلودگی شدید هوا در کشور و در نتیجه ، خشکسالی و خشکی ذخایر آب و در نتیجه تهد ید حیات در کل کشور میشود (افزایش بارندگی ، پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سو خت در سالهای 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این م وضوع است)
اگر مردم میدونستن، تعیین دستوری قیمت انرژی توسط دولت و مجلس ( مخ صوصا بنزین) ، این آسیبهای وحشتناک برای م ردم و کشور داره، دولت رو مجبور میکردن قی متا رو به خود مردم بسپاره( عرضه و تقاضا در بازار)
پیشنهاد راه حل:
مهمترین عامل برای حل این مسائل، ایجاد ا نگیزه اقتصادی با آزادسازی قیمتهاست.
پیش نیاز همه اصلاحات اقتصادی و حل ناتر ازیها ، جلب اعتماد مردم است از راههای زی ر:
۱- حذف بودجه عمومی نهادهای پر ه زینه و غیر مولد مانند صدا و سیما و ...
۲- بستن مسیرهای قاچاق و رانت و فساد ( بویژه برای نهادهای قدرت )
۳ - حذف هزینه های غیر ضروری خارج از کشور و بهبود روابط خارجی
۴- دریافت مالیا ت از همه نهادهای اقتصادی از جمله نهادهای حاکمیتی
۵- ارائه سهمیه سوخت و انر ژی به همه مردم دارای کد ملی ( نه به بیگا نگان و اتباع خارجی)
سپس انجام اصلا حات اقتصادی.
قیمت دستوری کالا و خد مات و سوخت، نابود کننده اقتصاد کشور و کس ب و کار مردم، و علت اصلی ترافیک، ناترازی سوخت، آلودگی شدید هوا و خشکسالی، و همچن ین مشکلات اقتصادی مردم، مانند بیکاری و ک م بودن حقوقها و فرار متخصصان و سرمایه ها ازکشور و هجوم افغانها به کشور و به هدر رفت منابع است. با قیمت دستوری کالا و ارز (یعنی دخالت دولت در قیمت گزاری)، هر سرم ایه گزاری (چه دولتی و چه خصوصی) در زمینه تولید و حمل و نقل و انرژی و... ، بی فای ده و همراه با ضررر و زیان و اتلاف سرمایه مردم و کشور خواهد بود. در نهایت بدلیل ع دم سرمایه گزاری، باعث کاهش تولید و ناترا زی و قحطی میشود (مثل وضعیت کنونی کشور).< br /> بهترین راه حل برای آن، پرداخت سهمی ه سوخت و انرژی به مردم و سپس آزادسازی ق یمت بر اساس عرضه و تقاضا است. اینکار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضل ات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند . همچنین، تنها مردم ایران میتواننده از ا ین منابع و یارانه ها بهره مند شوند
با پرداخت سهمیه و یارانه( سوخت، انرژی، آب و ..) به کارت بانکی افراد ، میتوان قی مت حاملهای انرژی را به تدریج آزادسازی سا زی کرد و همه افراد با سهمیه صرفه جویی شد ه خود، میتوانند هزینه ها و قبوض انرژی و سوخت و مواد غذایی را پرداخت کرد. که انگی زه بالایی برای صرفه جویی همه حاملهای انر ژی و بنزین و منابع را به همراه دارد.
البته لازمه این اصلاحات اقتصادی، اعت ماد بین مردم و دولت هست.
تا زمانیک ه قیمت سوخت و انرژی دستوری است، هیچگاه م صرف بهینه و استفاده فراگیر از انرژی پاک ( خورشیدی، بادی و ..) و سرمایه گزاری در وسایل نقلیه عمومی و تولید خودروهای بهتر اتفاق نخواهد افتاد ، نه توسط دولت و نه مردم ، و این موضوع تنها با واقعی سازی قی مت انرژی ( قیمت بین المللی و شناور وابست ه به عرضه و تقاضا ) و پلکانی بودن آن ، ق ابل انجام است و هر کاری که اصلاح قیمت را شامل نشود ، عوامفریبی است. اگر این اصلا حات انجام نشود در آینده ای نزدیک ، قحطی و خاموشی بسیار شدیدتر خواهد شد و کشور را به سمت شرایط بسیار وخیم تر و فروپاشی می برد.
منابعی که متعلق به نسلهای آی نده هم هست و از طرفی، مصرف آن باعث آلودگ ی و آسیب زیاد به محیط زیست و سلامت مردم و اقتصاد میشه، نباید رایگان در نظر بگیری م، اتفاقا خیلی هم قیمتش بالاست. بهتر نیس ت بجای سوزاندن اسرافگرایانه آنها در خود رو های تک سرنشین و دیگر مصارف غیر بهینه انرژی ، پول آنرا صرف ایجاد اشتغال و درآم د بالا و تقویت حمل و نقل عمومی برای مردم کنیم؟