اقتصاد، بدون نفت یا با پشتوانه آن
رضا پدیدار / رئیس کمیسیون انرژی و محیطزیست اتاق تهران
سالهاست که تناقضگویی در ادبیات اقتصادی ایران موضوعی رایج و همگانی شده است.
ازسویی خبرهایی مبنی بر اضافه شدن میدانهای مهم نفتی و گازی به میدانهای پیشین شنیده میشود و در مقابل عدهای دیگر از مسئولان به کرات تکرار میکنند که سال آینده سالی با اقتصاد بدون نفت است. عنوان و انتشار اخبار چندوجهی وجه افتراقی را در جامعه فراهم میکند که موجب ایجاد پرسشهای بسیاری برای شهروندان میشود. برخی بر این باورند که تاکنون تناقض آشکار در بیان واقعیتها و ظرفیتهای درآمدی و منابع هزینه مسیری را طی کرده که دیگر نمیتوان تناقض موجود بین بسیاری از گفتارها و رفتارها را پذیرفت. امروز اذهان عمومی نمیتواند برای این پرسش که بالاخره ما اقتصاد نفتی داریم یا اقتصاد بدون نفت، پاسخ منطقی پیدا کند. اگر باید بپذیریم که اقتصاد غیرنفتی داریم، باید تکلیفمان را در مسیرهای دستیابی به درآمدها و هزینهها بدانیم و راهی را انتخاب کنیم که سرمنزل آن بهرهگیری از ظرفیتها و قابلیتهای نفتی موجود نباشد و برای اقتصاد بدون نفت در آینده نیز برنامهریزی کنیم. دستکم از ۷۰ سال پیش که مصادف با ملی شدن صنعت نفت در کشور شد، اقتصاد نفتی جزءجدانشدنی از تعریف اقتصاد ایران شد و امروز بعد از گذشت ۷۰ سال، نفت همچنان ستون اصلی اقتصاد ایران است و هرگز نتوانستیم و نمیتوانیم از این مزیت نسبی در کشور -که لازمه حیات اقتصادی ایران است- دست برداریم. در شرایط حاضر که محدودیتهای تحریم، صادرات منابع هیدروکربوری را کم یا مختل کرده، کماکان رویکرد، دستیابی به راههای متعارف یا استفاده از ظرفیتهای موجود برای تولید و صادرات نفت و مشتقات آن است. خاطرم هست که در کنگره نفت و نیرو، سفیر کشور نروژ بهعنوان سخنران در گردهمایی نفتیها حضور یافت و سخنان ارزشمندی مطرح کرد که باوجود حضور مدیران ارشد و مرتبط نفتی و اقتصادی تصور میکنم آثار یا تغییری در رفتارهای مدیریتی در حوزه نفت ایران ایجاد نکرد. لارس نوردام، سفیر نروژ در تهران در سخنرانی خود در کنگره نفت و نیرو به تشریح روند کشف نفت در نروژ و در ادامه تبدیل این کشور از یک کشور فقیر اروپایی به کشوری ثروتمند پرداخت و با ارائه آمار و اطلاعات نشان داد که نقاط ضعف مدیریت ایرانی صنعت نفت چه بوده و باید چه کرد. لارس نوردام گفت سیاست نفتی نروژ این است که هیچ سیاستی در کار نباشد و پول نفت بهطور مستقیم به یک صندوق واریز و از محل موجودی صندوق سرمایهگذاریها برای اجرای پروژههای عمرانی انجام شود. سود حاصل از کسبوکارهای ایجاد شده از محل سرمایهگذاری با پول نفت هم وارد خزانه دولت میشود که در نهایت اعتبار لازم برای منابع درآمدی بودجه را تشکیل میدهد. این نوع نگاه به درآمدهای نفتی و برنامهریزی برای تامین اعتبارات بودجه و نحوه هزینهکرد دلارهای نفتی، در حقیقت آینده اقتصاد نروژ را تضمین کرده است. بهگفته سفیر نروژ از زمانی که صندوق سرمایهگذاری نروژ در سال ۱۹۹۰ میلادی (۱۳۶۹ خورشیدی) ایجاد شد، مسئولان این کشور تلاش کردند منابع محدود نفتی خود را به داراییهای مالی همیشگی تبدیل کنند. او میگوید این موضوع به ما فرصتی بزرگ داده و اگر با دقت مدیریت شود، انرژی خدادادی نفت و گاز هم به نسل من سود میرساند و هم برای نسل آینده باقی میماند.
سفیر نروژ توضیح داد فروش نفت و گاز نروژ مبتنی بر منافع خالص تجاری است و با کنار گذاشتن ملاحظات سیاسی در سیاستگذاری نفت و گاز خود، باور کردهاند که یک تامینکننده قابل پیشبینیتر و مطمئنتر هستند. در همین حال نوردام ادامه داد افزون بر این شرکتهای نفت و گاز نروژ متوجه میشوند که باید با یک آینده سبزتر هماهنگ شوند؛ از این رو شرکتها سرمایهگذاریهای قابلتوجه و سنگینی در فناوریهای تجدیدپذیر دارند.
سفیر نروژ در پایان گفت امیدواریم ارائه الگو و نمایش این دورنمای اقتصادی از یک کشور کوچک در شمال کره زمین ارزشهایی برای یادگیری و نحوه بکارگیری منابع انرژی ایران داشته باشد. کارشناسان ایرانی نیز بارها بر این موضوع تاکید کردهاند و امید است حالا که عزمی در سیاستگذاران کشور برای حذف نفت از بودجه دیده میشود، ایران نیز گامهای جدی برای قرار گرفتن در این مسیر اصلاحی بردارد و آینده را با استفاده غیرمستقیم و منطقی از درآمدهای نفتی بسازد. سفیر نروژ در این گردهمایی بارها تاکید کرد تنها از این طریق است که منافع نفت بهعنوان یک ثروت بیننسلی به آیندگان نیز خواهد رسید.
در شماره بعد این نوشتار، به برنامهریزیهای انجام شده در مسیر استفاده بهینه از دلارهای نفتی با اشاره به تاسیس صندوق توسعه ملی (صندوق ذخیره ارزی) در ایران میپردازیم و اینکه برای حفظ این انرژی بیننسلی چه باید کرد. بدون شک با شناخت درست تحولات ساختاری انرژی در کشورهای مختلف جهان میتوانیم موقعیت کشور را بازبینی و به توسعه کشور کمک کنیم.
ارسال نظر