ایران روزانه میلیون ها دلار به قطر هدیه میدهد!
در حالی که ایران با دومین ذخایر عظیم گازی جهان، پتانسیل تبدیل شدن به غول انرژی منطقه را دارد، کارشناسان هشدار میدهند: هر لحظه تأخیر در توسعه میادین مشترک نفت و گاز، نه تنها سهم ملی را به رقبایی چون قطر واگذار میکند، بلکه سرمایه نسلهای آینده را به باد میدهد. توسعه این میادین، فراتر از یک ضرورت اقتصادی، به یک الزام امنیتی و بقا تبدیل شده است – اما تحریمها، کمبود سرمایه و فناوری، سد راهی سخت بر سر این مسیر حیاتی نهادهاند.
«توسعه میادین مشترک از نان شب واجبتر است»، این عبارتی است که کارشناسان انرژی بر زبان میآورند، زیرا بر این اعتقادند که عدم پیگیری جدی بهرهبرداری از این میادین، نه تنها به رقبا اجازه میدهد سهم بیشتری از منابع مشترک را برداشت کنند، بلکه سرمایههای نسلهای آتی را نابود خواهد کرد. به همین سبب، آنها توسعه این میادین را یک ضرورت و فرصت طلایی اقتصادی میدانند.
با این حال، نمیتوان نادیده گرفت که مسیر توسعه میادین مشترک، موانع متعددی پیش رو دارد. از یک سو، تحریمهای بینالمللی و از سوی دیگر، کمبود سرمایه و فناوری پیشرفته، بهرهبرداری از این منابع الهی را به تعویق انداخته است.
با وجود این چالشها، کارشناسان بر این باورند که جذب سرمایهگذاری خارجی از طریق قراردادهای IPC – با ارائه مشوقهای مبتنی بر بازدهی و تضمین بازگشت سرمایه – میتواند گرهگشا باشد و سرمایهگذاران را به ورود در پروژههای نفتی ترغیب کند. محسن قمصری، مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران، این دیدگاه را تأیید میکند و میگوید: «قراردادها باید جذابیت کافی برای سرمایهگذار ایجاد کنند تا او را به سرمایهگذاری در این حوزه ترغیب نمایند. علاوه بر این، در زمینه مصونیتهای سیاسی نیز باید اقدامی کنیم که اطمینان لازم برای سرمایهگذاران فراهم شود و آنها جرأت بهکارگیری سرمایههای خود در کشور ما را داشته باشند.»

سود یکی، زیان دیگری
هرچه برداشت از میادین مشترک به تأخیر بیفتد، کشور همسایه منتفعتر میشود. به همین دلیل، ایران همیشه در خطر از دست دادن بخش قابل توجهی از منابع خود قرار دارد و موفقیت در توسعه این میادین، میتواند امنیت انرژی فعلی و سرمایهای عظیم برای نسلهای آینده را تضمین کند.
به عبارت دیگر، در میادین مشترک که با کشورهای همسایه اشتراک داریم، اگر ایران در سرمایهگذاری عقب بماند، همسایگان پیشی میگیرند و با هر روز تأخیر، منابع ملی ما را به سمت خود میکشند. حسن مرادی، کارشناس انرژی، با تأکید بر اولویتبندی این میادین، میگوید: «حتی کشورهایی که در جنگ خلیج فارس آسیب دیده و ضعیف به نظر میرسند، در حال استخراج از منابع مشترک هستند. برای مثال، در پارس جنوبی، ایران با قطر شریک است و قطر به اندازه ما یا حتی بیشتر در حال برداشت گاز است.»
این کارشناس افزود: «ابتدا باید دغدغه میادین مشترک را حل کنیم و سپس به میادین مستقل بپردازیم، زیرا میادین داخلی میتوانند به عنوان ذخایر استراتژیک برای نسلهای آینده حفظ شوند.»
توسعه میادین مشترک حیاتی است
مرادی با اشاره به حیاتی بودن توسعه میادین نفت و گاز، تأکید کرد: «اگر تصور کنیم وضعیت منابعمان مطلوب نیست، هزینه غنیسازی یک میدان برای ما بسیار گران تمام میشود؛ زیرا این سرمایهها باید صرف توسعه میادین حیاتی شود و چارهای جز سرمایهگذاری نداریم.»
او ادامه داد: «عدم سرمایهگذاری، خساراتی جبرانناپذیر به بار میآورد. بنابراین، بهرهبرداری و پایش منابع باید بدون توجه به محدودیتهای مالی، در اولویت نخست قرار گیرد.»
مرادی همچنین پیشنهاد کرد: «برای توسعه میادین نفت و گاز، ابتدا به منابع داخلی شرکتها – مانند شرکت ملی نفت، شرکت ملی گاز و شرکتهای اکتشافی – توجه کنیم. پس از آن، از سرمایههای داخلی کشور، از جمله بازار سرمایه و بورس انرژی، بهره ببریم.»
سرمایهگذاری در میادین مشترک هرچه زودتر انجام شود
ایران به عنوان کشوری نفتخیز و دومین دارنده ذخایر گازی جهان، به دلیل تحریمها نتوانسته از این منابع الهی به طور مطلوب بهرهبرداری کند و این امر، ناترازی گاز را سال به سال تشدید کرده است. با این وجود، هنوز خبری از سرمایهگذاری گسترده در میادین مشترک نیست.
قمصری، مدیر سابق امور بینالملل شرکت نفت، توضیح میدهد: «میادین نفت و گاز، پشتوانه تولید ملی هستند و باید در دو جهت سرمایهگذاری کنیم: نخست، برای حفظ سطح تولید فعلی و دوم، برای افزایش آن. ایران با منابع عظیم نفت و گاز، موظف است نقش خود را در بازارهای جهانی انرژی حفظ کند.»
او افزود: «علیرغم شرایط تحریمی، سرمایهگذاری در این بخش ضروری است تا به اهداف حفظ تولید و دستیابی به اهداف کیفی و کمی برسیم. سرمایهگذاری، لازمه هر دو هدف است؛ بنابراین، باید منابع لازم را – چه از راه سرمایه داخلی و چه خارجی – جذب کنیم.»

برداشت مشترک؛ ممکن اما مطلوب نیست
سناریوی برداشت مشترک از میادین نفت و گاز با کشورهای همسایه، از نظر برخی کارشناسان قابل قبول است و حتی میتواند به تقویت همکاریهای بینالمللی منجر شود. اما گروهی دیگر باور دارند که همسایگان تمایلی به این مدل ندارند، زیرا به دنبال سهم بیشتری از میدان هستند.
قمصری در این باره میگوید: «در میادین مشترک، شریک ما علاقهای به فعالیت مشارکتی ندارد، زیرا میتواند به تنهایی سرمایهگذاری کند. بنابراین، باید به سراغ کشورها و شرکتهایی برویم که انگیزه اقتصادی دارند و منابع ملی برایشان اولویت نیست، اما بازدهی اقتصادی آنها را جذب میکند.»
او ادامه داد: «البته نمیتوان انکار کرد که برخی همسایگان شریک در مخازن نفت و گاز، ممکن است به سرمایهگذاری مشارکتی علاقهمند باشند. این موضوع تحت تأثیر شرایط سیاسی است و اگر بتوانیم آنها را جذب کنیم، فعالیت مشترک ممکن میشود.»
قمصری افزود: «هر کشوری ابتدا به منافع ملی خود میاندیشد و اگر شرایط ایجاب کند، در کشور ما سرمایهگذاری میکند. این بستگی به توافق با آن کشور دارد. با توجه به وضعیت فعلی، چارهای جز جذب سرمایه مشترک نداریم.»
در پایان، او تأکید کرد: «توسعه میادین مشترک الزامی است، زیرا حتی یک روز عدم تولید از سوی ما، به معنای برداشت سهممان توسط طرف مقابل است. اهمیت این موضوع چنان بالاست که به درستی میگویند توسعه میادین مشترک از نان شب واجبتر است. اگر در میادین داخلی سرمایهگذاری نمیکنیم، باید با اولویت ویژه، شرایطی برای آغاز سریع سرمایهگذاری در میادین مشترک فراهم کنیم.»