این روزهای بازار سکه و طلا کشور به یک فیلم پرمخاطره و دلهره آور شبیه است. قیمتهایی که با ریتم لحظه حرکت میکنند و برای هر ساعت برنامه جدیدی دارند. البته این فیلم برای ایرانیان تازگی ندارد.
گسترش نیوز: آنها شاهد اکران اولیه آن بودهاند و دقیقا ۸ سال پیش چنین وضعیتی را در بازار دیدهاند. صعود و نزول بیش از حد در این بازار یک پیام دارد: انضباط مالی و امنیت اقتصادی وجود ندارد. شاید همین الان که در حال خواندن این مطلب هستید ۱۰۰ هزار تومان به قیمت سکه اضافه شده باشد. شاید مثل آن روزها به ناگاه سقوط ۸۰۰ هزار تومانی کند و سرمایه بسیاری را به دست باد بسپارد.
اقتصاد دانان و فعالان بازار مثل مردم بیم و امید دارند. همه از پیشبینی و تصور آینده میترسند و رد پای تصمیمات و نظرات هیجانی در هر جایی پیدا میشود. مردم نگران حفظ ارزش سرمایههای خود هستند، دولت به درآمد خود فکر میکند و بر طبل کنترل دستوری نرخ ارز میکوبد. در این میان اما ساکنان ساختمان شیشهای خیابان میرداماد در سکوت به سر میبرند. گویا قلب تصمیمسازی و برنامهریزی اقتصاد کشور هم شاهد تحولات شده است. منفعل و در سکوت نظارهگر رقص اخلالگران در بازار و بازگشت سفتهبازی و دلالی به اقتصاد بیمار ایران است.
سیاست یکسان سازی نرخ ارز، دولت و بانک مرکزی از ۲۰ فروردین تا ۳۰ اردیبهشت ۹۷ قیمتها را ثابت نگه داشت اما از ۳۱ اردیبهشت تا امروز نرخ دلار هر روز سیر صعودی را طی کرد. مدیران بانک مرکزی از تدوین برنامه برای کنترل نرخ سکه در بازار گفتند و از عرضه اوراق گواهی سکه در بازار سرمایه خبر دادند. طرحی که فعلا در حد حرف باقی مانده و مدیرکل ریالی و نشر بانک مرکزی از وجود مانع مالیات بر سر اجرای این طرح خبر داده و از رایزنی با سازمان بورس و سازمان مالیاتی سخن میگوید. این مقام مسئول تاثیر اوراق گواهی سکه بر کاهش حباب قیمت در بازار آزاد را با قید شاید همراه میکند و موفقیت این طرح را منوط به عدم رفتار غیر عقلانی از سوی سوداگران وابسته میداند.
سوء مدیریت و بی توجهی به تولید
برای یافتن راهکار و نقطه نظر عملی درباره معادله حاکم بر بازار سکه با سید رضا حسینی اقتصاد دان گفتوگو کردیم. وی با اشاره به نامشخص بودن آینده و انتظاراتی که باعث افزایش تقاضا شده است، به گسترش نیوز گفت: نمیتوان آینده را پیشبینی کرد. یکی از دلایل به هم ریختگی و آشفتگی بازار همین نگرانی نسبت به آینده است. نرخ سود بانکی پایین تر از حد تورم تعیین شده و زمینه را برای افراد ایجاد کرده تا سرمایهای خود را به بازارهای با ارزش ذاتی وارد کنند.
وقتی حجم نقدینگی در بازار مدیریت نشود و مدل سیاست گذاری به گونهای باشد که به طور پیوسته شاهد افزایش آن باشیم، به دست آمدن چنین نتایجی نباید دور از انتظار باشد. راهکار همچنان نظم مالی، مبارزه با پول شویی و سیاست گذاری صحیح است. به دولتهای قبلی هم همین پیشنهادات ارائه میشد. متأسفانه موانع موجود در بخش تولید و بی توجهی به آن سفته بازی و دلالی را رشد داده است. هنگامی که تولید جذابیت خود را از دست داده و نقدینگی در آن به حد بسیار پایین برسد این سرمایههای سرگردان هستند که برای بازار تعیین تکلیف میکنند. سرمایههایی که در اختیار مردم نیستند و در انحصار بخش خاص و یک طبقه کوچک هستند.
وی افزود: دولت برای رونق تولید اقدام به ارائه تسهیلات در قالب طرحهای مختلف کرد. این علامت درستی نبود و واحدهای تولیدی هر روز در حال تعطیلی هستند. تولید دیگر جذابیتی ندارد و بیشترین ضربه را از افزایش نرخ ارز و طلا میخورد. وقتی با راهکار قهری و اجباری نرخ را کنترل کنیم، صادرات تضعیف میشود. از سوی دیگر قاچاق و واردات افزایش پیدا میکند و در یک کلام سیاستگذاریها مشوق افزایش این پدیدههای منفی است.
بانک مرکزی مسئول است
از سوی دیگر محمد کشتی آرا در گفتوگو با گسترش نیوز قیمت طلا را کاملا واقعی میداند و وجود هرگونه حباب در آن را رد میکند. وی با تاکید بر اینکه قیمت طلا حاصل ضرب قیمت ارز در قیمت جهانی طلا است افزایش نرخ ارز در بازار آزاد را عامل اصلی لجام گسیختگی قیمتها اعلام میکند و میگوید: قیمت سکه با توجه به میزان طلا به کار رفته و هزینههای ضرب محاسبه میشود. هماکنون قیمت واقعی سکه ۲ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان است که ۷۰۰ هزار تومان حباب دارد. این حباب ناشی از کمبود عرضه و ناتوانی از برآوردن نیاز بازار است.
وی میافزاید: بخشی از فاصله قیمتی اثر هیجانی و جو روانی است که در بازار وجود دارد. نگرانی مردم از آینده باعث تکاپو برای حفظ ارزش پول و سرمایههای آنان شده است. بازار سکه و طلا هم همیشه ایستگاه امنی برای سرمایه گذاری بوده است. اگر قیمت ارز را مبنای قیمتگذاری قرار دهیم، بانک مرکزی باید به عنوان تنها دستگاه متولی و تنظیم کننده وارد شود و انضباط مالی ایجاد کند. باید سیاستگذاری و برنامه ریزی مناسب انجام شود. شاهد انبار شدن سرمایه مردم هستیم و این ضربه ناگواری به اقتصاد ایران میزند. به نظر من ضعف مدیریت در نهاد اصلی پولی و مالی کشور عامل این نابسامانی است. اکثر واحدهای تولیدی مشکل دارند و در حال تعطیلی هستند. افزایش قیمت صنعت طلا و جواهر کشور را به رکود عمیقی میبرد که برای سالهای متمادی ادامه خواهد داشت. مشخص نیست با چه راهکار و سیاستی و در طول چند سال از این شرایط خارج شود.