عادات نوشتن (۶)
علی نعیمی
اگر نمیتوانید دادههای خود را برای خلق یک موقعیت در ذهن مرتب کنید این کار را روی کاغذ انجام دهید. یک دفترچه کوچک یادداشت همراه خود داشته باشید و هر لحظه و هر جایی که احساس کردید نکتهای یا موقعیتی شما را سر ذوق میآورد آن را یادداشت کنید و به حافظهتان متکی نباشید. وقتی پای داستانتان نشستید حتما نخستین کاری که میکنید، به سراغ آن دفترچه کوچک بروید. نکاتی را درون آن پیدا میکنید که میتواند نجاتبخش داستان شما باشد. اگر اتاق مستقلی دارید که امکان نصب یک تخته وایتبرد روی دیوار آن وجود دارد، حتما این کار را بکنید. بگذارید ایدههای نابتان مدام جلوی چشمتان باشد. نوشتن ایده البته تمرین میخواهد. قرار نیست در نوشتن ایده طول و دراز بنویسید. کافی است با کدها و اشارههایی که شبیه یک قرارداد است، خودتان با خودتان آنها را بنویسید. هر صبح پیش از آنکه پشت میز بنشینید و کار را شروع کنید نگاهی کلی به نوشتههای روی تخته بیندازید. ایدهها و خلق لحظهها گاه آنچنان فرار هستند که افسوس میخورید چرا همان لحظه تلاش نکردید آن را ثبت کنید. مثل گرفتن یک عکس خوب در یک موقعیت خوب است. لحظه شکار یک آهو توسط یوزپلنگ درصدم ثانیه اتفاق میافتد و یک عکاس گاه سالها منتظر رسیدن آن لحظه است. مانند همه ایدههایی که میآیند و ما جدیشان نمیگیریم. ادامه دارد....
ارسال نظر