تجمع غیرقانونی دکترهای بیکار در ناصر خسروی پایاننامه
ناامیدکننده است! اینکه با مدرک دکتری بیکار باشی و این بیکاری چنان شرایط زندگی را برایت سخت کند که علم خودت را بفروشی و به شغلی کاذب رویآوری. شغلی که علاوه بر اینکه شرایط لازم برای حفظ شخصیت اجتماعی تو را نداشته باشد، پیامدهایی منفی را نیز بر جامعه تحمیل کند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری گسترش ، درحالیکه در سال ۹۰ تعداد دانشجویان دکتری تنها شش هزار نفر بود، امسال ۲۴ هزار و ۴۰۰ نفر در مقطع دکتری در دانشگاههای کل کشور پذیرش شدند. اگرچه این آمار از سال گذشته درصدی کمتر است اما مقایسه این آمار با سال ۹۰ روشن می کند که نمودار رشد تعداد دانشجویان دکتری، نموداری با شیب تند است. در واقع هر سال، چند ده هزار نفر در مقطع دکتری و در رشتههای مختلف فارغالتحصیل میشوند حال سوال این است که این افراد پس از فارغالتحصیلی به چه شغلی روی میآورند؟
علی احمدی، استاد دانشگاههای دولتی و غیردولتی کرمانشاه در رشته زبان انگلیسی درباره سرنوشت فارغالتحصیلان دکتری در بازار کار به خبرنگار پایگاه خبری گسترش گفت: برخی از فارغالتحصیلان مقطع دکتری، پیش از ورود به این مقطع تحصیلی شاغل بوده و با ارتقاء مدرک تحصیلی به ارتقاء سمت اداری دست پیدا می کنند.
وی افزود: برخی دیگر جذب دانشگاه و مؤسسات پژوهشی شده و به تدریس و تحقیق میپردازند. در این میان افرادی هم هستند که به شغلی که در راستای تحصیلات خود نیست روی میآورند که شاید بتوان همه این گروهها را در گروه شغلهای حقیقی گنجاند؛ شغلیهایی آبرومند و قانونی. اما برخی دیگر از فارغالتحصیلان دکتری به شغلهای کاذب روی میآورند که نمونهای از آن را در خیابان انقلاب تهران شاهد هستیم.
احمدی ادامه داد: امروز خیابان انقلاب تهران بهنوعی به ناصر خسروی پایاننامه و مقاله تبدیل شده است. بهاینترتیب که فارغالتحصیلان دکتری برای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری پایاننامه و مقاله مینویسند. این نمونهای از شغل کاذب است. در واقع فعالیتهایی که مطابق با هنجارهای اجتماعی نیستند، نوعی از اشتغال کاذبند. این شغلها ممکن است تأثیرات فردی و اجتماعی منفی را در پی داشته باشد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری گسترش ، بازدید میدانی از خیابان انقلاب تهران، نشان میدهد که هر روزه دادزنها، دانشجویان کمسواد را به سمت صدها مرکز فروش پایاننامه سوق میدهند. تعداد این دادزنها آنقدر زیاد است که میتوان گفت امروز خیابان انقلاب دیگر مرکز فروش کتاب نیست و جای خود را به دلالان پایاننامه و مقاله داده است. بیکاری فارغالتحصیلان دکتری از یک سو و از سوی دیگر، کمک به فارغالتحصیلی دانشجویان کمسواد - که مهندسان، روانشناسان، پزشکان، معلمان و تولیدکنندگان بیسواد آینده هستند- نتیجه ای جز آسیبهای اجتماعی و اقتصادی نخواهد داشت.
پایاننامه فروشان عموماً فارغالتحصیلان مقطع دکتری و کارشناسی ارشد هستند که با دریافت حدود ۳۰۰ تومان برای پروپوزال و یکمیلیون و نیم برای پایاننامه، این اقدام ضدعلمی را انجام میدهند. برخی از آنها سالها است که از این راه امرارمعاش میکنند و هیچ آیندهای برای استفاده از علم خود متصور نیستند.
به گفته عیسی منصوری، معاون اشتغال وزیر کار، «در سال ۹۵ حدود ۷۰۰هزار نفر شغل جدید ایجاد شده است». اما این میزان اشتغالزایی با توجه به میزان بیکاری کافی نیست و بخش خصوصی خود باید در زمینه اشتغالزایی ایده آفرین باشد. در واقع افرادی که فارغالتحصیل مثلاً مدیریت هستند و برای دانشجویان علوم ارتباطات، زبان انگلیسی، تاریخ یا رشتههای دیگر پایاننامه مینویسند بهطور حتم آن قدر باهوش هستند که با کمی تحقیق بتوانند ایدههای کارآفرینانهای را فرا گرفته و به تولید مولد مشغول شوند. بهاینترتیب شخصیتهای علمی میتوانند به توسعه ایران کمک کنند و شخصیت اجتماعی خود را باز یابند.
ارسال نظر