آقای رئیسجمهوری فکری به حال این هواپیمایی همای بدون بال بکنید
ناصربزرگمهر/ مدیر مسئول
یک شرکت هواپیمایی شتر گاو پلنگ درست کردهایم که نمیدانیم بالاخره دولتی است؟ خصوصی است؟ خصولتی است؟ و براساس کدام معیار جهانی، بینالمللی و حتی وطنی اداره میشود؟
آقای رئیسجمهوری
برای هر اتفاق خوب و بد در جهان امروز و در سیستم سازمانها، در سادهترین تعریف علمی میگویند ۳ عامل تاثیرگذار را برای جستوجوی معایب آن جستوجو کنید.
۱- عامل خارجی
به مجموعه عواملی گفته میشود که سازمان در آن نقش موثر و مستقیمی ندارد و میتواند تحت تاثیر اقتصاد، سیاست، اجتماع، فرهنگ، روابط و دهها موضوع دیگر قرار گیرد؛ بهطور مثال درباره یک سازمان خدماتی هوایی، تحریمها، کمبود ابزار فنی، نداشتن فناوری داخلی، گران بودن هواپیما، نفروختن جنس یا خود هواپیما، قطع بودن اینترنت و صدها نمونه دیگر که بدون شک در صنعت هوایی نیاز ضروری برای پیشرفت و ایجاد تسهیلات برای مشتریان و مسافرین است میتواند به دهها دلیل از جمله تحریم خارجی و نداشتن مثلا پول نقد و سرمایه اولیه، فراهم نباشد.
مشکلات موجود در عامل خارجی برای همه مردم و مخاطبان یک سازمان قابل فهم است، اما هر سازمانی وظیفه دارد ساده و صمیمانه، درباره این عوامل با صداقت اطلاعرسانی و افکار عمومی را بهواسطه روابط عمومیهای عاقل اقناع کند.
۲- عامل نیروی انسانی (کارکنان)
عامل نیروی انسانی یعنی کارکنان شریف یک سازمان که عاشق کار خود و مردم باشند، وظیفهای را که برعهده گرفتهاند با تعهد و تخصصی که دارند به شیوه مناسب عرضه کنند و بابت حقوقی که دریافت میکنند هیچ منتی بر سر مخاطبان خود نگذارند و بدانند که پاسخگویی و احترام به مشتریان مهمترین وظیفهای است که یک سازمان خدماتی باید سرلوحه اهدافش داشته باشد.
۳- عامل مدیریت
عامل مدیریت یعنی توانمندی نیروی متخصصی که خارج از روابط فامیلی و رانتی و رفیقبازی و امثالهم براساس دانش مدیریت و سواد و تخصص و تجربه و قدرت تصمیمگیری بهموقع و ریسکپذیری و جسارت و دهها نکته دیگر مسئولیت یک سازمان را برعهده بگیرد و بتواند با مخاطبان در شیوههای گوناگون و از طریق رسانهها و شبکههای صداوسیما و مجازی و غیرمجازی و مطبوعات و انتخاب یک روابط عمومی پاسخگو و توانمند ارتباط برقرار و به حل مشکلات سازمان کمک کند.
آقای رئیسجمهوری
هر سازمانی میتواند با رعایت نکات مدیریتی مورد اشاره، بخشی از وظایف دولت را در پاسخگویی افکار عمومی انجام دهد.
متاسفانه وضعیت هواپیمایی جمهوری اسلامی تحت تاثیر عامل خارجی، وضعیت مناسبی ندارد و بدیهی است که گناه آن به گردن یک مدیر درجه یک و دو و سه قرار نمیگیرد و نباید هیچ منتقدی ازجمله من، (بهخاطر گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری) گله و شکایتی را مطرح کند.
اما درباره نیروی انسانی و مدیریت یا بهعبارت درستتر، عدم مدیریت که میتوانیم آن را نقد کنیم.
آنچه که امروز در نظام هوایی کشور میگذرد، عدم اعتقاد نیروی انسانی پاسخگو و مدیریت ضعیف و نظارت در هوا و قوانین خودساخته و توهین به مشتریان و مخاطبان و مسافرانی است که به ناچار باید از شرایط غیرعادلانه رقابتی بهرهمند شوند.
آقای رئیسجمهوری
من در یادداشتهای دیگری توضیح دادهام که شرکتهای هوایی ما گاهی کاریکاتوری از یک شرکت هوایی بینالمللی هستند.
تنها نکتهای که الان چند شرکت هوایی و شرکت ایرانایر مورد توجهشان قرار گرفته، گرانفروشی است.
در شرایطی که این چند هواپیمایی هیچ رقیبی برای داخل یا خارج از کشور ندارند، هر کاری را برای خود صواب تشخیص میدهند.
چند صباحی که شرکتهای هوایی خارجی فعالیت بیشتری داشتند، یکی دو تایی که به خارج از کشور پرواز دارند، تلاش میکردند محترمتر شده و برای حفظ مشتری رقابت کنند.
حالا که بدون رقیب شدهاند و ماهان خودمان هم امکان پرواز به چند کشور را از دست داده، هر طور که دلشان میخواهد، میتازند.
شرکت ماهان که در چند گزارش مختلف نوشتیم که بعد از تحریم، با مسافران خود چه کرد؛ مسافر ایرانی را که بهطور مثال به پاریس برده بود مجبور به برگشت از میلان و مادرید با هزینه شخصی خودشان کرد و هیچ کس موضوع را مدیریت نکرد.
شرکت ایرانایر بلیت یکطرفه را به نرخ دوطرفه عرضه میکند و با درست کردن انواع کلاسها و بعد قفل کردن کلاسهای ارزانتر، همه بلیتهای خود را گرانتر به مردمی که ناچار به خرید هستند، میفروشد.
این شرکت در آخرین شیوه مقرراتی خود، ۲ ماه زودتر از سال جدید مسیحی، قیمتهای بلیت را تغییر داده و هر کسی را که بخواهد بلیت خریداری شده را تغییر دهد، حتی در کلاس بالا جریمه میکند.
یعنی بلیتی که فروخته شده و تا زمان اعتبار میتواند براساس قراردادهای خودشان تغییر تاریخ داشته باشد، با یک بخشنامه مدیریتی به هوا میفرستند.
تهیه منبع بلیت برای هیچ شرکت هوایی در دنیا مهم نیست. هیچ کس نمیگوید بلیت را از اینترنت، دفتر اصلی شرکت، شعبه خارجی، کدام شهرستان، آژانس یا چهل دزد بغداد خریدهاید؟ شرکت هوایی مادر وظیفه خدمات و پاسخگویی به مشتری دارد، اما دفتر هواپیمایی ایرانایر در فرنگ میگوید به ما ربطی ندارد، از هر کس خریدهاید سراغ همان آژانس یا شعبه یا اینترنت یا چهل دزد بغداد بروید.
ریال ایران در دفاتر هوایی خارج از کشور اعتبار ندارد و براساس بخشنامههای بیهویت، دلاری محاسبه و اعلام میشود و بعد جنابعالی از ارزش پول ملی صحبت میکنید.
آقای رئیسجمهوری
شاید باور نکنید که از این شرکتها قادر نیستید بلیت یک سال یا زمان دیرتر را بخرید، نهایت برنامهریزی، ۶ماهه است. سامانه اینترنتی گذاشتهاند اما امکان دسترسی نزدیک به صفر است؛ باشگاه خدمات ویژه به مشتریان کثیرالسفر تدارک دیدهاند اما ابتداییترین اصول آن را رعایت نکردهاند.
باورکردنی نیست، اما باور کنید اگر در طول سال ۱۰۰ بار به مشهد بروید و ۲۰۰ هزار کیلومتر پرواز داشته باشید، امتیازی برای ایران ایر ندارد و در «اسکایگیفت» منظور نمیشود، اما ۵۰۰۰ کیلومتر لندن امتیاز دارد.
آقای رئیسجمهوری
جنابعالی که با هواپیمای خاص میآیید و میروید دستکم به وزیران بفرمایید که آنها گاهی در میان مردم و از طریق مسیر مردم و بین مردم با همین چند هواپیمای داخلی و خارجی پرواز کنند و رفتار مهماندار و خدمه را ببینند. میدانم که اگر شما یا وزیر راه یا خارجه سوار شوید که نمیشوید، موضوع فرق خواهد کرد و بهطور حتم به شما احترامی ویژه میگذارند که باید هم بگذارند، اما منظورم این است که با حضور شما بزرگان، شاید مهمانداری را دوباره بیاموزند.
آقای رئیسجمهوری
یک مشاور منصف، یک معاون علاقهمند، یک هیات بادانش انتخاب و به وضعیت سازمان هواپیمایی کشوری و دهها شرکت هوایی کوچک و مثلا بزرگ رسیدگی کنید. در یک سال گذشته دهها مقاله در مطبوعات و رسانهها در همین زمینه نوشته شده که کوچکترین پاسخی دریافت نکردهایم. تغییر زنی به مردی، مشکل هواپیمایی را حل نمیکند. در این شرایط پیچیده بهنظر مهمترین تصمیم ادغام شرکتهای هواپیمایی است که صرفهجویی عظیمی دستکم در نیروی انسانی مدیرعاملها، معاونان و دفاتر و هزینهها خواهد شد.
ناصربزرگمهر- مدیر مسئول
ارسال نظر