|
کدخبر: 63652

اختصاصی گسترش‌نیوز:

شاه‌کلید موفقیت در تجارت چیست؟

تحقیقات نشان می‌دهد، موفقیت‌های زندگی حرفه‌ای ۲۰درصد به بهره هوشی(IQ) و ۸۰درصد به هوش هیجانی(EQ) بستگی دارد.

گسترش نیوز: در تجارت وقتی صحبت از هوش به میان می‌آید معمولاً به یاد نمره‌های درسی دانشگاه می‌افتیم یا تست‌های هوش آزمون‌های استخدامی به ذهنمان می‌رسد. اما به تعبیری وسیع‌تر می‌توان گفت دو نوع هوش وجود دارد: هوش تحصیلی که معمولاً با نمره‌های مدرسه و دانشگاه سنجیده می‌شود و هوش هیجانی؛ موضوعی که سوژه گزارش امروز ماست.

Businessayande.jpg

هوش هیجانی زندگی اجتماعی (به‌خصوص فعالیت‌های تجاری و بازاریابی) اهمیتی فراتر از هوش تحصیلی دارد. هوشی که در طول تاریخ نخبگان اجتماعی را از نخبگان علمی جدا می‌سازد.

هوش هیجانی بیانگر آن است که در روابط اجتماعی و در بده بستان‌های روانی و عاطفی در شرایط خاص چه عملی مناسب و چه عملی نامناسب است. یعنی اینکه فرد در شرایط مختلف بتواند امید را در خود همیشه زنده نگه دارد، با دیگران همدلی کند، احساسات دیگران را بشنود، برای به‌دست آوردن پاداش بزرگ‌تر، پاداش‌های کوچک را نادیده انگارد، نگذارد نگرانی قدرت تفکر و استدلال او را مختل کند، در برابر مشکلات پایداری و در همه حال انگیزه خود را حفظ کند.

استفاده از هوش هیجانی در تجارت ایده‌ای نوین است که برای برخی از مدیران و تجار جا نیفتاده است. در واقع این مدیران کماکان ترجیح می‌دهند برای انجام کارها از مغزشان استفاده کنند تا از قلبشان. نگرانی اصلی آنها آن است که احساس همدلی و دلسوزی با همکاران و مشتریان آنها را از پرداختن به اهداف سازمان دور کند. درصورتی‌که تجربه سازمان‌های موفق و پیشرو خلاف آن را نشان می‌دهد. یکی از زمینه‌هایی که کسب‌وکارها بیش از همه در آنها به بهره‌گیری هوش هیجانی نیاز دارند، بازاریابی و مشتری مداری است. امروزه شرکت‌های هوشمند برای نظارت بر تحولات بازار و همسو شدن با تغییرات سلیقه‌ای و استفاده از قوانین تشویقی معمولاً از ابزارهای بازاریابی استفاده می‌کنند.

در لایه‌های مختلف فرآیند بازاریابی توجهی ویژه به مشتریان به‌عنوان شرکای سازمان می‌شود. به انسان‌هایی که دارای عواطف هستند و هر چه شرکت‌ها به سمت فعالیت‌های خدماتی می‌روند این حساسیت بیشتر می‌شود.

همه ما داستان کارآفرینان بزرگ را شنیده‌ایم که از هوش تحصیلی بالایی برخوردار نبوده‌اند و در دانشگاه وضعیت مطلوبی نداشته‌اند اما با تکیه بر هوش هیجانی خود بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا را ایجاد کرده‌اند.

اما این کارآفرینان چه ویژگی‌هایی دارند که نشان از هوش هیجانی آنهاست؟

۱) این مدیران جذب‌کننده هستند؛ آنها از ویژگی‌هایی مثل میل به پیشرفت، بلندپروازی، انرژی زیاد، پیگیری و اصرار بر امور و ابتکار عمل برخوردارند.

۲ ) صداقت و درستی در رفتارشان دارند؛ قابل اعتمادند و شخصیت باثباتی دارند. به‌صورت باز عمل می‌کند و صداقت و راستی در پندار، گفتار، و کردارش نمایان است.

۳) انگیزه رهبری در کارآفرینان زیاد است؛ در وجود آنها باید میل به تأثیرگذاری بر دیگران و اعضاء سازمان، برای نیل به اهداف مشترک وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر انگیزه درونی و بیرونی آنهاست که آنان را به حرکت وا‌می‌دارد و با عشق و علاقه در جهت اهداف سازمان حرکت و پافشاری می‌کنند.

۴ ) اعتمادبه‌نفس دارند؛ کارآفرینان اعتمادبه‌نفس بالایی دارند و می‌توانند در دیگران تأثیر بگذارند و با گام‌هایی بلند و استوار حرکت کنند. آنها نسبت به خود احساس ارزشمند بودن دارند و همین موضوع باعث می‌شود تا اعضاء سازمان برای انها ارزش قائل شوند.

خریدوفروش، بازار، مدیریت و تجارت به صورتی اجتناب‌ناپذیر با عامل انسانی سروکار دارند. چه در محیط داخل سازمان که سلول اصلی تشکیل‌دهنده واحدها افراد می‌باشند و چه در محیط خارج از سازمان که مدیریت با عوامل متعدد انسانی سروکار دارد. از دولتمردانی که قوانین تجاری را تدوین می‌کنند و گروه‌های مرجع اجتماعی مثل قهرمانان ورزشی و هنرمندان که سلایق مردم را در خرید اجناس و رواج مد جهت‌دهی می‌کنند و نهاد خانواده که به‌خصوص در خریدهای بزرگ کانون اصلی مشورت هستند و مشتریان نهایی که خریداران اصلی هستند تا نمایندگی‌های فروش و توزیع همگی عامل انسان را به‌عنوان هسته مرکزی با خود همراه دارند. هوش هیجانی به‌عنوان توانایی درک احساسات و نیاز دیگران کمک بسیار کارسازی است در جهت هدایت دیگران در راهی که منتهی به اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت سازمانی و رضایت افراد و جامعه می‌شود.

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها