|
کدخبر: 281859 امیرمحمد درویش

اختصاصی گسترش نیوز؛

مواظب سیاه بازها باشید/ از شیر مرغ تا جون آدمیزاد در این بازار

در این بازارچه از شیر مرغ تا جون آدمیزاد پیدا می شود. هرکس به دنبال جنسی می گردد که آن را پیدا نمی کند به این مکان مراجه می کند.

جامعه مواظب سیاه بازها باشید/ از شیر مرغ تا جون آدمیزاد در این بازار

در کنار اتوبان آزادگان و در جوار استادیوم شهید کاظمی، بازراچه بزرگی قرار دارد که در آن‌جا از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را می‌توان پیدا کرد. مدت‌ها بود در ارتباط با این بازارچه، صحبت‌های متعددی را شنیده بودیم اما آنکه این شنیده‌ها تا چه میزان صحت دارد، باید رفت و از نزدیک مشاهده کرد. همین شنیده‌ها سبب شد تا این بازارچه را از نزدیک مورد بررسی قرار دهیم.

خلازیر-ورودی

قبل از ورودی به بازارچه اصلی، تعداد بالایی دست فروش بساط پهن کرده‌اند و اجناس خود را شلخته بر روی تکه پارچه‌ای انداخته‌اند. گویا هرچیز دم دستشان بوده است برای فروش عرضه می‌کنند. خیابان پر رفت و آمدی است و عابران بر سر هر بساطی که می‌رسند، اندکی صبر می‌کنند تا شاید کالای مورد نیاز خود را پیدا کنند. شخصی بر روی بساط خود تعدادی کفش دست دوم را گذاشته بود و مرتب داد می‌زد« کفش فقط ۵۰هزار تومان» از ظاهر کفش‌ها مشخص بود که حداقل بالای هزار بار پوشیده شده‌اند و حسابی رنگ و رویشان رفته است. نکته جالب اینکه، عابران برای خرید این کفش‌ها صف بسته بودند. کفش‌های پاره و بدون بند و رنگ و رو رفته‌ای که داشت صاحب جدید پیدا می‌کرد. البته چنین نکته‌ای بسیار دردناک به نظر می‌آید. هم برای شخصی که کفش هارا می‌فروشد و هم برای کسانی که کفش هارا خریداری می‌کنند. چراکه وضعیت اقتصادی موجود در جامعه این صحنه را پدید آورده است.

خلازیر-۲

تعدادی از کسانی که در آنجا حضور داشتند اظهار می‌کردند که وسایل موجود در این بازارچه، سرقتی است و همین کفش‌هایی که این شخص درحال فروش آنها است از مساجد و مکان‌های دیگر، به سرقت برده است. البته چنین صحبت هایی فقط در حد حرف است.

خلازیر-۱

دست فروشان خیابان را که رد کردم، به بازارچه اصلی رسیدم. بسیار شلوغ به نظر می‌آید. مردم بسیاری برای خرید از این بازارچه به این مکان مراجعه کرده‌اند. شخصی با یک گاری رنگ و رو رفته، در ورودی بازارچه ایستاده بود و کاسه‌های کوچک را که حاوی نخود داغ بود می‌فروخت. مرتب فریاد می‌زد « نخود شور دارم، نخود شور دارم داغ داغ» مردم برای خرید نخود شور داغ ایستاده بودند و کاسه‌های نخود شور را بدون استفاده از قاشق سر می‌کشیدند. گویی وارد دنیای بزرگ و عجیبی شده ام. تعداد بالایی بساط کرده‌اند و اجناس متنوعی را به فروش می‌رسانند. شاید باورتان نشود که در اینجا، گلدان‌های شکسته هم به فروش می‌رسد.

خلازیر-۴

اینجا همه چیز عجیب است

شخصی بر روی بساط خود یک گلدان شکسه هم قرار داده بود و قیمت آن را ۴۰ هزار تومان اعلام می‌کرد. مگر کسی گلدان شکسته هم می‌خرد؟ در کنار آن، ساعت، کیبورد، عینک آفتابی، کتاب هم می‌فروخت. از ظاهر ساعت‌ها مشخص است که دست دوم است. البته این را هم بگویم که در اینجا اجناس نو هم به فروش می‌رسد. اما اجناس دست دو یا سرقتی هم به شدت یافت می‌شود.

خلازیر-۵

کمی جلوتر، تعدادی شیرآلات، روی یک بساط قرار داشت، که قیمت آن بسیار شنیدنی بود. از ۱۰هزار تومان شروع می‌شد تا ۵۰ هزار تومان. نمی‌دانم این قیمت‌گذاری بر پایه چه چیزی انجام می‌شد اما چیزی که قابل مشاهده و به شدت قابل توجه بود، قیمت‌های عجیب بود.

خلازیر-۶

بازارچه را جلوتر رفتم و موردی جالب نظرم را به خود جلب کرد. متنی که نوشته شده بود حکایت از فروش مهره مار اصل با تضمین و به شرط امتحان می‌کرد. از فروشنده پرسیدم که این مهره‌های مار واقعا اصلی هستند، گفت« این مهره مارهایی که الان موجود است، هیچ جایی پیدا نمی‌شود. خودم باهمین دستانم از کمر مار بیرون کشیده ام» مشخص بود که دروغ است. اصلا به طور کل، فروش چنین چیزهایی دروغ است و خرافات بیش نیست. آخه مهره مار ۳۰ هزار تومان؟

خلازیر-۷

اندکی جلوتر، شخصی بر روی بساط خود چراغ عقب‌های پراید و پژو می‌فروخت. شخصی می‌گفت این چراغ هارا از روی یک خودرو به سرقت برده است و اینجا درحال فروش آن است. اگر کمی دقت می‌کریم به چراغ ها، کاملا متوجه می‌شدیم که حرفای آن شخص صدق می‌کند. مشخص است که از یک خودرو به سرقت رفته است. قیمت چراغ‌ها جفتی ۳۰۰هزار تومان بود و ترک‌های ریزی بر روی آن نقش بسته است.

خلازیر-۸

بازار عجیبی به نظر می‌آید. حتی دوربین مدار بسته هم به فروش می‌رسد. شاید باورش برایتان سخت باشد اما این دوربین‌های مداربسته با قیمت۱۰۰هزار تومان فروخته می‌شد و اصلا نمی‌دانستند که چیزی به فروش می‌رسد. به دوربین مدار بسته می‌گفتند توپ عجیب. اصلا نمی‌دانستند که این دوربین است و چه کارایی هایی دارد.

بازارچه را که قدم بر می‌داشتم چیزهای جالب تری مشاهده می‌شد. ضبط و باند هم به فروش می‌رسید. قیمتی عجیب و باورنکردنی. ضبط از یک برند معروف را ۲۳۰هزار تومان برای فروش گذاشته بودند. کم کم داشت باورم می‌شد که اجناس اینجا سرقتی است. انواع عطر و ادکلن با قیمت ۳۰هزار تومان و....

اینجا در بازارچه خلازیر، قالپاق هم وجود داشت. شخصی بساط پهن کرده بود و قالپاق می‌فروخت. لباس پاره بر تن داشت و گوشه لبش سیگار گذاشته بود و دود آن را به هوا می‌فرستاد. قالپاق دانه‌ای ۵هزار تومان. الان به آن حرف رسیدم که می‌گفتند فلانی قالپاق دزد است چه معنی دارد.

انواع گوشی و قاب گوشی هم وجود داشت. گوشی‌هایی با صفحه شکسته و با قیمت ۵۰۰هزار تومان اما بدون جعبه به وفور وجود داشت. قاب موبایل هم که از آدامس ارزان‌تر بود. ۳هزار تومان برای قاب موبایل. شاید بالای ۲۰۰ قاب، روی زمین بود و فروشنده داد می‌زد « هرچی بخری فقط ۳هزار تومن»

سرتاسر بازار پر از اجناس دست دوم و سرقتی بود. ساعت دیواری، چراغ ماشین، قالپاق، فرش، جاروبرقی، کفش‌های کهنه، شیرآلات و... از اجناسی بود که در این بازار زیاد به چشم می‌خورد.

اصطلاحی که در این بازارچه معروف شده، سیاه بازی است. یعنی آنکه تعدادی، اطرافت جمع می‌شوند و با صحنه‌سازی و شلوغ بازی، اقدام به سرقت گوشی می‌کنند. در کل اگر در این بازارچه قدم برمیدارید، باید مراقب سیاه بازها باشید تا لوازمتان به سرقت نرود.

بازار بسیار متفاوتی است. حتی دستگیره در دستشویی و هواکش‌های دستشویی هم به فروش می‌رسد. کاملا مشخص بود از دستشویی‌های پارک به سرقت رفته است. چیزهایی که در هیچ جا و مکانی پیدا نمی‌شود در اینجا به راحتی یافت می‌شود.

نکته بسیار جالب این که بازارچه خلازیر، تحت نظر شهرداری تهران است و نیروی انتظامی هم رفت و آمد دارد. اینکه چطور در اینجا اموال مسروقه به فروش می‌رسد را کسی نمی‌داند اما قطعا افرادی که در این بازارچه لوازم هایی را برای فروش می‌آورند، باید یک سری نظارت هایی هم بر روی آنها صورت گیرد.

خلازیر-۹

خلازیر-۱۰

خلازیر-۱۱

 

خلازیر-۱۲

 

ارسال نظر