|
کدخبر: 240023

حمایت‌های پولی از بورس به بن‌بست خورد؟

شاخص کل بورس امروز ریزش ۲۲ هزار واحدی را ثبت کرد و ابرکانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی را از دست داد. از زمانی که حمایت سنگین از بورس در دستور کار دولت و حقوقی‌های بازار قرار گرفت این نخستین ریزش قابل‌توجه بازار است. یکی از نتایج این حمایت‌ها خروج ۱۴۵۰ میلیارد تومانی پول حقیقی‌ها از بازار امروز بود که رکورد نیمه دوم سال ۱۴۰۰ به حساب می‌آید. با این حال به نظر می‌رسد این تنها بعد منفی حمایت چشم‌بسته از بازار نیست.

تلاش‌های اخیر دولت برای حمایت از بورس نتوانست اعتماد را به بازار برگرداند و نه تنها حقیقی‌ها بزرگ‌ترین خروج نیمه دوم سال را رقم زدند، بلکه سایر حقوقی‌ها نیز از این موقعیت برای خروج استفاده می‌کنند. حدود دو هفته پیش بود که برخی منابع خبری از تشکیل جلسه حقوقی‌های بزرگ (و احتمالا دولتی) بورس خبر دادند و گفتند قرار است برای مدتی این عده دور یک میز نشسته و با هماهنگی تلاش کنند تا بازار سهام را به مدار صعود برگردانند.

آیا فعالان بازار باید انتظارات خود را تغییر دهند؟

در گزارش‌های متعددی به این مقوله پرداخته شد که این نحوه حمایت از بورس نه تنها کارآمد نخواهد بود و دیر یا زود نقطه پایانی خواهد داشت، بلکه در ادبیات مالی می‌تواند اقدامی مجرمانه تلقی شود که فرصت برای سوءاستفاده افراد و نهادهای خاص از روند بازار را ایجاد می‌کند. احتمال قریب به یقین همین حالا نیز عده زیادی از روند یک هفته اخیر نهایت استفاده را کرده‌اند و بعید است به چنین مواردی رسیدگی شود.

با این وجود گزارش‌های بورسان در این خصوص نه تنها در میان فعالان خرد بازار با واکنش‌های انتقادی مواجه شد بلکه نظرات مخالف فعالان بزرگ‌تر را نیز به خود جلب کرد. با این حال باز هم جای تاکید دارد تا زمانی که بازدهی‌های روزانه را معیار مطلوبیت بورس قرار دهیم این بازار جای مناسبی برای سرمایه‌گذاری نخواهد بود. بلکه تنها مکانی برای سفته‌بازی است که بیشترین فرصت را نصیب کسانی می‌کند که به رانت‌های اطلاعاتی و پولی دسترسی دارند.

این موضوع کاملا درست است که هدف از حضور در هر بازار مالی کسب سود است؛ اما آنان که تجربه بیشتری در این حوزه دارند به خوبی متوجه‌اند آن چه معیار سنجش عملکرد یک فعال مالی است سودآوری منطقی پایدار است. این وضعیت نیز جز از طریق بهبود ساختارهای اقتصادی از راه دیگری میسر نمی‌شود.

در روزهای گذشته برخی مخاطبان به این نکته اشاره می‌کردند که خریدهای میلیونی فولاد و فملی در نقطه صفر بهترین نوع حمایت از بازار سهام است. معاملات امروز می‌تواند پاسخ قانعی به این دسته از افراد باشد. جایی که نزدیک به نیم میلیارد سهم شرکت‌های فولاد مبارکه و ملی مس عرضه شد و حاصل آن هدررفت منابع نقدینگی شرکت‌ها بود. منابعی که باید صرف بهبود عملیات شرکت‌ها شود. باز هم تاکید می‌شود بهترین حمایتی که می‌توان برای بورس به کار بست سیاست‌گذاری سنجیده، برنامه‌ریزی پایدار و معقول و نهایتا ثبات اقتصادی است.

این که دولت‌ها هر سال و هر ماه به این نتیجه برسند که راهکارهای فعلی پاسخگو نیست و نیاز به تغییر دارد، سم مهلکی برای سرمایه‌گذاری خواهد بود و تاوان آن را سهامداران باید بپردازند. نهایتا شاید وقت آن است که به جای طلب تزریق نقدینگی، از مدیران شرکت‌ها و سیاست‌گذاران بخواهیم که در قبال عملکرد خود پاسخگو باشند.

سیاست‌گذار به خود چند می‌دهد؟

امروز یک ویدئو از مصاحبه با جواد عزتی در فضای رسانه‌ای دست‌به‌دست می‌شد که مضمون جالبی را منتقل می‌کرد: بد نیست هر از گاهی دست از کار بکشیم و ببینیم مسیری که در حال پیمودن آن هستیم تا چه اندازه درست است؟

حالا نیز امیدواریم که حقوقی‌های بورس که برای خوشایند دولت دور هم جمع شده‌اند تا از بورس حمایت نقدی کنند نگاهی به کارنامه خود بیندازند. ۸ روز است که این گروه‌ها برای صعود بازار اقدام کرده‌اند. در این مدت بیش از ۲۹۵۰ میلیارد تومان خروج نقدینگی حقیقی از سهام و صندوق‌های سهامی را شاهد بوده‌ایم.

شاخص کل بورس حدود ۵.۸ درصد از کف خود صعود کرده است و البته بسیاری از سهامداران به درستی معتقدند که این عدد نمی‌تواند عملکرد پورتفوی آنها را به درستی بازتاب دهد.

حال سوال اصلی آن است که آیا این حمایت‌ها به هدف خود رسیده‌اند؟ به عنوان مثال ارزش دارایی‌های حقوقی‌ها را به نحو مطلوبی افزایش داده‌اند یا توانسته‌اند اعتماد را به بازار سهام برگردانند؟ یا آن که توانسته‌اند زیان سهامداران خرد خسته بورس را جبران کنند؟

واقعیت آن است که این نحوه سیاست‌گذاری بی‌شباهت به ارسال برنج دولتی به درب خانه‌ها برای رفع مشکل گرانی برنج نیست.

حمایت‌های نسنجیده تعادل بازار را به هم زدند

یکی دیگر از تبعات این روند آن بوده است که سهام به جای آن که مسیر خود را بروند و به عوامل موثر بر صنعت خود وزن بدهند چشم‌ به راه بمانند و ببینند کی نوبت‌شان می‌شود تا مورد عنایت بزرگان حقوقی قرار بگیرند.

به عنوان مثال سهام خودرویی و بانکی که به عنوان گروه‌های برجامی شناخته می‌شوند در روزهای قبل رشد حداکثری را تجربه کردند و حال که خبر برخی معافیت‌های تحریمی امریکا صادر شده است به صف فروش می‌رسند. سهام پالایشی دیگر به کرک‌اسپرد محصولات و نرخ نیمایی و نرخ نفت کمتر بها می‌دهند و بیشتر این مسئله مورد توجه است که آیا حمایت از این سهام نیز از راه می‌رسد یا خیر.

باز هم تاکید می‌شود تنها امیدواری موجود آن است که وضعیت بنیادی شرکت‌ها بتواند کف معتبری برای نرخ سهام ایجاد کند. وگرنه حمایت‌های فعلی وقتی که به پایان برسند (که حتما خواهند رسید) بازار را در نقطه‌ای بدتر از نقطه شروع رها خواهند کرد.

منبع: نبض بورس

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها