طراحی لباس در «انجمن اشباح»؛ جزئیاتی که رئالیتیشوی فیلمنت را متفاوت میکند
رئالیتیشوی «انجمن اشباح» که این روزها از پلتفرم فیلمنت پخش میشود، تنها یک مسابقه نیست؛ این برنامه با تکیه بر طراحی دقیق لباس و صحنه، تجربهای متفاوت برای مخاطبان ساخته است. در «انجمن اشباح» لباسها بخشی از روایتاند و رنگها معنا دارند؛ رویکردی که باعث شده این برنامه از همان قسمتهای نخست توجه مخاطبان و منتقدان را جلب کند.
به گزارش فیلمنتنیوز، در رئالیتیشوها معمولا رفتار شرکتکنندگان در مرکز توجه است، اما آنچه فضای واقعی یک برنامه را میسازد، طراحی لباس و صحنه است. در «انجمن اشباح» انتخاب رنگها، بافت پارچهها، نور، چیدمان صحنه و حتی فاصله عناصر، بخشی از فضاسازی معمایی و رازآلود برنامه را شکل میدهد. همین جزئیات باعث شده است بیننده در بسیاری لحظات فراموش کند در حال تماشای مسابقه است.
در موج تازه رئالیتیشوهای ایرانی، «انجمن اشباح» تجربهای متفاوت ارائه میکند. محمدرضا علیمردانی، مجری و کارگردان این پروژه، فضایی ساخته که بیشتر به یک نمایش رازآلود شبیه است تا یک رقابت. هر نگاه، هر حرکت و حتی هر لباس بخشی از معما را روایت میکند. پخش برنامه از فیلمنت آغاز شده و از همان ابتدا توجه مخاطبان به جزئیاتی جلب شده که معمولا در برنامههای رقابتی چندان جدی گرفته نمیشود؛ استایل شرکتکنندگان.
در «انجمن اشباح»، رنگها از صحنه تا چهرهها هماهنگ هستند. تیشرتهای سفید، مشکیهای مات، طوسیهای خاکخورده، سبز زیتونی و قهوهایهای سوخته حالوهوای برنامه را میسازند. کتهای بلند، شالهای ضخیم و یقههای بسته حالتی کلاسیک و کمی مرموز ایجاد کردهاند؛ انگار همه در میانه یک بازی روانی بین واقعیت و خیال قرار گرفتهاند.
محمدرضا علیمردانی در مقام میزبان، استایلی انتخاب کرده که میان جدیت و صمیمیت تعادل ایجاد میکند. لباسهای ساده و تکرنگ او با حالوهوای معمایی برنامه هماهنگ است و نقش میزبان را پررنگتر میکند. شرکتکنندگان لباسهایی راحت و بدون اغراق دارند؛ لباسهایی که اجازه نمیدهد مخاطب از ظاهر بهتنهایی به حقیقت برسد.
در قسمت اول، بیتا سحرخیز و شهره سلطانی با مانتوهای ساختارمند و پارچههای بافتدار دیده میشوند؛ فرمهایی که وقار را حفظ میکنند و با فضای معمایی برنامه هماهنگاند. نورپردازی تیره برنامه باعث شده هر چین پارچه و هر سایه نقشش را پررنگتر بازی کند.
کامران تفتی و یوسف صیادی هرکدام با استایلی متفاوت اما هماهنگ وارد میشوند. تفتی با پیراهنهای یقهدار و چهرهای خونسرد، و صیادی با ترکیب جدیت و شوخطبعی در لباسهای رسمی ساده. این تفاوتها در عین هماهنگی، شخصیت واقعی هر فرد را حفظ کرده است.
در نهایت «انجمن اشباح» با تلفیق طراحی لباس، صحنه و روانشناسی بصری، از دیگر برنامههای مشابه فاصله میگیرد. زیبایی ظاهری در این برنامه فقط تزئین نیست؛ بخشی از روایت است. لباسها حرف میزنند، رنگها معنا دارند و فضا چنان طراحی شده که مخاطب لحظهای فراموش میکند با یک مسابقه روبهروست.