|
کدخبر: 310411

داریوش مهرجویی یک موسیقی بازحرفه‌ای بود

تنِ زخمی و کاردآجینِ ‌«داریوش مهرجویی» به خاک سپرده شد؛ بهت اما هم‌چنان بر جای است از مرگی چنین فجیع. در این مدت «فیلم نیوز» به بررسی وجوهِ مختلف زندگی مهرجویی (فیلم‌هایش، نقش او در اعتلای سینمای ایران و نسبتش با ادبیا ت و غیره) نوشته است، در این متن نگاهی کوتاه داریم به نسبتِ این کارگردانِ فقید با موسیقی و آهنگ‌سازانی که با او هم‌کاری داشته‌اند.

فرهنگ داریوش مهرجویی یک موسیقی بازحرفه‌ای بود

خودش، همین یکی- دو سالِ قبل و در آستانه‌ی اکرانِ «لامینور» گفت که از کودکی (هفت سالگی) نوازندگی سنتور می‌کرده است. پدرش مشوقِ او در موسیقی بوده و البته علاقه‌مند به موسیقی ایرانی و مخالفِ موسیقی کلاسیک، همان موسیقی ای که داریوشِ آن‌زمان جوان بسیار دوستش داشت و سبب شد تا در هنرستان عالی موسیقی، سلفژ و هارمونی یاد بگیرد.

در هنرستان بود که مهرجویی پیانو هم می‌زده است و تا ساعاتِ پایانی شب در هنرستان می‌مانده تا این ساز را تمرین کند. مهرجویی، هشتاد ساله بود که اعتراف کرد در جوانی می‌خواسته آهنگ‌ساز شود و اگر مثلا یک «پیانو» داشته، حتما این اتفاق رخ می‌داده است. اما او هیچ‌گاه در زندگی‌اش موسیقی را فراموش نکرد و گفت: «فکر می‌کنم به خاطر همین علاقه‌مندی‌ها و دغدغه‌هاست که موسیقی این‌طور در فیلم‌هایم منعکس می‌شود.»

اگر به فیلم‌های او مراجعه کنید، در بسیاری از آثارش یکی از شخصیت‌ها را در حالِ نوازندگی مشاهده خواهید کرد؛ آن سکانسِ طرب‌انگیز نوزاندگی و آوازخوانی عزت الله انتظامی در بانو را به یاد آورید یا تنیدگی باخ با فلسفه‌ی کیرکگارد و سردرگمی حمید هامون، کلنجار رفتن مهشید با سه‌تار برای اجرای تصنیف مرغ سحر و آواز دیوانه‌ای در تیمارستان که می‌خواند: «پروردمت به ناز که بنشینمت به پای/ آخر چرا به خاک سیه می‌نشانی‌ام؟».

این علاقه‌مندی در «اجاره‌نشین‌ها» به شکلِ دیگری رخ داد و حضور زنده‌یاد حسین سرشار خواننده مطرح اپرا حال و هوای دیگری به فیلم داد. مردی که برای گل و گیاه اپرا می‌خواند. در فیلم لیلا هم سه‌تارنوازی برادر لیلا و آوازخوانی‌های دسته‌جمعی در القای حس روانی فیلم تاثیری انکارناپذیر دارند. داداشی در فیلم پری حضور شیطنت‌بارش را با نواختن مضراب بر سنتور قدیمی کوک دررفته رقم می‌زند و پری را از خواب می‌پراند.

هرمز فرهت | گاو / آقای هالو /  پستچی

مهرجویی ساخت موسیقی «گاو» را به هرمز فرهت سپرد که می‌توان آن را نشانی از شناخت او از موسیقی کلاسیک و سلیقه متفاوتش نسبت به موسیقی دانست. این تجربه، آغاز فعالیتِ این آهنگ‌ساز بزرگ در زمینه‌ی موسیقی فیلم بود.  سابقه‌ی آشنایی مهرجویی و فرهت به زمانی برمی‌گردد که این آهنگ‌ساز در دانشگاه کالیفرنیا درس می‌داد و مهرجویی هم از دانشجویانش بود.. در همین دانشگاه بود که این دو هنرمند با یک‌دیگر چند کنسرتِ مشترک برگزار کردند که مهرجویی در آن سه‌تار می‌نواخت و فرهت سه‌تار. البته این تنها قطعاتِ ایرانی نبود که آن‌دو اجرا کردند، چندین قطعه از موسیقی جهان را نیز به اجرا درآوردند.  

زمانی که فیلم گاو ساخته شد، مهرجویی از فرهت خواست تا موسیقی‌اش را بنویسد. آن زمان که فرهت وارد کار شد، فیلم هنوز در مرحله ادیت و تدوین قرار داشت و به صورت نهایی درنیامده ود. فرهت در موسیقی این اثر برخلاف تخصصی که داشت، از سازهای ایرانی بهره بُرد، فرهت درباره‌ی آن اثر گفته است: «تشخیص‌ام این بود که موسیقی این فیلم باید بسیار ساده و عریان باشد و به بیان موقعیت و وضعیت صحنه‌های فیلم بپردازد. از این رو تم‌هایی را ساختم که با وضعیت هر کدام از صحنه‌ها توافق داشته باشد.»

نوازندگی سنتور این فیلم را خود مهرجویی برعهده گرفت و درباره‌ی آن گفت: «موسیقی این اثر را در وزارت فرهنگ و هنر در قسمت ضبط صدا ساختیم. برای لحظه‌های وحشتناک از آن گراندپیانوهای آن‌جا استفاده کردیم، یعنی درپوش پیانو را باز می‌کردیم و می‌زدیم بالا، بعد روی سیم‌ها کار می‌کردیم، انگشت می‌کشیدیم و… همکاری می‌کردیم، خلاصه خیلی خوش گذشت.»

درواقع فرهت در آن زمان اولین انتخابِ مهرجویی برای نوشتن موسیقی بود، چرا که معتقد بود، فرهت موسیقی‌دانی است که فیلم را حس می‌کرد و بعد بر اساس حس فیلم، ملودیش را می‌ساخت. به همین خاطر است که سفارش موسیقی فیلم‌‌های هالو و پستچی را نیز به او سپرد. از میانِ این آثار، فرهت برای «آقای هالو» زمانِ بیش‌تری گذاشت و در صحنه‌ی عروسی علی نصیریان، از تم «مبارک بادا» به شکل نامحسوسی بهره برد. او یک تم نیز برای شخصیت زن این فیلم نوشت که با ویلنسل اجرا می‌شد.

سال‌ها بعد زمانی که مهرجویی «بمانی» را ساخت، با او تماس گرفت و گفت: «آقا این کار توست، بیا موسیقی‌اش را بساز.» فرهت اما پاسخ داد که در دانشگاه ایرلند به سختی مشعول است و فرصتِ این کار را ندارم. تجهیزات نیز در آن زمان به گونه‌ای نبود که فرهت بتواند از راهِ دور فیلم را ببیند و برایش موسیقی بنویسد؛ هر چند مهرجویی سال‌ها بعد درباره‌ی او گفت: «خیلی دلم می‌خواست می‌ماند و موسیقی تمام فیلم‌هایم را می‌نوشت. موسیقی‌دان فیلم باید هم سینما را بشناسد هم موسیقی را  و هم موسیقی ملل را. جز فرهت، هیچ‌کس این خاصیت را نداشتند و هنوز هم ندارند.»

ناصر چشم‌آذر | اجاره‌نشین‌ها / هامون /  بانو / میکس

اجاره‌نشین‌ها اولین همکاری چشم‌آذر با «داریوش مهرجویی» است که در آثار متعدد بعدی چون بانو، میکس، دختردایی گمشده و غیره ادامه یافت. اما از میان آثار فراوانی که چشم‌آذر برای مهرجویی نوشت، شاید معروف‌ترینش «هامون» باشد. موسیقی متن هامون، یکی از فراموش نشدنی‌ترین بخش‌های این فیلم است. «چشم‌آذر» موسیقی این اثر را بر اساس تم‌های «باخ» نوشته است. او بر اساس قطعه‌ی  Violin Concerto in E major, BWV 1042: Adagioشاکله‌ی اصلی موسیقی متن هامون را نوشته. موسیقی این فیلم، همچنان به عنوان یکی از شاهکارهای موسیقی متن به حساب می‌آید. «چشم‌آذر» از باخ بهره برده و البته اجرایی الکترونیک از آن انجام داده به همراه تک‌نوازی ویولون خاچیک بابایان.

به نظر می‌رسد که این فیلم روی «چشم‌آذر»‌ تاثیر بسیار زیادی داشت؛ به طوری‌که بعد از آن به خاطر آنچه هم‌ذات پنداری با شخصیت «هامون» انگاشته می‌شود، از همسرش جدا شد. مهرجویی گفت: «من فکر می‌کنم چشم‌آذر با کاراکتر شوهر یعنی هامون (با بازی خسرو شکیبایی) همذات‌پنداری کرد و یک‌جوری خواست این رابطه را داغان کند. زده بود به سرش. رفته بود به عوالم دیگری. خواب حضرت علی را دیده بود و… اصلاً همان چیزهایی که در فیلم «میکس» می‌گوید خنودش بود. بنابراین زندگی خانوادگی‌اش هم لطمه دید.»

از جمله آثار سینمایی مهرجویی که به نوعی در ارتباط مستقیم با ماجرای موسیقی طراحی شد، «میکس» بود و دیگر تجربه‌ی مشترک مهرجویی و چشم‌آذر. چند روز بیشتر به شروع جشنواره نمانده و فیلمی که خسرو ساخته در مرحله صداگذاری دچار مشکل شده. فرسودگی دستگاه‌های فنی، قطع و وصل مدام برق، آماده نبودن موسیقی متن و خستگی عوامل فنی که به‌طور شبانه‌روزی مشغول کار هستند باعث ایجاد فضایی پرتنش و عصبی‌کننده شده‌است. خسرو تمام انرژی خود را به کار می‌گیرد و با خواهش و تمنا عوامل را تشویق به ادامه کار می‌کند. در حالی که امیدی به آماده شدن فیلم در زمان مقرر نیست. ناصر چشم آذر آهنگساز فیلم هم دچار بحران روحی است و از آماده کردن موسیقی متن طفره می‌رود و وقتی خسرو با شگردهای مختلفی او را به استودیوی ضبط موسیقی می‌برد، خستگی نوازندگان مانع از اجرای موسیقی می‌شود و دست آخر چشم‌آذر یک‌تنه با سینتی‌سایزر موسیقی را اجرا می‌کند.

 مهرجویی بارها به تحسینِ چشم‌آذر پرداخت و برای مثال گفت: «آقای چشم‌آذر موسیقی‌دان برجسته‌ای بود. به نظر من در زمینه موسیقی پاپ و فیلم خیلی موفق بود. کارهایی که با من انجام داد، عالی بود. آقای چشم‌آذر ذوق و شوق زیادی برای موسیقی داشت. او در فیلم «میکس» خودش بود. برای این‌که کاراکتر جالبی داشت و وقتی روی یک موضوع متمرکز می‌شد، دیگر خیلی متعصب و دگماتیسم می‌شد ولی این کاراکترش بود. کاری‌اش نمی‌شد کرد. وقتی به ناصر چشم‌آذر گفتم بیاید در فیلم میکس بازی کند، خیلی دوست داشت و قبول کرد و آمد جلوی دوربین. اما کار سخت بود؛ چون مدام می‌رفت و می‌آمد یعنی با توجه به روحیه‌اش کار کردن با او کمی سخت بود. چشم‌آذر در زمینه بازیگری حرفه‌ای نبود اما چه بازی قشنگی در این فیلم ارائه داد وقتی آهنگ می‌زد، می‌خواند و می‌رفت پشت شمع‌ها.»

 فیلیپ گلس |  سارا / درخت گلابی

مهرجویی در «سارا» از قطعاتی از فیلیپ گلس بهره بُرد؛ این اتفاق در درخت گلابی نیز رخ داد و مهرجویی دوباره به سلیقه‌ی گذشته‌اش برگشت. گلس ارتباط نزدیکی با سینما داشته است؛ او در سال 1954 به پاریس رفت و با کارگردان فرانسوی ژان کوکتو دیدار کرد که تاثیر زیادی بر روی زندگی او گذاشت. گلس برای سه فیلم کوندون، ساعات و یادداشت‌هایی برای یک رسوایی نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم شد؛ اما موفق به دریافت این جایزه نشد. همچنین برای سه فیلم  کوندون، نمایش ترومن و ساعات نامزد دریافت جایزه گولدن گلاب شد که در نهایت برای فیلم نمایش ترومن گولدن گلاب را از آن خود کرد.

کیوان جهانشاهی | لیلا  /  پری

داریوش مهرجویی تا سال‌ها با ترانه و موسیقی باکلام میانه ای نداشت تا اینکه برای اولین بار در لیلا، از قطعه ای با صدای علیرضا افتخاری در برخی سکانس ها استفاده کرد. موسیقی این اثر را کیوان جهانشاهی نوشته است. صدای مناجاتی که درون فیلم است، زمزمه‌های داریوش مهرجویی است که کیوان جهانشاهی به خوبی در فضای فیلم از آن بهره برده است. موسیقی متن فیلم نیز ترکیبی از حس‌های درون قصه است که همزمان حس ناامیدی و امیدواری به آینده را توامان درون مخاطب بر می‌انگیزاند.

اردوان کامکار |  سنتوری

فیلمِ سنتوری، عمیق ترین پیوند مهرجویی با موسیقی است. سنتوری یکی از برجسته‌ترین و مهم‌ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران است که با محوریت موسیقی ساخته شده و قطعات باکلام فیلم با صدای محسن چاوشی در این فیلم در زمان انتشار به محبوبیت زیادی رسیدند.اردوان کامکار که نوازنده و آهنگساز فیلم سنتوری است، در این باره می‌گوید: «از آنجایی که آقای مهرجویی از ده، پانزده سال پیش با سبک نوازندگی من در ساز سنتور آشنا بود، خواست که در این فیلم از سبک مدرن نوازندگی سنتور استفاده شود. در صحنه‌هایی از این فیلم، هنرپیشه نقش اول می‌بایست در مجالسی همچون عروسی و… حاضر شود و به نوازندگی بپردازد. بنابراین لازم بود برای این صحنه‌ها، موسیقی مجلسی و پاپ ساخته شود، با این تفاوت که لازم بود حتی این قطعات دارای قدرت نوازندگی و تکنیک بالایی باشد. به گونه‌ای که وقتی یک نوازنده حرفه‌ای به آنها گوش می‌کند، متوجه توانایی نوازنده سنتوربشود و این یکی از پیچیدگی های آهنگسازی این فیلم بود.» 

دربسیاری از سکانس‌ها از بسته‌ی دست‌های اردوان کامکار برای نشان دادن سنتور نوازی علی سنتوری استفاده شده است. آلبوم «سنتوری» با صدای محسن چاوشی اقتباسی از فیلمی به همین عنوان است که البته خیلی‌ها این فیلم را با ترانه «سنگ صبور» می‌شناسند.

کریستف رضاعی | لامینور /  چه خوبه برگشتی  /  نارنجی‌پوش

لامینور، تکرار حضور پررنگ موسیقی در فیلمی از مهرجویی است. دختر جوانی عاشق موسیقی است و به این بهانه بخشی از حضور موسیقی پاپ در جامعه ایران، روایت می شود. موسیقی لامینور را کریستف رضاعی بساخته است که در فیلم‌های چه خوبه برگشتی و نارنجی‌پوش نیز با این کارگردان هم‌کاری داشت.

در موسیقی لامینور ، نزدیک شدن به موسیقی پاپ و استفاده از سازهای ایرانی مثل سنتور به چشم می خورد که برگفته از موضوع فیلم است. موسیقی قطعه باکلام این فیلم (رفیق من باش) نیز تلفیق بسیار خوبی از موسیقی کلاسیک و پاپ و حضور سازی مثل سنتور است. تلفیق سنتور با گیتار و ویولنسل و هنگ درام و صدای کاوه آفاق منجر به خلق قطعه زیبایی شده که یکی از نکات ویژه این فیلم موسیقی محور است. ملودی کلام این قطعه نیز به شکل هوشمندانه ای تلفیقی از پاپ و راک است.

موسیقی کریستف رضاعی تلفیق خوبی از موسیقی کلاسیک و مدرن است. او با رعایت مولفه های موسیقی کلاسیک، با ساخت تم های خوب و طراحی مناسب ارکستراسیون، همراهی خوبی بین موسیقی و تصویر ایجاد می کند. استفاده متفاوت و نوآورانه از سازهای ایرانی و شرقی نیز یکی از مشخصه های موسیقی این آهنگساز است. استفاده از سه تار و تبلا و تمبک در موسیقی چه خوبه برگشتی یکی از این نمونه هاست.

منبع: فیلم نیوز

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها