چشم اسفندیار دولت
مهدی اسحاقیان / روزنامه نگار
اسفندیار در شاهنامه شخصیت دوگانهای دارد. او گاهی درصدد بازگرداندن آیین یزدانپرست برمیآید و گاه هوای حکمرانی به سرش میافتد و در دام نبرد با سرداری میافتد که حافظ دین، آیین و امنیت کشور است. شخصیت مذبذبی دارد. میان زشت و زیبا و بد و خوب در نوسان است. اسفندیار به حکم ایزدی در چشمهای فرو میرود تا رویین تن شود اما هنگام فرو رفتن در آب چشمهایش را میبندد؛ بنابراین جز دو چشم همه تن رویینتن میشود. آشیل افسانه یونانی نیز رویینتن است اما چون مادر او را از قوزک در آب فرو میبرد جز این بخش همه تن رویینتن است. تفاوت در این میان چشم است و پا. سرداران ایرانی سوارکاران تیراندازند اما یونانیان جزیرهنشین سرداران نیزه به دستند. انسان از راه چشم بیشترین اطلاعات خویش را بهدست میآورد و چشم در زندگی انسان از هر عضوی دیگر مفیدتر و تاثیرگذارتر است. تفاوت تاثیرگذار در اندیشه ایرانی و یونانی از همین مقایسه گویاست. چشم نخستین عضو آگهیدهنده است و انسان از طریق همین عضو نیز فریب میخورد؛ بنابراین هیچ موجودی رویین تن نیست. هرانسانی نقطه قوت و ضعفی دارد. سازمانها نیز که بهمنظور افزایش توان انسانها برای رسیدن به اهداف ایجاد شدهاند از این قاعده مستثنا نیستند؛ بنابراین در این سازمانها بخشی ایجاد شده تا مانند چشم سر سازمان عمل کند. باید او میان سازمان و مردم رابطهای سالم برقرارکند. در طرف مقابل رسانههای ارتباطی چشم سر مردمند. آنها عملکرد سازمانها را که برای خدمترسانی به مردم ایجاد شدهاند، رصد میکنند و هرجا منافع مردم از سوی سازمانها مورد تعدی قرار گرفت، آنها را مورد بازخواست قرار میدهند. درباره پدیده پیش آمده در بازار ارز چند مسئله قابل یادآوری است؛ نخست اینکه دولتها هیچگاه در مسائل اقتصادی موفق نبودهاند، بنابراین بنگاهداری دولت در ایران که پس از انقلاب اسلامی ایران و با مصادره بانکها، شرکتهای صنعتی و... گستردهتر شده، برمشکلات تاریخی اقتصاد ایران افزوده است. بازار پول در همه کشورها مورد نظارت قرار میگیرد. البته نظارت با دخالت در این زمینه متفاوت است. پول بهعنوان یک کالا مشمول منابع کمیابی است. جریان پول برای هرعامل اقتصادی تابع الگوریتمی است. اگر این نظارت بهدرستی انجام نشود اقتصاد میتواند از سوی بازار سیاه مورد تهدید قرار گیرد. البته این تهدید تنها به اقتصاد محدود نمیشود بلکه نتایج امنیتی و روانی جبران ناپذیری برجا میگذارد. شناخت مبدا و مقصد حرکت پول برای سالمسازی هر اقتصادی حیاتی است. با این حال در ایران هرگاه دولت یا قانونگذار اراده میکند قوانین یا سازمانهای نظارتی برای گردش سرمایه در بازار پول در ایران ایجاد شود، صداهای ناسازگاری از گوشه و کنار بلند میشود. بحران جاری در بازار ارز ایران یکی از پیامدهای نبود نظارت بر گردش پول در اقتصاد کشور است. تجربه کشورهای صنعتی الزام نظارت بر بازار پول در ایران را دوچندان کرده است. فعالیتهای غیرمولد و پولشویی که بخش عمدهای از آن برای تامین مالی فعالیتهای تروریستی هزینه میشود، ناشی از نبود نظارت بر گردش پول در بانکهاست. بنابراین باید افزود که چشم اسفندیار دولت در حیطه نظارت بر بازار پول رویین تن نیست.
ارسال نظر