«تنش آبی» را جدی بگیریم
«آب مایه حیات است؛ در مصرف آب صرفهجویی کنید! »، «آب هست اما کم است»، «نجات آب هدیهای به آیندگان است»، «حفاظت آبهای زیرزمینی به عزم ملی نیاز دارد»؛ اینها فقط بخشی از جملههایی است که سالهاست درباره مصرف آب میگوییم و میخوانیم و میشنویم.
جملههایی که گاهی در گوشه و کنار شهر به صورت شعارنوشتههایی خودنمایی میکند و بحران جدی آب را به رخ میکشد. با این همه هنوز در مدیریت مصرف آب مشکل داریم و هنوز گرهی از این کلاف سردرگم باز نشده است تا آنجا که حتی برخی از صاحبنظران معتقدند؛ شاید در این بخش دیگر امیدی به اصلاحات مدیریتی نیست و خطر آنجاست که روزی قهر طبیعت جور این بیتدبیریها را بکشد و با خشونت و خسارتهای سنگین، انسان را مجبور به کاهش مصرف کند. شرکت مدیریت منابع آب نیز با بررسی میزان بارندگیها گزارش داده که امسال وضعیت خوبی از لحاظ بارندگی نداشتهایم به طوری که تا ۱۲ دی میزان بارندگی نسبت به سال قبل ۳۹ درصد و نسبت به درازمدت ۵۷ درصد کاهش داشته است. در فلات مرکزی ایران با سکونت شهری۵۰ درصد جمعیت کشور نیز میزان بارندگیها نسبت به سال قبل ۶۷ درصد و نسبت به میانگین درازمدت ۷۹ درصد کاهش داشته است. شاهین پاکروح، معاون هماهنگی و پشتیبانی شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور نیز با توجه به شرایط جوی موجود گفته است؛ «در بدترین سناریوی تعریف شده برای تابستان سال ۱۳۹۷ ممکن است اگر شرایط بارندگی به همین شکل باشد هم در منابع آب سطحی و هم در منابع آب زیرزمینی دچار مشکل شویم و شهرهای دارای تنش آبی از ۲۸۹ مورد هم بیشتر شود.» از سوی دیگر، بروز پدیدههای طبیعی مانند خشک شدن تالابها، رودخانهها، دریاچهها، فرونشست دشتها، همه و همه خبر از وقوع حادثهای تلخ میدهد تا آنجا که برخی از کارشناسان معتقدند ایران دچار ورشکستگی آبی شده و میزان برداشت آبها از میزان آبهای تجدیدپذیر کشور سبقت گرفته است. در این هیاهو، همواره انگشت اتهام پیش از همه به سوی بخش کشاورزی گرفته میشود چراکه طبق آمار و ارقام، نزدیک به ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی ایران مصرف میشود. اما واقعیت انکارناپذیر آن است که بخش کشاورزی هم با مشکلاتی همچون اقلیم خشک و بهرهوری پایین و کشاورزی در مقیاس خرد درگیر است و در چنین شرایطی، دولتمردان برای جبران زیان کشاورزان و جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها و همچنین رسیدن به خودکفایی در کالاهای اساسی همچون گندم، برنج و... انواع سیاستهای حمایتی همچون خرید تضمینی محصولات، پرداخت یارانههای سنگین در آب و برق، اعطای تسهیلات بانکی ارزانقیمت، دادن مجوز چاههای عمیق و نیمهعمیق و مانند آن را عملیاتی کردهاند؛ سیاستهایی که هزینههای سنگینی را نیز به دولت تحمیل کرده و میکند. حال با توجه به شرایط موجود شاید وقت آن رسیده که در تولید محصولات کشاورزی و صنعتی آببر بازنگری جدیتری داشته باشیم؛ هرچند که نمیتوان از مدیریت مصرف آب آشامیدنی نیز غافل بود. باید بپذیریم در شرایط بحرانی آب قرار گرفتهایم و در این شرایط باید دید تولید چه کالایی اعم از صنعتی و کشاورزی، آب کمتری میبرد و ارزآوری بیشتری برای کشور دارد. در این شرایط است که میتوانیم با تولید و صادرات محصولی که به مصرف آب کمتری نیاز دارد، به واردات محصولی که ارزآوری کمی داشته و آب بیشتری میخواهد، اقدام کنیم. این یعنی بازتعریف استراتژی توسعه کشاورزی و تولید محصولات براساس مزیتهای اقتصادی و ارزآوری مانند محصولات باغی یا گیاهان دارویی و زعفران و فرآوردههای مرتبط با آن. تردیدی نیست که در صورت برداشته شدن ساختار تعرفه و واقعی شدن قیمتگذاری آب و انرژی در کشور، تولید بیشتر محصولات کشاورزی قابل رقابت نخواهد بود. اما میتوان پیشبینی کرد که مجموعه کشاورزی به سمت اصلاح بذر و نهال، توسعه مکانیزاسیون و گسترش گلخانهها حرکت کند. بنابراین میتوان گفت چگونگی سیاستهای یارانهای و تعرفهای دولت میتواند نقش تعیینکنندهای در آینده کشاورزی ایران داشته باشد. علاوهبر بخش کشاورزی نرخ آب کمتر از ۵/۰ درصد هزینه سبد خانوار را به خود اختصاص داده است که شاید بتوان با اصلاح ساختار تعرفهای و فروش آب به نرخ واقعی، مدیریت مصرف را به درستی اجرایی کرد و با درک عمق فاجعه «تنش آبی» در راستای مدیریت مصرف این مایه حیات گام برداشت.
عاطفه خسروی / سردبیر روزنامه گسترش تجارت
ارسال نظر