در گفتوگوی گسترشنیوز با کارشناس حوزه رمزارزها و پیادهسازی فارمهای بیتکوین مطرح شد؛
سفر چینیها به ایران برای ماینینگ با برق ارزان
صنعت ماینینگ در بسیاری از کشورهای جهان مورد توجه عموم مردم قرار گرفته است. نوعی کسب و کار با درآمد قابل توجه. به خصوص در کشورهایی که هزینه برق و انرژی آن پایین است، حضور در این صنعت با هدف کسب درآمد، در حال گسترش است.
گسترشنیوز: در کشور ما با توجه به پایین بودن هزینه برق، به صنعت ماینینگ اقبال زیادی شده و با توجه به این که هنوز قوانین بازدارنده خاصی در کشور وضع نشده است، شاهد رشد روزافزون فعالیتهای ماینینگ در کشور هستیم. اگر چه نباید از یک افت بزرگ هم بیتفاوت گذشت و آن حضور ماینرهای خارجی به خصوص چینیها در کشور است که بهرهبرداری زیادی از منابع انرژی کشور با هزینه پایین مینمایند. البته با توجه به شرایط سیاسی کشور، ما باید سهم زیادی از رمزارزهای معتبر جهانی را به کشور خود اختصاص دهیم تا بتوانیم در بازارهای جهانی با ارزی غیر از دلار، تبادلات مالی داشته باشیم و از این روی حضور بخشهای مختلف کشور در فعالیت ماینینگ، در مجموع برای کشور مفید میباشد. برای بررسی بیشتر این موضوع با مهرداد فرنوش، رئیس هیاتمدیره شرکت همراستا و از فعالان بخش خصوصی در حوزه رمزارز و پیادهسازی فارمهای بیتکوین گفتوگویی ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید.
وضعیت فعلی ماینینگ در ایران چگونه است؟
در خصوص وضعیت ماینینگ در ایران میتوان گفت درحالحاضر در ایران استقبال خوبی از این صنعت شده و علتش این است که میزان حجم بازگشت سرمایه به نسبت سایر صنایع، با توجه به حجم سرمایهگذاری اولیه، خیلی بیشتر است و با توجه به نوسانات شدید دلار در ایران و تقریباً اینکه در صنایع مختلف نمیتوان سودآوری خاصی دید، حجم زیادی از مردم وارد ماینینگ شدند یا دوست دارند وارد شوند. اما با توجه به مشکلات حقوقی و گنگی این صنعت در ایران، یعنی با توجه به قانونگذاری که قرار است در آینده نزدیک انجام شود، سرمایهداران خیلی بزرگ در این حیطه دیده نمیشوند و بیشتر فارمهای کوچک مقیاس است که مردم به آنها رو آوردهاند. به علت ریسک بالای این صنعت که آن هم ناشی از نبود قانون مشخص و دقیق درباره این صنعت است، سرمایهگذاران بزرگ حضور جدی و پررنگی در این صنعت ندارند. با توجه به همین موضوع فارمهایی که درحالحاضر وجود دارد از سه یا چهار دستگاه تا چهارصد پانصد دستگاه تشکیلشده که کوچکمقیاس هستند. این دستگاهها با برقهایی کار میکنند که در صنایع دیگر نمیتوان از آنها استفاده کرد؛ تعدادی از دستگاهها هم از برقهای کشاورزی و صنعتی استفاده میکنند که میشود از این نوع استفاده آنها خرده گرفت و هم میتوان از آن دفاع کرد که توضیح خواهم داد.
موضوع کلی این است که در داخل کشور با توجه به شرایط اقتصادی و تحریمهایی که شاهد هستیم ماینینگ بهعنوان صنعت جلبتوجه میکند و مردم را به خود جلب کرده و جدا از بحث بازگشت سرمایه و جذابیت سرمایهگذاری، بحث درآمد دلاری آن و ثبات در نوع ارز دیجیتالی که به دست میآید ،چراکه در قالب بیت کوین( و سایر ارزهای دیجیتال) است، ثباتی نسبی را برای سرمایهگذار، هرچند کوچک، ایجاد میکند.
وضعیت حقوقی صنعت ماینینگ در ایران چگونه است؟
ماینینگ را بههرحال بهعنوان صنعت شناختهایم و مثل هر صنعت دیگری نیاز است که راهکار یا آییننامههایی مشخص کند که اگر سرمایهگذاران بزرگ و کوچک بخواهند در این صنعت فعالیت کند چه مسیرهایی را باید طی کنند، چه مجوزهایی را باید بگیرد و نقطه شروع و پایان کار خود را از نظر حقوقی بدانند.
قرار بود سال گذشته کارگروهی تشکیل شود که وظیفه مجوز دادن و بررسی راهاندازی فارمها را بر عهده داشته باشد که از جزییات آن اطلاع دقیقتری ندارم.
قرار بود این کارگروه در بدنه وزارت صمت شکل بگیرد یا در بانک مرکزی ؟
چیزی که من جستهوگریخته شنیدم این است که قرار بود کارگروهی متشکل از وزارت صمت، وزارت اقتصاد، وزارت نیرو، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و بانک مرکزی باشد؛ که به نظر من حضور بانک مرکزی در این کارگروه ضرورت چندانی ندارد.
به نظر میرسد حضور بانک مرکزی به دلیل موضوع ارزهای دیجیتال است که مستقیماً با صنعت ماینینگ در ارتباط است؛ درست است؟
بانک مرکزی در اقدامات و پیشنویسها اذعان کرده که ماینینگ و استخراج ربطی به حوزه بانک مرکزی ندارد. واقعیتش هم این است که مربوط نمیشود. بههرحال سند رسمیای در این زمینه ندیدم. اما بههرحال یک یا دو هفته پیش مطلع شدیم این کارگروه در دل وزارت صمت تشکیلشده و پیشنهادی بردهاند در هیاتوزیران مبنی بر اینکه تعرفه برق و مجوز دهی را مشخص کنند که رأی نیاورده و دلیل رأی نیاوردن این طرح را نمیدانم. به نظر من این صنعت تا حد زیادی مربوط به حوزه فناوری اطلاعات است و باید وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در این موضوع نقش پررنگی داشته باشد.
وضعیت حقوقی ماینینگ در ایران چگونه است؟
بهطورکلی بحث حقوقی ماینینگ از جهتی خیلی پیچیده است چون صنعتی نوپا است و خیلی از کشورها نمیدانند باید چه واکنشی داشته باشند و از جهتی خیلی هم پیچیده نیست چون مشابه قوانینی است که در قانون تجارت الکترونیک موجود است و در بقیه صنایع هم از آن استفاده میشود؛ تنها فرقی که کمی بحث ماینینگ را پیچیدهتر از سایر صنایع میکند، بحث خروجی این صنعت است که یکی از خروجیهای آن به نام بیت کوین شناخته میشود، البته بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال دیگر که بیت کوین شاه کوینشان است، که کالایی ملموس نیست.
به نظر میرسد که نکتهای باید مطرح شود؛ در خبرها شنیدیم که میخواهند برق مایننیگ را با نرخ برق صادراتی محاسبه کنند. بگذارید مقدمهچینی کنم. دولت برای اینکه صنایع مختلف را حمایت کند میآید و به زیرساخت آن یارانه میدهد. در مورد برق هم میآیدبخشبندی میکند: تجاری، صنعتی، مسکونی، کشاورزی و غیره و با توجه به بخشی که میخواهد حمایت کند بهعنوان زیرساخت صنایع مختلف به برق آنها یارانه پرداخت میکند. به نظر من منطقی نیست صنعتی مثل ماینینگ را چون خیلی سودآور است برق را خیلی گرانتر از چیزی که هست حساب کنیم. منطقیتر این است که دولت یارانه ندهد. یعنی دولت بگوید نمیخواهم حمایت کنم یا زیرساخت لازم برای پرداخت یارانه به این نوع مصرف برق را در اختیار ندارم. البته همین تعیین نوع این مصرف برق هم مسئله است؛ آیا افرادی که تعیینکننده هستند تصوری دارند از میزان مصرف این نوع صنعت یا در مقایسه با بقیه صنایع، مصرف برق این صنعت به چشم میآید. بهطور کلی اگر دولت به هر ترتیب نمیخواهد یا نمیتواند از ماینینگ حمایت کند کافی است یارانه برق به این صنعت ندهد. این یارانه دو جا اتفاق میافتد. یکی پول گاز و آن سوختی که به نیروگاهها تعلق میگیرد و یکی هم نرخ برقی که با توجه به تعرفههای برق به صنایع مختلف تخصیص مییابد. اگر بخواهیم هزینه برق این صنعت را با هزینههای صادراتی حساب کنیم یعنی عملاً میگوییم سرمایهگذار داخلی به صنعت ماینینگ ورود نکند و این صنعت قبل از شکوفایی خفه میشود.
در این روزها خبرهایی شنیدیم مبنی بر اینکه از چین به ایران میآیند و با توجه به برق ارزان در کشورمان، اقدام به استخراج رمزارزها در ایران میکنند و برای خودشان ارزشافزوده ایجاد میکنند. وقوع چنین اتفاقی این امکان را ایجاد میکند تا در آینده از سایر کشورها یا کشورهای همسایه برای استخراج به ایران بیایند؛ درست است؟
کاملاً درست است. بحث اول همین یارانه بود که گفتم صرفاً اگر نگاه کنیم به سودآوری این صنعت و چنانچه بخواهیم برق را گران کنیم چندان منطقی به نظر نمیرسد.
بحث دوم این است که چطور این صنعت و موضوعاتی که به این صنعت مربوط است را مدیریت کنیم.
به نظر من وقتی قرار است کارگروهی برای مجوز دهی تشکیل شود این کارگروه میتواند دو وظیفه بر عهده داشته باشد. وظیفه نخست این کارگروه مدیریت مصرف باشد؛ مثلاً من بگویم میخواهم با یک مگاوات برق در استان سمنان فارم راه بیندازم. کارگروه بررسی میکند آیا زیرساخت کافی در این شهر وجود دارد یا نه و اینکه آیا در زمان اوج مصرف میتواند برق را تأمین کند یا خیر. سپس مدیریت میکند که برق موردنیاز فارم را چگونه در اختیار صاحب فارم قرار دهد.
وظیفه دیگر کارگروه این است که از سرمایهگذار داخلی حمایت کند و سرمایهگذار خارجی را هم با شرایط متفاوت حمایت کند. مثلاً در خبرها آمده چین در حال راهاندازی دو فارم بزرگ در ایران است و شصت میلیون دلار در صنعت ماینینگ در ایران سرمایهگذاری میکند. منطقی به نظر میرسد که این کارگروه همانطورکه مجوز دهی را مدیریت میکنند نرخ برق را هم مدیریت کنند و نرخ برق را برای سرمایهگذار خارجی صادراتی حساب کنند. بهعنوانمثال به صنایع فولاد داخل کشور برق را ارزانتر از صنایع کشورهای همسایه میفروشند. کارگروهی که شکل میگیرد باید چنین شرایطی را برای صنعت ماینینگ و سرمایهگذاران ایجاد کند نه اینکه قانونی بگذارد که هم سرمایهگذار داخلی ضرر کند هم سرمایهگذار خارجی.
موضوع دیگر بحث نیروگاههای خرد است که به شبکه توزیع وصل نیستند. خیلی سرمایهگذارها حاضرند بدون یارانه دولت این نیروگاهها را راه بیندازند و برقش را خودشان مصرف کنند و به شبکه توزیع ندهند. به نظر من توجه به این موضوع هم از وظایف دیگر این کارگروه است که وظیفه مهمی است که به نفع سرمایهگذار داخلی است و سرمایهگذار خارجی هم میتواند از آن کسب درآمد کند؛ که بخشی از این درآمد سرمایهگذار خارجی هم باید صرف توسعه زیرساخت برق در کشور شود.
پس نظر شما نهایتاً این است که اگر این کارگروه تشکیل شود قطعاً باید کارشناسانی از وزارت نیرو، صمت، اقتصاد و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات( بانک مرکزی که البته به نظر شما ضرورتی به حضور بانک مرکزی وجود ندارد) حضور داشته باشند تا با همفکری هم چارچوب محکمی مشخص کنند.
صد در صد. بحث ماینینگ و مدیریت آن تا حدی مربوط به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است، چون نرم افرازهای مختلف و کیف پول و … نیاز دارد و خروجیاش هم محصولی دیجیتال بهحساب میاید، به همین خاطر آن کارگروه باید متشکل از وزارت نیرو و وزارت صمت، وزارت اقتصاد و وزارت ارتباطات باشد که وزارت ارتباطات متولی اصلی آن باشد. لزومی هم ندارد بانک مرکزی ورود پیدا کند. در کل بهطور خلاصه باید بگویم که این کارگروه باید سریعتر تشکیل شود. نخستین وظیفه این کارگروه باید مدیریت مجوزها باشد که بفهمیم چه کسی در کجا فارم راه انداخته تا مشخص شود که برقش را تأمین کنند یا نه. درحالحاضر گفتهاند هنوز آییننامهای به تصویب نرسیده البته خوشبختانه وزارت صمت این صنعت را غیرقانونی نمیداند ولی مجوزی هم صادر نمیکند چون آییننامهای وجود ندارد.
البته ناگفته نماند که گمرک هم باید در کارگروه باشد چون دستگاههای جانبی و ماینرها وارد میشود.
خلاصه اینکه اگر آن کارگروه این سه کار را بکند هم میتواند حمایت بکند و هم درآمد برای دولت داشته باشد. و تأکید مؤکد کنم که خروجی این صنعت ارز دیجیتال است که محدود به هیچ کشور و بانکی نیست. و در این شرایط که ما تحریمیم -البته نمیگویم اقتصاد را ببریم به این سمت- ولی برای یک تا ده درصد اقتصاد کشور میشود برنامهریزی کرد که از این ارزهای دیجیتال استفاده کرد. خیلی شرکتها هستند که من هفتهای دو سه جلسه میروم و میخواهند فارم راه بیندازند و میخواهند نقدینگی را از ایران به چین ببرند و بتوانند کالا جابهجا کنند و الیآخر. الآن شرکتها منتظرند مسئله قانونی حل شود تا فارم راه بیندازند و از این راه درآمدزایی کنند.
آیا الآن قانونی در وزارت اقتصاد و در گمرک داریم که ماینرها را کنترل کنند؟
فکر میکنم قانونی وجود ندارد. مثلاً خود ما، بهعنوان بخش خصوصی، میخواستیم دستگاه ماینر وارد کنیم و هرچه از گمرک پیگیری کردیم گفتند آییننامهای وجود ندارد و بنابراین نمیتوانند این دستگاه را ترخیص کنند. درحالحاضر ۴۰۰ یا ۵۰۰ دستگاه ماینر در گمرک وجود دارد که مالکان آنها منتظرند ترخیص شود.
با توجه به اینکه صنعت ماینینگ رو به رشد است، آیا میتواند برای صنایع کوچک مؤثر باشد؟
دقیقاً. صنعت ماینینگ در دنیا خیلی تاریخی نیست و شاید سه چهار سال است که بهعنوان یک صنعت تاریخ دارد و ایران احتمالاً به دلایل مختلف سیاسی و اقتصادی و برق و...از خیلی از کشورها در این زمینه جلوتر است. پیشتاز بودن ایران از جهت تعداد فارمها نیست بلکه از جهت توجه به این صنعت و تلاش برای قانونگذاری درباره آن است. با توجه به روند رو به رشد ارزهای دیجیتال در دنیا به نظر میرسد حجم قابلتوجهی از سرمایه، در حال بدبینانه ۵ یا ۶ سال، به سمت آن میآید. بعضی میگویند حجم سرمایهگذاریها نهفقط در ماینینگ بلکه در بخشهای دیگر این صنعت اعم از سرویسها، نرمافزارها و سختافزارها، روشهای پرداخت و بانکهای مختلف و شرکتهای بزرگ و بهطورکلی موضوع ارزهای دیجیتال طی پنج شش سال آینده بسیار بزرگتر خواهد شد. حالا میتوانیم با حمایت حاکمیتی -یعنی فقط قانونگذاری و نه ورود به این حیطه- برداشت خوبی از این صنایع داشته باشیم.
به نظر من ارزهای دیجیتال آینده بسیار جدیای دارد که البته ماینینگ تنها بخشی از آن است.
کدام کشورها در این بحث خیلی پیشرفتهاند؟ غیر از ایران کدام کشورها پیشرفتهاند و کدام کشورها قانون دارند؟
چین از همه کشورها جلوتر است و هفتاد، هشتاد درصد ماینینگ دنیا در چین انجام میشود که برای آن قانونگذاری هم شده است. ژاپن و کره جنوبی هم قانون مشخصی دارند. آلمان بحثهای مربوط به ارزهای دیجیتال را در قالب قانونهای موجود خود در نظر گرفته است. به نظر میرسد، آنطور که از خبرها میخوانیم، در روسیه همارزهای دیجیتال و موضوعات مربوط به آن به رسمیت شناختهشده و حتی روسیه قصد دارد ارز دیجیتال خود را عرضه کند.
آینده موضوعات و زمینههایی که به ارزهای دیجیتال مربوط میشود را چگونه ارزیابی میکنید؟ مثلاً در مورد نرمافزارها و روشهای پرداخت.
خوشبختانه یا متأسفانه بانک مرکزی ایران روشهای پرداخت ارزهای دیجیتال را ممنوع کرده که جای سؤال است روی چه مطالعهای این اقدام صورت گرفته است. از این صنعت در حیطه خردهفروشی و صنایع خودروسازی در جهان خیلی استفاده میشود. البته نهتنها از ارزهای دیجیتال استفاده میشود که استفاده از فناوری بلاکچین، که رمزارزها بر بستر این فناوری سوار است، در جهان روند روبه رشدی دارد.
میگویید بانک مرکزی وشهای پرداخت ارزهای دیجیتال را ممنوع کرده، پس چرا در نمایشگاه بانک و بیمه از خودپرداز ارزهای دیجیتال رونمایی شده است؟
آن دستگاه خودپرداز هم مجوز ندارد. بانک مرکزی در پیشنویسی که به نظر من خیلی جای بحث داشت و غیر کارشناسی بود، استفاده از ارزهای دیجیتال عمومی را در روشهای پرداخت ممنوع اعلام کرد؛ یعنی در درگاههای اینترنتی، موبایل، ایتیام و الیآخر. البته به نظر من در تمام این سالها قانونگذار از صنعت عقب بوده است که این موضوع وضعیت فعلی را به جود آورده که چندان مطلوب نیست و بهتر است با وضع قوانین و توجه ویژه به این صنعت این وضعیت بهبود یابد.
در خاورمیانه وضعیت چگونه است؟ آیا ایران سرآمد است؟ آیا کشورهایی مثل ترکیه هم ارزهای دیجیتال و صنعت ماینینگ را به رسمیت شناختهاند؟ با توجه به استقبال خوب مردم ایران از این صنعت میتوانیم در منطقه خاورمیانه سرآمد شویم؟
بله میتوانیم. ما میخواهیم بایستیم تا موج این صنعت ما را ببرد تا بعد به این نتیجه برسیم که حالا چه کنیم. کشورهایی مثل ارمنستان و گرجستان خیلی نسبت به ما جلوترند. حداقل سرمایهگذارها را خیلی جذب میکنند. واقعیتش این است که در ایران هم قانون تجارت الکترونیک داریم که اگر توسط حاکمیت مطالعه شود متوجه میشویم تمام عناصری که چه در بحث ارزهای دیجیتال و چه در بحث بلاک چین و زنجیره بلوک میبینیم در قانون وجود دارد و من متوجه نمیشوم چرا میخواهیم این صنایع جدید را با قانون جدید محدود کنیم.
البته در دور جدید انتخابات اتاق بازرگانی افرادی که راه پیدا کردهاند بر ارزهای دیجیتال تأکید دارند که امیدواریم اتفاقات خوبی برای استفاده از رمزارزه و صنعت ماینینگ بیفتد؛ اگر بخش خصوصی و امثال شما این اطلاعات را در اختیار بخش دولتی قرار دهند میتوانیم شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
بله البته به نظرم تا حدودی وضعیت فعلی طبیعی است و تأخیر در قانونگذاری از سوی نهادهای دولتی جای تعجبی ندارد. به نظر من مشکل اصلی این است که در بخشهای دولتی بعضاً از کارشناسانی استفاده میشود که آگاهی و شناخت دقیقی از موضوعاتی مثل رمزارزها و صنعت ماینینگ ندارند؛ نمونهاش حضور کارشناسانی در صداوسیما است که حتی تلفظ صحیح بیتکوین را نمیدانند. البته باید گفت خوشبختانه در شورایعالی فضای مجازی افرادی مثل آقای فیروزآبادی و نهاوندیان حضور دارند که دانش خیلی خوبی دارند و شاید نخستین افرادی بودند که سال ۹۰، ۹۱ این بحثها را مطرح کردند که خیلی توجهی نشد. البته همینکه ماینینگ را تا حدودی زیادی بهعنوان صنعت میشناسند( هرچند قوانین مشخصی برای استفاده از آنها نداریم ولی غیرقانونی هم نیست) را مدیون آقای نهاوندیان و آقای فیروزآبادی هستیم. امیدواریم از کارشناسان خبره و زبردستی مثل ایشان بیشتر استفاده شود.
سخن آخر شما بهعنوان یکی از کارشناسان این حوزه به مسئولان تصمیمگیر چیست؟
من بهعنوان بخش خصوصی از دوستان دولتی و حاکمیتی میخواهم اگر قرار است آییننامهای به تصویب برسد یا کارگروهی برای این موضع تعیین شود هرچه سریعتر انجام شود.
بهتر است هر چه زودتر از این فضای مبهم و غیر شفاف در ارزهای دیجیتال و مشخصاً ماینینگ بیرون بیاییم. چون بسیاری از سرمایهگذارهای داخلی و خارجی منتظرند این موضوعات تعیین تکلیف شوند. ذکر این نکته لازم است که بدانیم دولت هم با وضع تعرفههای گمرک، مجوزدهی برای ورود به صنعت ماینیگ و تعیین تعرفه برای استفاده از برق و... میتواند از این صنعت کسب درآمد کند و حتی میتواند این درآمد را به شکل ارزهای دیجیتال برای خود کسب کند.
ارسال نظر