گسل جدید فعال شد؛ اقتصاد جهان در آستانه لرزش بزرگ
جهان دوباره وارد مرحلهای از تنشهای اقتصادی شده که بسیاری از تحلیلگران آن را شدیدتر از جنگ تجاری ۲۰۱۸–۲۰۱۹ توصیف میکنند. بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، اقتصاد جهانی را به مسیر پرنوسانی کشانده و سیاست «اول آمریکا» دوباره بر طراحی روابط تجاری ایالات متحده سایه انداخته است. اینبار اما شدت درگیریها از سطح تعرفههای معمول فراتر رفته و اقتصادهای بزرگ جهان وارد فاز تازهای از چانهزنی و اعمال فشار شدهاند.
گسترش نیوز: جهانِ ۲۰۲۵ شبیه صفحه شطرنجی است که دو غولِ شرق و غرب بدون لحظهای مکث مهره جابهجا میکنند؛ هر حرکت با صدای بلند در بازارهای جهانی طنین میاندازد. در این میان، تنش تجاری میان آمریکا و چین از همیشه شدیدتر شده و بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید این شطرنج سیاسی–اقتصادی را به مرحلهای تازه وارد کرده است.
صحنه اصلی؛ برخورد تعرفهای دو اقتصاد بزرگ جهان
از مارس ۲۰۲۵، آمریکا رویکرد «اول آمریکا» را با شدت بیشتر احیا و کاخ سفید دور تازهای از تعرفهها را بر کالاهای چینی اعمال کرد؛ ابتدا تعرفههای ۶۰ درصدی و سپس—تا نوامبر ۲۰۲۵—اعدادی باورناپذیر مانند ۱۰۰ تا ۱۴۵ درصد. این تصمیمها مستقیماً زنجیرههای تأمین جهانی، از قطعات الکترونیکی گرفته تا محصولات مصرفی، را تحت فشار قرار داد.
در سوی مقابل، چین دست به اقداماتی زد که میتوان آن را «تلافی هوشمندانه» نامید؛ کاهش قیمت صادرات برای حفظ رقابتپذیری، تعرفههای بازدارنده بر کالاهای آمریکایی و کنترل صادرات مواد و فناوریهایی که دیگر کشورها به شدت به آنها وابستهاند، از جمله مواد معدنی کمیاب و برخی داروهای حساس.
شدت این رفت و برگشتها تنها در مرزهای دو کشور محدود نماند؛ اقتصاد جهانی نیز در تیررس قرار گرفت. بانک جهانی در گزارش ژوئن ۲۰۲۵ رشد اقتصاد جهانی را ۲.۳ درصد برآورد کرد؛ رقمی پایینتر از آنچه برای دوره پساکرونا انتظار میرفت. صندوق بینالمللی پول هم هشدار داد که اگر این منازعه ادامه یابد، رشد جهانی ممکن است در سال ۲۰۲۶ به نزدیکی ۳ درصد سقوط کند.

آمریکا؛ درآمد تعرفهای بالا، هزینه مصرفکننده بالاتر
آمریکا در سال مالی ۲۰۲۵ با درآمد تاریخی ۲۱۵ میلیارد دلاری از محل تعرفهها روبهرو شد؛ رقمی بیسابقه ولی همانطور که اقتصاددانان همیشه گوشزد میکنند، تعرفهها هزینه پنهان دارند و این هزینه معمولاً از جیب خانوارها پرداخت میشود. برآورد بنیاد مالیاتی ایالات متحده نشان میدهد که هر خانوار آمریکایی بین ۱۲۰۰ تا ۳۸۰۰ دلار هزینه اضافی تحمل کرده است؛ افزایشی که بهویژه طبقه متوسط آمریکا آن را با تمام وجود خود حس میکند.
با وجود فشار، کاخ سفید گاه مسیر آتشبس کوتاهمدت را نیز امتحان کرد. یکی از این توافقهای موقت در پاییز ۲۰۲۵ انجام شد؛ آمریکا برای همکاری چین در مهار فنتانیل، وعده خرید بخشی از محصولات کشاورزی آمریکا و برخی امتیازات دیگر، تعرفهها را موقتاً به حدود ۱۰ درصد کاهش داد. هرچند این توافقها شکننده و کوتاهمدت بودند.

چین؛ ابزارهای فشار قدرتمند
چین در این سال با مجموعهای از چالشهای داخلی و خارجی روبهرو بود. سرمایهگذاری ثابت در ۱۰ ماه نخست ۲۰۲۵ حدود ۱.۷ درصد افت کرد—ضعیفترین عملکرد از سال ۲۰۲۰. بخش املاک نیز همچنان زخمی از بحران سالهای گذشته است و سرمایهگذاری آن بیش از ۱۱ درصد سقوط کرده. تحلیلها نشان میدهد که ضعف تقاضای داخلی و هزینههای ناشی از جنگ تجاری، رشد چین را به ۵ درصد رسانده، هرچند برخی بانکهای بزرگ، از جمله سیتیبانک، آن را حتی نزدیکتر به ۴.۵ درصد میدانند.
با این حال، چین یک برگ برنده مهم دارد؛ مواد معدنی نادر. کشوری که ۷۰ درصد عرضه جهانی این مواد را در اختیار دارد، طبیعتاً قدرت ویژهای در زنجیره تولید نیمهرساناها و صنایع پیشرفته پیدا میکند. کنترل صادرات این مواد بهعنوان یک ابزار ژئواستراتژیک عمل کرده و فشار را بر تولیدکنندگان آمریکایی افزایش داده است.
نبرد نیمهرساناها؛ قلب تپنده بحران
اگر بخواهیم در نقطهای به سراغ قلب این جنگ تجاری برویم، باید از نیمهرساناها صحبت کنیم. چین ۶۰ درصد تولید جهانی تراشهها، قطعات الکترونیکی و زیرساختهای مرتبط را در اختیار دارد. تعرفههای آمریکا فشار سنگینی بر شرکتهایی مانند اپل، انویدیا و حتی شرکتهای تولیدکننده سرورهای هوش مصنوعی وارد کرده است.
گزارشها نشان میدهد که هزینه تولید نیمهرساناها برای شرکتهای آمریکایی تا ۷۵ درصد افزایش یافته. این افزایش قیمت باعث شده بسیاری از شرکتها به دنبال انتقال تولید به ویتنام، مکزیک و هند باشند. اما انتقال زنجیره تأمین چیزی نیست که یکشبه انجام شود؛ در کوتاهمدت بازار شاهد کمبود، افزایش قیمت و بیثباتی خواهد بود.
از طرف دیگر، گزارش مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی (CSIS) هشدار میدهد که تعرفهها میتوانند هزینه سرورهای هوش مصنوعی را بالا برده و رشد اقتصاد دیجیتال آمریکا را کند کنند—چالشی که در دوره جهش جهانی هوش مصنوعی، اهمیت ویژهای دارد.
واکنش شرکتها و مدیران صنعتی
در فضای کسبوکار آمریکا، مدیران فناوری و تولید در شبکههای اجتماعی آشکارا از آشفتگی زنجیره تأمین شکایت داشتهاند. تیم کوک، مدیرعامل اپل، در مصاحبهای، وضعیت را «غیرقابل پیشبینی» توصیف کرد. مدیران شرکتهای سختافزاری هشدار دادهاند که هزینهها در حال انفجار است.
در مقابل، برخی مدیران صنعت خودرو معتقدند تعرفهها بهطور غیرمستقیم بازار خودروهای الکتریکی تسلا را تقویت کرده، زیرا ورود مدلهای ارزانقیمت چینی را دشوار کرده است. این دیدگاهها نشان میدهد که جنگ تجاری، برنده و بازندههای خاص خود را دارد؛ هرچند کفه ضرر برای اقتصاد کلان سنگینتر به نظر میرسد.

دیپلماسی؛ تعادلسازی در مرز باریک
دیدار ترامپ و شی جینپینگ در کره جنوبی به یک آتشبس کوتاهمدت منجر شد؛ از جمله کاهش برخی تعرفهها و توافق بر سر کنترل تجارت مواد مخدر. اما تنشها همچنان ادامه دارد و بسیاری از تحلیلگران معتقدند که دو کشور در مسیری بلندمدت از رقابت سیستمی قرار گرفتهاند.
محققان مدرسه وارتون برآورد کردهاند که اگر تعرفهها ادامه یابد، اقتصاد آمریکا میتواند تا نیم درصد از رشد سالانه خود را از دست دهد و حتی در افق بلندمدت، آسیب آن به ۶ درصد برسد. برای چین هم کاهش رشد حدود ۲.۴ درصدی پیشبینی شده. بانکهای سرمایهگذاری مانند جیپیمورگان احتمال رکود آمریکا را تا ۵۰ درصد ارزیابی میکنند.
با این حال، این تصویرِ خاکستری کاملاً تاریک نیست. تجربه ماههای اخیر نشان داده که هر بار دو طرف پای میز مذاکره نشستهاند، امکان تعدیل تعرفهها—حداقل بهطور موقت—ایجاد شده است. کارشناسان معتقدند که اگر مذاکرات ژنو که برای کاهش تعرفهها به حدود ۳۰ درصد طراحی شده، موفق شود، میتوان به کاهش تنش امیدوار بود.

جهانی که میان دو قطب گیر افتاده
سال ۲۰۲۵ جهانی را ترسیم میکند که در آن اقتصاد، فناوری، ژئوپلیتیک و امنیت ملی به هم گره خوردهاند. جنگ تعرفهای آمریکا و چین تنها یک اختلاف تجاری نیست؛ جدالی است برای کنترل آینده اقتصاد دیجیتال، هوش مصنوعی و فناوریهای راهبردی.
در این مسیر، دنیا شاهد رشد کندتر، زنجیرههای تأمین شکنندهتر و فشار بیشتر بر مصرفکنندگان است. اما همانطور که تاریخ نشان داده، حتی شدیدترین تنشها نیز بدون مذاکره پایدار نمیمانند. آینده به میزان انعطافپذیری دو طرف و توان آنها در یافتن مسیرهای همکاری، هرچند محدود و تاکتیکی، بستگی دارد.