علت پشیمانی خریداران وام مشخص شد | ترفند کلاهبردان چیست؟
شکلگیری بازار سیاه خرید و فروش وام را میتوان نتیجه مستقیم ناکارآمدی نظام بانکی در پاسخگویی به نیازهای واقعی مردم دانست. زمانی که فرآیند دریافت تسهیلات بانکی با پیچیدگیهای اداری، زمانبر بودن و شرایط دشوار همراه میشود، زمینه برای فعالیت واسطهها و دلالان فراهم شده و خلأ موجود در نظام تأمین مالی رسمی، به بازارهای غیررسمی و غیرشفاف منتقل میگردد.

بازار خرید و فروش وامهای فوری در سالهای اخیر به یکی از پدیدههای عجیب و پرچالش اقتصاد کشور تبدیل شده است. آگهیهای متعدد در فضای مجازی و حتی روی دیوار شهرها، وعده دریافت وام بدون ضامن یا با شرایط آسان را میدهند؛ وعدههایی که بسیاری از افراد در شرایط سخت اقتصادی به دنبال تحقق آن هستند.
اما در پشت این تبلیغات پرزرقوبرق، واقعیت دیگری نهفته است: نرخهای بالای خرید و فروش وام، واسطهگریهای غیرقانونی و کلاهبرداریهایی که قربانیان زیادی برجای گذاشته است. اما چرا چنین بازاری شکل گرفته است؟ چه دلایلی باعث میشود که مردم به این وعدهها باور کنند؟ پیامدهای آن چیست و کدام نهادها مسئول کنترل و نظارت بر این وضعیت هستند؟
وقتی مردم در فرآیند طولانی بانکها برای دریافت وام دچار سردرگمی میشوند، طبیعی است که به تبلیغات بیرونی اعتماد کنند.
ارسلان محبی، کارشناس اقتصادی، در باره بروز چنین پدیده ای و دلایل باور مردم به این تبلیغات میگوید: بسیاری از خانوادهها با مشکلات معیشتی، هزینههای درمانی، اجارهخانه یا مخارج ضروری دیگر روبهرو هستند. در چنین شرایطی، وام بانکی به یکی از سریعترین و تنها راههای دسترسی به پول نقد تبدیل میشود. در واقع وقتی مردم در فرآیند طولانی بانکها برای دریافت وام دچار سردرگمی میشوند، طبیعی است که به تبلیغات بیرونی اعتماد کنند. در واقع این مساله معضلی اجتماعی است که به دلیل مشکلات اقتصادی به وجود آمده است.
آگهیهایی که وعده «وام بدون ضامن و در کوتاهترین زمان» را میدهند، جذاب و ساده جلوه میکنند.
او می افزاید: از سوی دیگر دریافت یک وام رسمی از بانک اغلب مستلزم ارائه ضامنهای متعدد، گردش حساب، سپردهگذاری اولیه و فرآیندهای طولانی است. برای فردی که نیاز فوری دارد، این شرایط دستوپاگیر و غیرقابلتحمل است. در مقابل، آگهیهایی که وعده «وام بدون ضامن و در کوتاهترین زمان» را میدهند، جذاب و ساده جلوه میکنند.
محبی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار میدارد: بسیاری از افراد از جزئیات حقوقی و قانونی نقل و انتقال وام بیاطلاع هستند. آنها نمیدانند که فروش یا خرید وام در اغلب موارد غیرقانونی است و میتواند پیامدهای حقوقی سنگینی داشته باشد. همین ناآگاهی بستر سوءاستفاده کلاهبرداران را فراهم میکند.
او می افزاید: در واقع مردم وقتی میبینند اطرافیان یا دوستانشان از طریق چنین آگهیهایی وام گرفته یا فروختهاند، بیشتر به این وعدهها اعتماد میکنند. این چرخه اعتماد، بازار این آگهیها را تقویت میکند.
وامهایی با عنوان «تضمینی»، «کاملاً قانونی» و «با قرارداد محضری» ذهن مخاطب را آرام میکند
این کارشناس اقتصادی تاکید می کند: استفاده از عباراتی مانند «تضمینی»، «کاملاً قانونی»، «با قرارداد محضری» یا «تسویه آسان» ذهن مخاطب را آرام میکند و او تصور میکند با یک روند شفاف و امن روبهرو است.
ریشه اصلی شکلگیری بازار سیاه خرید و فروش وام، ناکارآمدی نظام بانکی است
محبی در پاسخ به این سوال که چه دلیلی باعث بروز این پدیده شده است، اظهار میدارد: ریشه اصلی شکلگیری بازار سیاه خرید و فروش وام، ناکارآمدی نظام بانکی در پاسخ به نیازهای واقعی مردم است. وقتی بانکها فرآیند اعطای تسهیلات را دشوار و زمانبر میکنند، فضای خالی برای واسطهگری و دلالی ایجاد میشود.
او میافزاید: در سالهای اخیر، با تورم شدید و کاهش قدرت خرید مردم، نیاز به نقدینگی افزایش یافته است. در مقابل، منابع بانکی محدود و اولویت اعطای وامها به بخشهای خاص یا افراد دارای نفوذ باعث شده مردم برای دسترسی به تسهیلات به روشهای غیررسمی روی بیاورند.
محبی در پایان تاکید میکند: نبود اطلاعات عمومی درباره میزان وامهای اعطایی، شرایط دریافت آنها و نحوه تخصیص منابع باعث شده مردم احساس کنند تنها راه برای رسیدن به وام، خرید و فروش امتیاز آن است.
فرهنگ دلالی در حوزه تسهیلات بانکی رواج پیدا کرده است
یوسف نقدی، کارشناس بازار، اما مهمترین عامل بروز این پدیده را رواج فرهنگ دلالی در اقتصاد کشور دانسته و میگوید: همانطور که در بازار ارز، خودرو یا مسکن دلالی گسترده وجود دارد، در حوزه تسهیلات بانکی هم این فرهنگ شکل گرفته است. دلالان با شناسایی نیاز فوری مردم، از آن بهعنوان فرصت کسب سود استفاده میکنند.
او میافزاید: اگرچه فروش امتیاز وام یا واسطهگری برای اعطای تسهیلات غیرقانونی است، اما نبود نظارت کافی بر آگهیهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی باعث شده این پدیده روزبهروز گستردهتر شود.
بسیاری از آگهیهای خرید و فروش وام در عمل منجر به کلاهبرداری میشوند
نقدی در مورد پیامدهای اجتماعی و اقتصادی این پدیده اظهار میدارد: بسیاری از این آگهیها در عمل منجر به کلاهبرداری میشوند. افراد پول خود را به امید دریافت وام پرداخت میکنند اما در نهایت دست خالی میمانند. وقتی مردم میبینند دریافت وام رسمی دشوار و پرهزینه است، بهتدریج اعتمادشان به بانکها و ساختار مالی کشور کاهش مییابد.
او میافزاید: خرید و فروش وام نوعی بازار غیررسمی است که هیچ مالیاتی نمیپردازد و هیچ نظارتی بر آن وجود ندارد. این موضوع به گسترش اقتصاد زیرزمینی و فساد دامن میزند. کسانی که توانایی خرید امتیاز وام دارند، از تسهیلات بهرهمند میشوند، اما افراد کمدرآمد که بیشترین نیاز را دارند، باز هم از چرخه خارج میشوند. همچنین فردی که امتیاز وام خود را میفروشد، عملاً بدهی سنگینی را بر دوش دیگری منتقل میکند. این وضعیت میتواند موجب افزایش معوقات بانکی و بیثباتی در نظام مالی شود.
دلالی و واسطهگری برای دریافت وام نشانه ضعف سیاستگذاری پولی و مالی است
کارشناسان اقتصادی بر این باورند که ریشه اصلی بازار خرید و فروش وام، ناکارآمدی ساختار اعطای تسهیلات بانکی است. نقدی در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: وقتی بانکها نتوانند نیاز فوری مردم را تأمین کنند، طبیعی است که دلالی و واسطهگری در این حوزه شکل بگیرد. این نشانه ضعف سیاستگذاری پولی و مالی است. اگر فرآیند اعطای وام سادهتر، شفافتر و بر اساس اعتبارسنجی واقعی افراد باشد، هیچکس حاضر نمیشود برای دریافت وام به سراغ واسطهها یا آگهیهای اینترنتی برود.
او در پایان تاکید می کند: این پدیده علاوه بر ایجاد فساد، به افزایش هزینه تمامشده پول در جامعه منجر میشود. در واقع، فردی که وام را با کارمزد از دلال میخرد، مجبور است نرخ بهره واقعی بالاتری بپردازد که فشار مضاعفی به او وارد میکند.