گنجینه نهفته کشور در انتظار کشف ؛ ایران رقابت میلیاردی را واگذار کرد
ایران، سرزمینی به وسعت یک قاره در جاذبههای گردشگری، اما یک معدن کاویدهنشده در بازار میلیاردی جهان. این گزارش فاش میکند چرا این گنجینه نهفته، به جای طلا، تنها گرد خشکی برای اقتصاد کشور به همراه دارد و چه باید کرد تا این معجزه اقتصادی رخ دهد.
با وجود برخورداری از گنجینهای به وسعت یک قاره در جاذبههای گردشگری، ایران همچنان یک معدن کاویدهنشده در بازار جهانی باقی مانده و در تبدیل پتانسیل عظیم خود به درآمدهای میلیاردی ناکام است.
با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۲۵، گزارش شورای جهانی سفر و گردشگری (WTTC) بار دیگر اروپا را به عنوان قلب تپنده این صنعت و کشورهایی مانند آمریکا و هند را به عنوان بازیگران کلیدی معرفی میکند. در این میان، ایران با وجود تمام ظرفیتهای خود، تنها به درآمدی حدود ۷.۵ میلیارد دلار دست یافته است؛ رقمی که در مقایسه با غولهای این صنعت، فاصلهای عمیق را نشان میدهد و ضرورت تدوین یک نقشه راه ملی را دوچندان میکند.
شکاف میان پتانسیل و واقعیت
گزارش WTTC نشان میدهد که ۱۰ کشور برتر جهان، درآمدهایی قابل توجه از این صنعت کسب کردهاند. ایالات متحده با زیرساختهای جامع و بازاریابی هوشمند، سالانه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار از گردشگری درآمد دارد. در مقابل، هند با تمرکز بر یک مزیت رقابتی مشخص یعنی گردشگری پزشکی، توانسته خود را میان این غولها جا کند. این مدلهای موفق نشان میدهند که حتی با محدودیتهای زیرساختی، ارائه یک خدمت تخصصی و استاندارد میتواند سهمی از بازار را به دست آورد.
ایران اما در این میان با پارادوکس بزرگی روبروست؛ از یک سو، پنجمین کشور غنی از نظر جاذبههای گردشگری جهان است و از سوی دیگر، درآمدش از این صنعت حتی از یک درصد تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشورهای منطقه کمتر است. این شکاف عمیق، نتیجه ترکیبی از تحریمها، کمبود زیرساختهای استاندارد و مهمتر از همه، فقدان یک برنامه مدون و اجرایی است.
قارهای از جاذبهها در انتظار نقشه راه
مرتضی خاکسار، کارشناس ارشد اقتصاد گردشگری، ایران را «قارهای گردشگری» مینامد و تأکید میکند که این منابع بالقوه تنها با مهندسی، مدیریت و سرمایهگذاری علمی به ثمر مینشیند. وی میگوید: «همانطور که برای استخراج نفت به برنامهریزی دقیق نیاز داریم، در گردشگری نیز باید از ظرفیتهای علمی و اقتصادی بهره بگیریم.»
این نگاه، گردشگری را از یک فعالیت تصادفی به یک صنعتی استراتژیک تبدیل میکند که نیازمند رعایت استانداردهای جهانی در تمامی سطوح است؛ از هتلداری و حملونقل گرفته تا امنیت روانی و فیزیکی مسافران. خاکسار بر این نکته کلیدی تأکید میکند که تا زمانی که هزینهها و خدمات در چارچوب شفاف بینالمللی تعریف نشوند، اعتمادسازی در بازار جهانی ممکن نخواهد بود.

امنیت؛ پیششرط اصلی برای اعتمادسازی
اولین و مهمترین دغدغه هر گردشگر، امنیت است. این مفهوم فراتر از امنیت فیزیکی رفته و شامل «امنیت روانی» نیز میشود. تنشهای سیاسی و رسانهای که تصویری ایرانهراسانه از کشور ارائه میدهند، بزرگترین مانع بر سر راه جذب گردشگر خارجی است. لغو پروازها یا محدودیتهای روادید به دلیل مسائل منطقهای، ناخواسته این تصویر منفی را تقویت میکند.
راهکار، دیپلماسی فعال گردشگری و امضای توافقنامههای امنیتی دوجانبه با کشورهای همسایه و هدف است. این اقدامات متقابل، تعهد两国 را نسبت به حفظ امنیت گردشگران رسمیت بخشیده و میتواند به عنوان یک اطمینانبخش جدی در بازار جهانی عمل کند.
گردشگری سلامت؛ مزیت رقابتی ایران در بازار جهانی
در میان تمام چالشها، گردشگری سلامت یکی از روشنترین نقاط امید برای ایران است. کشور ما در حوزه جراحیهای پیشرفته، پیوند اعضا، جراحیهای زیبایی و درمان ناباروری در سطح جهانی شهرت دارد. بر اساس شاخصهای معتبر بینالمللی در زمینه گردشگری سلامت، ایران به طور مداوم به عنوان یکی از ۵ مقصد برتر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا شناخته میشود، بهویژه در جراحیهای پلاستیک و دندانپزشکی که از نظر کیفیت و قیمت، رقابتی فوقالعاده دارند.
این مزیت میتواند موتور محرک توسعه باشد. یک گردشگر سلامت علاوه بر هزینههای درمانی، بر خدمات اقامتی، حملونقل، گردشگری فرهنگی و خرید نیز هزینه میکند که مجموع آن درآمدی چند برابر برای کشور به همراه دارد. تمرکز هدفمند بر این بخش و بستهبندی خدمات درمانی با استانداردهای بینالمللی، میتواند ایران را به همان جایگاهی برساند که هند با تمرکز بر این حوزه به دست آورده است.
در نهایت، آنچه مسلم است، رسیدن به جایگاه واقعی ایران در گردشگری جهانی، شعار نیست؛ بلکه نیازمند ارادهای ملی، همکاریهای منطقهای و اجرای یک نقشه راه دقیق و قابل نظارت است که در آن، زیرساختهای فیزیکی، امنیتی و فرهنگی به صورت هماهنگ توسعه یابند. تنها در این صورت است که این معدن کاویدهنشده، گنجینه خود را برای جهان آشکار خواهد ساخت.