دولت چشم به روی غارت سرمایه کشور بست
دولت که چندی پیش با سه نرخی کردن گازوئیل، سعی در کاهش قاچاق و رفع ناترازی در این حامل انرژی را داشت اکنون در میانه جنگ از تصمیم خود پا پس کشید. اما به نظر میرسد این عقبنشینی نه یک قدم، بلکه کشور را گامهای زیادی به عقب خواهد راند.

بررسی اخبار و نظرات کارشناسان نشان میدهد تا کنون یکی از مهمترین پاشنه آشیلهای ایران در جنگ با اسرائیل، نفوذیهایی بودهاند که از داخل با پهپاد و خمپاره، برخی مواضع مهم در کشور را مورد هدف قرار دادهاند و علت اصلی آن هم چیزی نیست جز قاچاق. اسرائیل در طول سالیان متمادی با استفاده از روشهای متفاوت، دستگاههای مورد نیاز خود را از طریق قاچاق به کشور وارد کرده، اما سیاستهای غلط اقتصادی، دست نهادهای امنیتی ما را در برخورد با قاچاق اسلحه و تجهیزات نظامی بسته است. سیاستهایی مانند ممنوعیت واردات لوازم خانگی و یا تثبیت ۱۵ ساله قیمت گازوئیل و اختلاف ۲۰۰ برابری قیمت آن با کشورهای همسایه، عملا با ایجاد صرفه زیاد قاچاق، بخش قابل توجهی از مردم را درگیر این موضوع کرده است.
حال نهادهای امنیتی باید تمام تمرکز خود را برای مقابله با قاچاق سوخت و لوازم خانگی بگذارند، اما حجم قاچاق آنقدر زیاد است که عملا امکان کنترل کامل آن وجود ندارد و دشمن نیز تجهیزات نظامی خود را در سیل قاچاق به کشور وارد میکند.
یکی از تصمیماتی که دولت با هدف کنترل قاچاق سوخت، اتخاذ کرد، سه نرخی کردن گازوئیل بود که اگرچه تصمیمی ایدهآل نبود و همچنان در اتمسفر قیمتگذاری دستوری، متولد شد، اما تا حد زیادی میتوانست از قاچاق گازوئیل و حجم کار نهادهای امنیتی بکاهد. این تصمیم اگرچه به میزان مصرف معقول، همچنان گازوئیل را با نرخهای قبلی در اختیار رانندگان ماشین سنگین میگذاشت، اما از آنجا که مافیای قاچاق سوخت و بخش زیادی از همین رانندگان، طعم سودهای شیرین قاچاق گازوئیل را با باک مخفی و اضافی چشیده بودند، در مقابل این تصمیم ایستادند. این رانندگان، اما مدتی بعد، از تصمیم خود برگشتند و به وضع جدید تن دادند، اما حال در میانه جنگ، اینبار دولت بود از تصمیم خود برگشت و سه نرخی شدن گازوئیل را منتفی دانست.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت در این خصوص گفت: در زمینه سهنرخی بودن گازوئیل، طبق تصمیمی که گرفته شد، این امر فعلا به وضعیت قبلی بازگشت و موضوع سهنرخی شدن را فعلاً نخواهیم داشت.
این بازگشت به عقب دولت آن هم در زمان جنگ چند اقدام منفی را در پی خواهد داشت. اول آنکه ذینفعان سیاستهای نادرست میآموزند که از این پس باید با وضع تصمیمات درست مخالفت کنند تا مانع اجرای این تصمیم در کشور شوند.
دوم آنکه کشوری که تا قبل از جنگ، درگیر انواع ناترازی انرژی اعم از برق، گاز، گازوئیل و بنزین بود و در مواردی به دلیل کمبود گازوئیل در نیروگاههای تولید برق، روشنایی را از خانههای مردم و کارگاههای تولیدی میستاند، حال با شرایط جنگی ناترازیهایش تشدید خواهد شد و تنها سیاست نصفه و نیمه درستی که دولت، قبل از شروع جنگ برای اصلاح شرایط یکی از حاملهای انرژی یعنی گازوئیل گرفته بود، عملا روی هوا خواهد رفت و کشور همچنان با تبعات ناشی از کمبود گازوئیل دست و پنجه نرم خواهد کرد.
سوم آنکه در شرایط جنگی، همچنان بخش عظیمی از تمرکز و حواس دستگاههای امنیتی، دوباره صرف مبارزه با قاچاق سوخت خواهد شد و عملا توان این دستگاهها را برای مقابله با رژیم صهیونیستی در میدان مبارزه کاهش میدهد.
تصمیم دولت البته که ابلاغ شده و این توصیههای اقتصادی و از سر دلبستگی به وطن، در این فقره، ورق این بازی را برنخواهد گرداند، اما انتظار میرود در آینده، دولت هنگامی که از سالها بیتصمیمی خارج میشود و تصمیمی هرچند نیمه درست اخذ میکند، در اجرای آن بکوشد و در مقابل ذینفعان پا پس نکشد، چرا که ترحم بر پلنگ تیزدندان، ستمکاری بُوَد بر گوسپندان.
دولت جلوی رانت خودشو و دزدی های انرژی خودشو بگیره خیلی پیشرفت میکنه