|
کدخبر: 323972

بورس/ بازار سرمایه/ بانک مرکزی

فاز ۳ مرحله‌ ای پیش پای بورس / نقش بانک مرکزی در وضعیت بازار سرمایه

بانک مرکزی و دولت با کسری تراز تجاری در حدود ۱۷ میلیارد دلار روبرو شده‌اند که یک فاجعه بزرگ را مشخص می‌کند. این مقدار بی‌سابقه نشان می‌دهد که هر کسی که در تبادلات ارزی مشغول به فعالیت است، به دلیل اختلاف نرخ ارز، سود دلاری فراوانی به دست می‌آورد. در واقع، وقتی کالاها و تجهیزات وارد می‌شوند، ارزش آنها افزایش می‌یابد و فروشنده از این اختلاف سود می‌برد، در حالی که واردکننده این اختلاف را پرداخت می‌کند و جریمه می‌شود. این موضوع به حدی فاجعه‌بار شده است که به وضعیت کنونی رسیده است و هیچ صدایی برای اصلاح آن برنمی‌آید.

اقتصاد فاز ۳ مرحله‌ ای پیش پای بورس / نقش بانک مرکزی در وضعیت بازار سرمایه

هابیل خاوری در یادداشتی خود آورده است: "در حالی که به نیمه فروردین رسیده‌ایم و تعطیلات غیررسمی به پایان رسیده است، فشار و استرس عجیب و غریبی بازار سهامداران را تحت تأثیر قرار داده است. رخدادهای عجیبی رخ داده و واکنش‌های آن بازار را در یک شرایط متفاوت قرار داده است. سایه ترس به طور قابل توجهی بر بازار سرمایه افکنده است، به طوری که فعالین بازار سرمایه بیشتر در نقش تماشاچی هستند و تا زمانی که تنش‌های سیاسی به پایان نرسد، فروش‌های مقطعی و هیجانی در بازار وجود خواهد داشت. با این حال، اکثر فعالین منتظر خرید هستند تا تکلیف روشن شود."

به نظر بنده در سال گذشته آنقدر بلا سر بورسی‌ها آمده است که این شرایط و این روزها را حفظ هستند اما در شرایط نابسامان سیاسی کنونی یک فاز سه مرحله‌ای را در بازار پیش رو داریم که مرحله اول آن سپری شده است، مرحله اول این ماجرا ضربه اول و شوک اولیه است که به نظر در روز معاملاتی قبل تا حدودی تخلیه شد حالا وارد مرحله دوم می‌شویم که واکنش ایران است و باید دید چه اتفاق و چه رویدادی را در این مرحله شاهد خواهیم بود و امیدواریم وارد مرحله سوم شویم که همه‌چیز به آرامش برگردد و فضا تغییر کند، بعد از رشد‌های هیجانی در بازارهای موازی در صورت آرامش سیاسی می‌توان انتظار ورود پول خوبی به بازار سرمایه را داشت. البته برای روزهای پیش رو به خصوص هفته آینده سناریوهای متفاوتی را می‌توان مطرح کرد، توجه به صحبت‌های امروز به نظر واکنش ایران قطعی است و این واکنش نیز احتمالا مستقیم و نظامی خواهد بود و سناریوی اول این است که واکنشی از نوع نظامی و مستقیم از سمت ایران و نه نیروهای نیابتی صورت گیرد و اتفاقا مستقیم هم خاک اسراییل را هدف قرار دهد. به نظر این یکی از بدترین سناریوهاست دوباره همه‌چیز به واکنش طرف مقابل گره می‌خورد البته برای ما بورسی‌ها طبق معمول ثانیه به ثانیه هر یک از این اتفاقات می‌تواند بسیار مهم باشد مثلا وقوع یک واکنش بین روز جمعه باشد یا چهارشنبه زمین تا آسمان فرق می‌کند. اینکه روز جمعه ایران تصمیم به واکنش جدی بگیرد و یا مثلا جمعه شب یا بامداد شنبه این اتفاق رخ دهد باعث بروز اتفاقات و ابهامات و تحولات ترس‌آور دوباره در بازار‌ها خواهد شد و کار را کشدار و پیچیده‌تر می‌کند. این شاید سخت‌ترین و دردناک‌ترین سناریو برای بورسی‌ها باشد که بازار را هم از نظر زمانی و هم از نوع حادثه در فرایند زمانی ادامه‌داری درگیر خواهد کرد و بازار‌های موازی نیز افسار گسیخته خواهند شد و شاید دلار بالای ۲۰۰ هزار تومان نیز محقق شود. اما سناریوهای بعدی سناریوهای متفاوتی است مثلا واکنش از سمت نیروهای نیابتی و یا فضای متفاوت ایجاد شده در یمن، لبنان یا سوریه و مواردی از این دست را شامل می‌شود که اگر این‌طور باشد می‌توان امیدوار بود که پاسخ هم تاحدودی داده شده و موضوع ادامه‌دار نخواهد بود این موضوع ریسک را از سر بازار برداشته و فضای بهتری را ایجاد می‌کند البته همچنان موج بی‌اعتمادی به بازار وجود خواهد داشت. جامعه بورسی‌ باز هم منتظر است که یک رویداد و اتفاق سیاسی مسیرش را مشخص کند، بازار کم و عمق و عدم دوطرفه بودن بازار دلیل اصلی این مورد است. به نظرم بهترین زمان برای تشکیل بازار برتر و یا ایجاد شرایط فروش تعهدی در بازار است، چرا که موجب می‌شود سرمایه‌ها در همین بازار بماند.  اما قاعدتا فضای فعلی فضای امیدوارکننده‌ای حداقل نیست و خبرهای ویژه‌ای که بخواهد دل سهامداران و بازار را گرم کند به گوش نمی‌رسد و درست جلوی چشم همه ما بقیه بازارها شق و رق رژه می‌روند و پای خود را محکم به زمین می‌کوبند و به نوعی دوباره حماقت و البته مظلومیت بورسی‌ها را به ما یادآوری می‌کنند البته تجربه‌های تاریخی نشان داده این‌طور نبوده و این‌طور نیز نخواهد ماند. البته در این میان نقش تصمیمات دولت و ضربه‌هایی که دولت وارد کرده بیش از هر چیز دیگری است و حتی همین حالا نیز تصمیمات دولت یقه بازار را رها نمی‌کند و آن موج بی‌اعتمادی که ایجاد شده همچنان وجود دارد که یکی از مهم‌ترین آنها در نرخ ارز است و سیاست‌های بانک مرکزی، شاهدیم که در جریان نرخ ارز بازنده اصلی جریان فعالان واقعی اقتصاد و سهامداران و شرکت‌ها هستند و برنده واقعی دلالان و کسانی که در بازارهای موازی سرمایه‌گذاری کردند و بعد برخی از خود می‌پرسند چرا مردم سراغ سکه و دلار و ماشین و مواردی از این دست می‌روند بستر تمام این بدبختی‌ها تصمیمات خود دولت و بانک مرکزی است که باعث بروز این بحران‌ها شده.

بانک مرکزی و دولت فاجعه‌ای بزرگ رقم زده‌اند، کسری تراز تجاری به عدد باور نکردنی و بی‌سابقه ۱۷ میلیارد دلار رسیده است این عدد می‌دانید به چه معنی است به این معنی که هر که آن طرف دلار نیما برای واردات ایستاده هرچه وارد کرده از پشکل بگیر تا تجهیزات سود دلاری برده و این سیستم هرچه اختلافش بیشتر می‌شود صفش طولانی‌تر و وارد کننده پاداش بیشتری می‌گیرد و صادر کننده که کار اقتصادی کرده و تلاش کرده است جریمه می‌شود و این موضوع آنقدر فجیع پیش رفته که به وضعیت فعلی رسیده است و صدای کسی هم در نمی‌آید. البته آرام آرام علم اقتصاد کار خود را می‌کند و این موضوع خود را در جهش‌های ارزی نشان می‌دهد که شاهدش هستیم و سیکل‌های جهشی ارز از سالانه به ماهانه و هفتگی رسیده‌اند. عزیزان دولت و بانک مرکزی نباید با نرخ ارز، دستوری برخورد کرد. علم اقتصاد با دست نامرئی خودش پرقدرت چنان سیلی به صورت آنها زد که رد انگشتانش تا مدت‌ها باقی خواهد ماند و شایعه‌های استعفای رییس کل بانک مرکزی در فضای رسانه پیچیده است، البته این میان طبق معمول مردم ضرر کردند و چه رانت‌هایی که به اسم ارز ترجیحی و کنترل تورم توزیع نشده و تازه بهانه آنها کنترل تورم بود که وضعیت را می‌بینیم. به هر حال در برهه فعلی فعالین بازار منتظر افزایش نرخ نیما و اعلام نرخ تسعیر ارز هستند، یا دلار نیما با فرایند تدریجی اختلاف خود را کم می‌کند و این فضا را تغییر می‌دهد که  به نظر با فرصت‌سوزی این مقطع را از دست داده‌ایم و یا شکل دیگری پیش رفته و به مانند دفعات گذشته ناگهانی این موضوع تغییر می‌کند. به نظر سناریوی تدریجی تا حدودی کنار رفته، چراکه همین روزها نیز می‌بینیم همچنان بانک مرکزی روی حماقت ثبات نرخ نیما تاکید می‌کند و احتمالا سناریو بعدی مطرح خواهد شد که مانند سنوات گذشته وقتی این اختلاف شدت می‌گیرد سیاست‌گذار نرخ دلار نیما را یک شبه و بخشنامه‌ای تغییر داده و یک پله بالاتر می‌آورد . بسیاری معتقدند در حال حاضر فضا برای این موضوع در حال فراهم شدن است و نمودار و روند تاریخی و اختلاف‌های ایجاد شده در نرخ دلار آزاد و نیما این موضوع را اثبات می‌کند. یکی از قوی‌ترین و خاص‌ترین موج‌هایی که می‌تواند در سال ۱۴۰۳ برای بازار ایجاد شود موج حرکت دلار نیما خواهد بود که مستقیما به سود و زیان شرکت‌ها برمی‌گردد و آنها را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و البته این موضوع مستقیما به تصمیمات سیاست‌گذار ارتباط دارد و امیدواریم هرچه سریع‌تر اندک خرد تصمیم‌گیری در بین دانشمندان حاضر در دولت تقویت شده و این موضوع به ثمر بنشیند و شاهد اتفاق مثبتی در این حوزه باشیم. فاجعه کسری تراز تجاری، نمودارهای گذشته و اختلاف تاریخی نرخ بازار آزاد و نیما، صف نزدیک به ۵۰ میلیارد دلاری پشت نرخ دلار نیما و ارز ترجیحی و… به خوبی نشان‌دهنده این است که به پایان این بن‌بست نزدیک شده‌ایم و احتمالا سیاست‌گذار دوباره با شرمندگی فرمان این ماجرا را تغییر خواهد داد و این تغییر سرآغاز تغییرات بزرگی در بازار سرمایه است.

منبع: تعادل
  • غارتکده ارسالی در

    از اقتصاد دانهای برتر سال ۹۹ بپرسید که رشد بورس را تورم زا می‌دانستند

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها