رسانهها با ارائه تحلیلهای کارشناسان اقتصادی پیرامون عواقب تجاری این موضوع همهمه ایجاد میکنند. به واسطه تغییرات جریان نفت خام، دلالان بیشترین سود را از تضاد میان ایران و امریکا بهدست میآورند. با وجود این، توجه به تاثیرات تحریمهای ثانویه در آینده اهمیت پرداختن به این موضوع را افزایش میدهد.
گسترش نیوز: تصمیم دونالد ترامپ مبنیبر خروج یکطرفه از توافق اتمی با ایران و بازگرداندن تحریمهای اقتصادی بر تهران بهویژه بر بخش انرژی تاکنون مهمترین اتفاق سال ۲۰۱۸ میلادی بوده است.
مرحله نخست تحریمها که از ۱۵ مرداد متمرکز بر بخشهای خودرویی و تجارت فلزات اجرایی شده، نرخ سوخت را تا حد تبدیل به بحران فرامنطقهای افزایش داده است. همزمان اعلام تهران مبنیبر مسدود کردن تنگه هرمز دورنمایی ایجاد کرده که از دوران جنگ تحمیلی با عراق در سال ۱۳۶۷ بیسابقه بوده است.
رسانهها با ارائه تحلیلهای کارشناسان اقتصادی پیرامون عواقب تجاری این موضوع همهمه ایجاد میکنند. به واسطه تغییرات جریان نفت خام، دلالان بیشترین سود را از تضاد میان ایران و امریکا بهدست میآورند. با وجود این، توجه به تاثیرات تحریمهای ثانویه در آینده اهمیت پرداختن به این موضوع را افزایش میدهد.
با نگاهی دقیق به ۵ سناریوی موجود، از آنجا که در شرایط فعلی نمیتوان انتظار هیچ نرمشی در اظهار نظرها و سخنرانی مقامات داشت تصور برگزاری جلسه سطح بالایی همچون دیدار ترامپ و کیمجونگاون در سنگاپور بیهوده است. اینکه هیچ فشار واقعی از طرف کشورهای اروپایی که متعهد به حفظ منافع برجام هستند، دیده نمیشود نیز میتواند درک روشن و مشخصی از اینکه در صورت اجرای تحریمهای ثانویه اوضاع چگونه خواهد شد، ارائه دهد.
بر اساس قراردادهای نفتی ایران(IPC) در نشست آبان ۹۴، ۱۸ حوزه اکتشافی جدید از سوی نهادهای بینالمللی از توتال فرانسه تا شرکتهای روسی همچون لوکاویل، گازپروم و «نِفت» مورد ارزیابی قرار گرفت. صرفنظر از تمایل آشکار آنها بر حوزههای دستنخورده ایران، به نظر میرسد شرکتهای اروپایی قصد عقبنشینی از پروژهها را دارند. با وجود این، از آنجا که طبیعت وقتی برای هدر دادن نمیگذارد به نظر میرسد جای اروپاییها بهزودی با شرکتهای ملی نفت روسیه و چین پر خواهد شد.
فاز ۱۱ پارس جنوبی
مشارکت توتال در توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی به عنوان یکی از دستاوردهای موفق دوره کوتاه پس از تحریم معرفی شد. بر اساس قرارداد همکاری ۲۰ سالهای که تیر ۹۷ بسته شد ۵۰.۱ درصد از سود خالص پروژه به توتال اختصاص دارد. در کنار آن شرکت ملی نفت ایران ۱۹.۹ درصد و شرکت CNPC چین سهم ۳۰ درصد را از آن خود کردند. در صورتی که توتال تسویهحساب کند این پروژه یک میلیارد دلاری با توجه به وابستگی به بانکهای امریکایی برای تامین مالی عملیات به عنوان یک نگرانی اصلی خودنمایی خواهد کرد. شرکت فرانسوی به بیش از ۹۰ درصد بانکهای امریکایی وابسته است. سرمایهداران امریکایی حدود بیش از ۳۰ درصد ساختار سهام شرکت را در اختیار دارند و بیش از آن، ۱۰ میلیارد دلار در پروژههای انرژی امریکا سرمایهگذاری کردهاند. بنابراین، بعید به نظر میرسد که توتال ایران را به تعهدات امریکاییاش ترجیح دهد. نتیجه بسیار نزدیک این است که CNPC چین سهم توتال را در اختیار گرفته و شرکت ملی نفت ایران نیز درصد خود را افزایش دهد.
دهلران
دهلران یک پروژه جاهطلبانه دیگر است که زیر نظر کارشناسان ارشد وینترشال آلمان است؛ یک میدان ۵ میلیارد بشکهای در نزدیکی مرز عراق که ساخت و بهرهبرداری از آن تاکنون ۳۰ سال به طول انجامیده است. اگر چه شرکتهای روسی تاتنفت(Tatneft) و Zarubezhneft پیشتر تمایل خود را برای تکمیل و مشارکت در این میدان نشان دادهاند، شرکت آلمانی نزدیکتر به عقد قرارداد است و نتایج مطالعات توسعهای خود درباره میدان را ژانویه گذشته ارائه کرد.
اگرچه همچون توتال، وینترشال نیز بادبانهای عملیات خود در ایران را پایین کشیده است، شرکت مادر آن(BASF) اعلام کرد پروژههای مهمی در امریکا دارد که نمیتواند از آنها دست بکشد. وینترشال حاضر به پذیرفتن محدودیتهای مالی امریکا در ازای فعالیتهایش در ایران نیست از این رو، به نظر میرسد دهلران نیز سرنوشت خود را در دستان روسها ببیند. نتیجه بسیار نزدیک اینکه به احتمال فراوان Zarubezhneft روسیه به عنوان کارفرما جایگزین میشود و شرکت ملی نفت ایران نقش غیرفعال را برعهده خواهد گرفت.
یادآوران
میدان ۳ میلیارد بشکهای یادآوران از دو میدان تشکیل شده که پیش از این جداگانه در نظر گرفته میشد. میدانهای کوشک و حسینیه مثال دیگری از نفوذ چینیها در بخش انرژی ایران هستند. در سال ۸۳ شرکت سینوپک ۵۱ درصد از سهم پروژه را در قالب یک معامله بزرگتر که برای تامین گاز(LNG) ایران به چین طراحی شده بود، با هزینه ۲ میلیارد دلار خریداری کرد. آغاز به تولید میدان ۸ سال به طول انجامید و پس از آن مذاکرات توسعه فاز دوم با هدف افزایش خروجی از ۱۰۰ هزار بشکه به ۱۸۰ هزار بشکه در روز آغاز شد.
تهران در پی آن بود که قرارداد فاز دوم در چارچوب قراردادهای جدید وزارت نفت(IPC) بسته شود. شرکت شل در ابتدای صف به نظر میرسید اما بازگشت تحریمها این گزینه را نیز از روی میز حذف کرد. با توجه به اینکه خروجی میدان هنوز درگیر نرخ بازیابی تکرقمی است شانس تکنسینهای اروپایی بسیار پایین است. نتیجه محتمل این است که سینوپک چینی توسعه فاز دوم را نیز رهبری خواهد کرد.
سردار جنگل
میدان سردار جنگل استثنایی قابل توجه در میادین نفتی ایران است. در واقع این نخستین پروژه کشوری است که در سال ۹۲ مقادیر قابل ملاحظهای هیدروکربن در قلمرو دریای خزر کشف شد. براساس گفتههای کارشناسان ایرانی، این میدان حاوی بیش از ۱.۴ میلیون مترمکعب گاز و ۱۰ میلیارد بشکه نفت خام است اما باید گفت این یک ارزیابی جزئی از ذخایر آن است. انتظار وجود داشت که سردار جنگل به شرکای بزرگ بینالمللی پیشنهاد شود(مانند بلوکهای دریایی ۲۴، ۲۶ و ۲۹) با این حال، مطالعات اولیه انجام شده نشان میدهد موضوع تحریمهای ایالات متحده این حوزه را نیز به بروز یک بحران نزدیک کرده است. بدون وجود زیرساختهای نفتی و نیاز بالا به سرمایهگذاری در حدود ۱۰ میلیارد دلار به نظر نمیرسد هیچ شرکت بینالمللی علاقهای به آن داشته باشد. حتی لوکاویل روسیه که دولتمردان آن بهتازگی قدمهای محکمی در حوزه دریای خزر برداشتهاند.
نتیجه محتمل اینکه این پروژه متوقف خواهد شد.
آب تیمور
لوکاویل که پیش از این علاقه بسیار زیادی به پروژههای ایرانی نشان میداد پیشرفت قابل توجهی در دو میدان ۱۲ میلیارد بشکهای آب تیمور و میدان ۳ میلیارد بشکهای منصوری در استان خوزستان بهدست آورد. این در حالی است که همکاری مشترکی با عراق در توسعه پروژه میدان غربی الغرنا ۲ نیز دارد. این علاقه طبیعی به نظر میرسید و فضا هم برای توسعه سازمانی پروژههایش فراهم بود. اما در مقایسه با شرکتهای دولتی گازپروم و Zarubezhneft (که در تحریمهای امریکا قرار دارند) لوکاویل شرکتی خصوصی است و به این دلیل باید بیشتر نگران پیامد تحریمهای ایالات متحده باشد. در نتیجه، این شرکت همه پروژههای مربوط به ایران را به حالت تعلیق درآورده و منتظر هر نشانهای در شرایط بازار است تا موقعیت را برای تحرک احتمالی مورد ارزیابی قرار دهد.
نتیجه محتمل اینکه این پروژه نیز متوقف خواهد شد.
نتیجهگیری
بنابراین، آنچه روشن به نظر میرسد شرکتهای دولتی روسی و چینی منافع خود را در همراهی با تحریمهای اعمالشده از سوی ایالات متحده میبینند. اما چرا؟ دلایل آن متفاوت است. هر چند دو کشور به نوعی در مخاصمه و مخالفت با سیاستهای امریکا هستند اما برای مقابله کامل با این تحریمها با فشار زیادی روبهرو میشوند. شرکتهای دولتی نفتی روسیه در هر صورت شامل تحریمها هستند و از این بابت ترسی احساس نمیکنند. این در حالی است که به نظر میرسد شرکتهای چینی آماده دست و پنجه نرم کردن با رئیسجمهوری امریکا و سیاستهایش در ادامه جنگ تعرفهها نیز هستند. البته همه موسسههای دولتی نفتی چین حاضر به تحمل چنین ریسکی نیستند. به عنوان نمونه، شرکت پرتامینا اندونزی پس از وضع تحریمهای دونالد ترامپ از تمام مناسبات تجاری خود با ایرانیان عقب کشید.
نوشته: ویکتور کاتونا
کارشناس شورای امور بینالملل و روابط راهبردی وزارت امور خارجه روسیه
ترجمه: صابر افشارزاده