|
کدخبر: 280409

به عمل کار برآید

سیدروح‌الله لطیفی-کارشناس گمرک

روشن است سیاست‌گذاری، هم در حوزه تولید، صادرات و تجارت خارجی و هم در حوزه تنظیم بازار داخلی برعهده وزارت صنعت، معدن و تجارت است و جزو مکانیزم‌هایی به‌شمار می‌رود که برای کنترل بازارها در نظر گرفته می‌شود.در بحث کارشناسی، صاحب‌نظران تحلیل‌های متفاوتی دارند. گروهی معتقد هستند باید از فرصت‌های موجود استفاده کرد.برای مثال زمانی که عرضه محصولات فولادی کم شد و نرخ جهانی به دلیل جنگ اوکراین و روسیه افزایش پیدا کرد، باید بازارهای جهانی را جدی‌تر می‌گرفتیم.اما گروهی دیگر می‌گویند که وقتی کشش برای خرید یک کالا در خارج از ایران افزایش پیدا کند و نرخ در داخل کشور کمتر باشد یا عرضه در بازار آن‌قدر کم شود که با هرگونه افزایش قیمتی، باز هم تقاضا وجود داشته باشد، ممکن است همه کالاها به‌سمت صادرات برود و بازار و صنایع داخلی نتوانند منابع موردنیاز خود را تامین کنند.

روح-الله-لطیفی

تنها برای روشن‌تر شدن موضوع، محور اصلی ارزآوری، اعمال سیاست‌های مرتبط و مناسب است؛ سیاست‌هایی که علاوه بر حفظ سهم بازار داخلی مانع از دست رفتن بازارهای صادراتی شود و رونق بیشتری ایجاد کند.عوارض صادراتی در دنیا مرسوم است و در بیشتر کشورها، همین روال وجود دارد تا بازار داخل را به نقطه ثبات برساند و در عین‌ حال ممانعتی برای صادرات ایجاد نکرده باشد. به‌عبارت ساده‌تر، هزینه صادرات افزایش پیدا می‌کند تا بازار داخلی از دست نرود.وضع عوارض علاوه بر جنبه حمایتی، گاهی هم جنبه تنبیهی دارد،برای مثال می‌توان به وضع تعرفه‌هایی اشاره کرد که در چند سال اخیر برای کالاهای چین و امریکا وضع ‌شده بود که از آن با نام جنگ تجاری یاد می‌شد.در این روش به‌جای اینکه بگویند صادرات کالایی ممنوع است، تعرفه‌ها را افزایش می‌دهند تا خودبه‌خود صادر کردن آن مقرون‌به‌صرفه نباشد.در تاریخ آمده است که در انگلستان قرن نوزدهم، سیاست‌ها کاملا کنترل‌شده بود و طبق نظریه سوداگرایی یا مرکانتیلیستی، خروج مواد اولیه، طلا، نقره و مانند آن ممنوع، اما ورودشان مجاز بود؛ این سیاست بستر انقلاب صنعتی را در انگلستان مهیا کرد. بعدها که این کشور توانست دست برتر را در اقتصاد دنیا داشته باشد، چون می‌دانست کالاهایی که تولید می‌کند، صنعتی است و از این نظر مزیت مطلق یا نسبی دارد، پس از این مرحله به بعد بود که تازه داعیه‌دار اقتصاد آزاد شد.در این دوره با رونق فولاد و خط‌آهن و کم شدن مزیت حمل‌ونقل دریایی، فرصتی طلایی برای جهش این کشور به‌وجود آمد، اما آلمان هم وارد رقابت شد و در نهایت جرقه جنگ جهانی اول و دوم زده شد.امریکا به‌سبب انزوای کامل و دخالت محدود در 2 جنگ جهانی، از فرصت پیش‌آمده استفاده کرد و اقتصاد خود را رونق بخشید و با صنایع پیشرفته‌ای که ایجاد کرد، به رشد و توسعه چشمگیری دست‌ یافت و توانست چه در حوزه پولی و مالی و چه در حوزه امنیتی، در جهان نقش‌آفرینی کند.هرچند شرایط امروز با گذشته متفاوت است، اما این کشورها همچنان از همین سازکار ارتزاق می‌کنند و مطمئنا در هر حوزه‌ای که بخواهند پیشرفت کنند، راه را بر دیگران می‌بندند و مانع ایجاد می‌کنند.یکی از روش‌های آشنای آنها، تحریم کشورهایی است که می‌خواهند توسعه پیدا کنند. برای مثال در حوزه تسلیحاتی در واقع بحث صلح و امنیت جهانی مطرح نیست، چون در هر جایی که صلاح بدانند و به هر روشی که بخواهند، صلح و امنیت جهانی را به‌هم می‌زنند. این هیاهو تنها توجیهی است برای اینکه یک‌سری از صنایع و محصولات در اختیار کشورهایی که علاقه‌مند به توسعه هستند، قرار نگیرد. در تجارت مباحث مرتبط با اخلاق یا موضوعات و مراودات سیاسی نقشی بازی نمی‌کنند. آنچه در تجارت بین‌الملل اهمیت دارد، موضوع عرضه و تقاضا است. اگر ایران از یک‌طرف، مدیریتی درست و علمی و از طرف دیگر، صادرات هوشمندانه و مستمر داشته باشد، خام‌فروشی نکند، بتواند صنایع و محصولاتی را عرضه کند که در بازارهای جهانی مزیت مطلق یا نسبی و ارزش‌افزوده داشته باشند، می‌توان چشم‌انتظار پیشرفت بود. می‌توان با درگیر کردن دانشگاه با بخش تولید و صادرات، توانمندی‌های خود را در این زمینه ارتقا داد و منافع کشور را تامین کرد. این فرآیند همان بحث ارتباط با دانش‌بنیان‌ها است که امیدواریم هرچه زودتر اتفاق بیفتد و از مرحله شعار به‌عمل درآید.

 

 

نویسنده: سیدروح‌الله لطیفی

ارسال نظر