|
کدخبر: 194178

به بازاریان مُسکن بدهید

شاپور پشابادی_خبرنگار

آمار ایرانی‌های واکسینه شده، هنوز دو رقمی نشده است (حدود ۷ درصد). به آمار ۶۰، ۵۷، ۷۰ و ۶۴ درصدی چین، آمریکا انگلیس و ایتالیا کار ندارم ولی چگونه است که حتی در برابر  پاکستان هم حرفی برای گفتن نداریم؟ (آنها حدود ۲۵ درصد از جمعیت خود را واکسینه کرده‌اند).

شاپور-پشابادی

اینجا شمار جانباختگان از صد هزار نفر گذشته است و آقایان هنوز از عملکرد درخشان حرف می‌زنند. حیای گربه کجاست؟ اوایل شیوع کرونا، از واکسن موثر و تائیدشده خبری نبود پس قرنطینه، تعطیلی و دورکاری تنها راه‌حل بود. گذشت آن روزگار! در بیشتر کشورها، زندگی دارد به روال سابق برمی‌گردد. کسب‌وکارها جان می‌گیرند و یخ اقتصادها باز می‌شود. و در کشور ما همچنان «قرنطینه‌درمانی» و به تدوین علمی پروتکل‌های آن افتخار می‌کنند. و توپ را می‌اندازند در زمین آنها که بایدونبایدها را رعایت نمی‌کنند. حرف اینجاست که اگر ضریب واکسیناسیون به حدنصاب قابل‌قبولی رسیده بود سفرهای شمال و دیدوبازدیدهای بدموقع و بی‌مبالاتی‌ها، دست‌کم نمی‌توانست تا به این حد فاجعه بیافریند. تعطیلی و قرنطینه، راه‌حلی اجباری و بدوی بود اما اگر در به همان پاشنه بچرخد حالا حالاها همین بساط است.

و به لحاظ اقتصادی چه قشری بیشتر از همه ضرر می‌کند؟ تکلیف کارمندان دولت مشخص است. اگر بعضی هزینه‌ها و پیامدهای غیرمستقیم را نادیده بگیریم آب‌باریکه آنها به راه است. توضیحش مفصل است ولی برخلاف تصور بسیاری از افراد؛ کارخانجات، کارگاه‌ها و خلاصه تولیدکنندگان نه‌تنها ضرر نکردند بلکه چه‌بسا یکی از درخشان‌ترین و سودآورترین دوران خود را سپری می‌کنند. دلار ۲۷ هزار نفری باعث شد که بسیاری از آنها که در شرایط معمول و سالم بازار، خوابش را هم نمی‌دیدند «صادرات‌محور» شوند و بازار ایران را فدای دلارهای عراقی‌ها، افغان‌ها، پاکستانی‌ها و البته دوستان چینی کنند. نرخ صادراتی هم کم‌کم به نرخ داخلی و مصوب تبدیل شد. مصرف‌کنندگان، بدجور باختند. خلاصه؛ گول اعداد و آمار خام را نخوریم، اگر نگاه بلندمدت داشته باشیم و منافع اکثر مردم را در نظر بگیریم به این نتیجه می‌رسیم که هزینه- فایده این صادرات بیمارگون، یک‌به‌صد است و باید در تاریخ اقتصادی مملکت، ثبت شود.

به نظر من هیچ قشری به اندازه صنوف و بازاریان متضرر نشدند. بیشتر قریب به ۱۴۰ اتحادیه صنفی کشور، خدمات‌محور هستند نه تولیدکننده. همه‌چیز را به پای کرونا نگذاریم، قبل از آن بازار نیمه‌جان بود. تورم بی‌سابقه دولت دوم روحانی و قدرت از دسته رفته خرید بازار را آچمز کرده بود. کرونا و تعطیلی فقط تیر خلاص بود. اکنون می‌توان گفت که حداکثر مساعدت انجام شده با صنوف، همان مهلت سه‌ماهه مالیاتی در سال گذشته بود. رقم وام‌ و تسهیلات کرونایی ناچیز، و شرایط دریافت آن در حد محال است (مثلاً در سردترین وضعیت بازار، کارفرما حق نداشت تعدیل نیرو داشته باش) و اتفاقاً بیشتر آن نصیب تولیدکنندگان شد. اوایل از تخفیف مالیاتی صحبت می‌شد اما همین مساعدت حداقلی هم در حد حرف ماند. در این شرایط حداقل کاری که می‌توان کرد آن است که واکسیانسیون بازاریان و اعضای اتحادیه‌های صنفی در اولویت باشد. بازار ورشکسته دیگر تحمل تعطیلی‌های یک هفته‌ای را ندارد. دولت جدید باید تغییر رویه دهد. به اعتقاد من اقتصاد ایران در شرایطی به سر می‌برد که با واکسیناسیون سراسری اصناف هم نمی‌توان به بازار رونق داد اما حداقل می‌توان جلوی مرگ و فروپاشی آن را گرفت. اگر نمی‌توانیم قربانی بزرگ کرونا را درمان کنیم حداقل، مسُکن را دریغ نکنیم. اگر احتضار بازار ذره‌ای اهمیت دارد بازاریان را واکسینه کنید. حتی اگر مغازه به مغازه، واکسن ببرید ارزشش را دارد.

نویسنده: شاپور پشابادی

ارسال نظر