|
کدخبر: 96985

آقای دولت سیستم بانکی به کجا می‌رود؟

ناصر بزرگمهر / مدیرمسئول

در بخشی از یادداشت هفته گذشته باعنوان «آقای دولت، جهش تولید با این سیستم بانکی در پساکرونا هم به جایی نمی‌رسد» از وضعیت سیستم بانکی کشور نوشتم و بعد پیام‌های مختلفی دریافت کردم. آنها که جزو مردم بودند تعریف و تمجید و ستایش کردند و آنها که در گروه مورد نظر من بودند یا علاقه‌ای به آنها داشتند با زبان خیرخواهانه، اما از نوع بالا، با اظهار گله‌مندی از استثناها می‌گفتند.

من شکی ندارم که در هر قاعده‌ای، استثنا هم وجود دارد، اما آنها هم شک نکنند که با یک گل به‌سختی بهار می‌شود! خصوصا که گاهی همان یک گل هم پژمرده شده یا زیر مجموعه خارها دیده نمی‌شود.

آقای دولت

در یادداشت هفته قبل نوشتم: «سیستم بانکی باید تغییر کند، تسهیلات از انحصار چند نفر خارج شود، بانک‌ها هیات‌مدیره‌های جوان و دلسوز می‌خواهند، نیروهای فسیل شده و ناکارآمد و دور از دردهای جامعه که ۴۰ سال است سوار اتوبوس و تاکسی و مترو نشده‌اند و هر روز با راننده از خانه به دفتر و از دفتر به خانه می‌روند چه می‌دانند که گرفتاری‌های این ملت چیست؟ آنها که ۴۰ سال است یک نان از نانوایی نخریده‌اند و بازار میوه و تره‌بار را نمی‌شناسند، چگونه می‌خواهند در ترمیم زخم‌های تولید گام بردارند؟ کسی که در طول دوران خدمت خود حتی فرصت خرج کردن پول‌ها و درآمدهایش را نداشته و همیشه از امکانات دولتی یا سازمانی استفاده کرده و حتی یک بلیت هواپیما نخریده و هزینه یک شب اقامت در هتل را نداده و نمی‌داند هزینه غذای چهار نفر در رستوران چقدر می‌شود و از گرانی نان و پنیر و هندوانه و دیزی بی‌خبر است، چگونه قرار است برای این سرزمین فکر کند و گامی بردارد؟»

آقای دولت

سیستم بانکی کشور، اکثرا دارای امکانات عجیب و غریبی هستند؛ از ویلا در شمال و جنوب و شرق و غرب کشور گرفته تا مهمانسرا در هر مرکز استان، از آپارتمان در کیش تا هتل در مشهد، از ویلای اختصاصی رو به دریا برای مدیرعامل تا آپارتمان برای تازه‌عروس و دامادهای بستگان مدیرعامل در لندن و پاریس به اسم بانک، از بلیت هواپیمای فرست‌کلاس تا ماشین‌های آخرین مدل در اختیار منزل! به نام بانک و به کام مدیران‌عامل و هیات‌مدیره‌هایی که دودستی این میزها را چسبیده و بعد از ۳ سال بازنشستگی هم رها نمی‌کنند.

آقای دولت

کافی است که با یک بخشنامه ساده، تمامی ساختمان‌هایی که به‌صورت مهمانسرا در همه جای دنیا برای این بانک‌ها از قبل از انقلاب باقی مانده یا بعد از انقلاب تهیه شده، فروخته و به سرمایه این بانک‌ها افزوده شود. به‌راستی بعضی از این بانک‌ها اموالی در اختیار دارند که فقط برای استفاده سالی چند روز مدیرعامل نگهداری می‌شود و بعید می‌دانم که کسی از اعضای دولت باشد که از این شرایط آگاه نباشد. چون موضوع تنها به بانک‌ها مرتبط نیست؛ وضعیتی است که تقریبا بیشتر وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها به آن دچار هستند و همدیگر را به خاطر منافع مشترک همپوشانی می‌کنند.

آقای دولت

فرض کنید صدها مهمانسرا و آپارتمان و هتل ازسوی سیستم بانکی و وزارتخانه‌ها فروخته شود، سود نقدینگی آنها در همان بانک‌ها، همه هزینه ماموریت‌های آقایان را پوشش می‌دهد و سازمان‌های نظارتی خواهند توانست اگر خدای نکرده سوءاستفاده‌ای انجام شد، آن را کشف کنند. ضمن آنکه سیستم هتلداری کشور به یکباره میزبان صدها مدیر و کارشناسی خواهد شد که برای اقامت باید از بخش خصوصی استفاده کنند و کسب‌وکار آنها هم رونق می‌گیرد.

آقای دولت

درباره سیستم بانکی کشور حرف و سخن و طرح آنقدر زیاد است که نمی‌دانیم کدام را مطرح کنیم. اصلا فرض کنید تمامی مدیران‌عامل بانک‌ها و هیات‌مدیره‌ها از فردا صبح به خانه بروند و همه شعب بانک‌ها تحت یک نام با همین وضعیت فعلی بمانند، فکر می‌کنید چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

در سیستم بانکی، هر روز صبح عده‌ای کارمند به یک شعبه می‌روند، کرکره را بالا می‌دهند، خوش‌وبشی با همدیگر می‌کنند، پشت میزهای‌شان می‌نشینند، تعدادی مشتری وارد می‌شوند و عده‌ای پولی به حساب‌های خود می‌ریزند و عده‌ای پولی از حساب‌های‌شان برمی‌دارند، روسای شعب هم در طول روز به عده‌ای می‌گویند تسهیلات نداریم که بدهیم، عصر هم کرکره را پایین می‌کشند و می‌روند تا فردا صبح که دوباره برگردند.

اگر حالا کل بانک‌ها با یکدیگر ادغام شوند چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

هیچ؛ از رهگذر همین اتفاق ساده سی‌وچند مدیرعامل با حقوق نجومی و حداقل ۲۰۰ عضو هیات مدیره و ۲۰۰ معاون مدیرعامل خانه‌نشین می‌شوند و چند هزار میلیارد تومان صرفه‌جویی در حقوق و پاداش محقق می‌شود و تمامی تسهیلات آنچنانی و یواشکی و میلیاردی که فقط از طریق همین ۵۰۰ نفر به آن ۵۰۰ نفر خاص پرداخت شده و می‌شود به یکباره متوقف خواهد شد و باز هم میلیاردها تومان صرفه‌جویی برای ملت به‌وجود خواهد آمد. این یک فقره ناقابل از برکنار شدن مدیران‌عامل و هیات‌مدیره‌های بانک‌ها است.

چرا از ادغام و یکی شدن بانک‌ها مردم سود خواهند برد، زیرا بانک‌های ما همگی تابع یک قانون کلی از طرف آقابالاسرهای ساخته شده ازسوی دولت هستند؛ بانک مرکزی ، شورای پول و اعتبار، وزارت اقتصاد، مجمع فلان و امثالهم که با دستورالعمل‌های یکسان اداره می‌شوند. خوشبختانه بانک‌های ما نه رقابتی هستند و نه تفاوتی در نحوه خدمات و تسهیلات با یکدیگر دارند.

بانک‌های دولتی هم که در ظاهر خصوصی شدند، خودشان بهتر می‌دانند که فقط برای همان ۵۰۰ نفر خاص خصوصی هستند.

بانک‌های دولتی هم که درهای‌شان بر همان پاشنه دستور از بالا می‌چرخد.

چند بانک خصوصی هم آنقدر ضعیف هستند که با یک تشر تقی و نقی، رنگ و روی‌شان می‌پرد و کل سرمایه‌های‌شان از دارایی یک سرمایه‌دار صادرات و واردات اتاق‌ها کمتر است و همه‌شان روی هم به اندازه ده‌تا از صرافی‌های خیابان فردوسی سرمایه ندارند.

آقای دولت

این ره که سیستم بانکی کشور می‌رود به ترکستان هم نمی‌رسد.

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها