ترسناک‌ترین سرهنگ تهران + تصاویر
سرهنگ بختک وقتی خبر شرارت‌های اراذل و اوباش در یکی از خیابان‌های حوزه استحفاظی‌اش را دریافت میکرد به تنهایی سوار بر خودرو در محل حاضر میشد
سرهنگ یوسف رضا بختکی زاده معروف به سرهنگ بختک رئیس کلانتری منطقه فلاح تهران بود که به علت برخورد قاطعانه و شجاعانه در مقابل ارازل و اوباش منطقه همیشه زبانزد خاص و عام بود.
شاید خیلی از ساکنان تهران در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵ بارها نام او را در صفحات حوادث جراید دیده و یا شنیده باشند. کسی که نامش لرزه بر اندام اراذل و اوباش پایتخت میانداخت و حتی تعدادی از آنها نیز برای مدتی مخفیانه کیلومترها دورتر از پایتخت زندگی میکردند.
بسیاری از اهالی منطقه ۱۷ تهران سال‌ها شاهد فعالیت سرهنگ بختکی در مقام ریاست کلانتری ۱۶۱ ابوذر بودند. برخلاف ظاهر خشن، دل مهربانی داشت و همیشه مدافع حقوق کسانی بود که ناجوانمردانه مورد ظلم قرار گرفته بودند.
وقتی خبر شرارت‌های اراذل و اوباش در یکی از خیابان‌های حوزه استحفاظی‌اش را دریافت میکرد به تنهایی سوار بر خودرو در محل حاضر میشد و با صدای بلند از کسانی که آسایش اهالی محل را به هم ریخته بودند میخواست تا با او روبه‌رو شوند.
تهدید به مرگ
بارها تهدید به مرگ شد اما کسی ترس را در چهره‌اش ندید. میگفت تا زمانی که زنده باشم اجازه نمیدهم کسی در این منطقه شرارت کند.
دوستی تعریف میکرد زمانی که سرهنگ بختکی نشان سرگردی داشتند لاغر اندام با منش لوتی گرایانه بود و سیبیل‌های خودش و رو به بالا تاب میداد و بعد از مدتی به اقتضای شغلش و برای ابهت بیشتر بدنسازی کار کرده و روی ظاهر خود کار کرد.
کمتر علاقه‌ای به رسانه‌ای شدن داشت اما در برابر اصرارهای خبرنگاران مقاومت نمیکرد. یک بار وقتی یکی از عکاسان خبرگزاری‌ها توسط یکی از افراد شرور منطقه یافت آباد مورد ضرب و شتم قرار گرفت بلافاصله خودش را به آنجا رساند و ضمن پلمب مغازه این جوان شرور، او را وادار کرد خودش را تسلیم پلیس کند.
اتاق کار او ویژگی خاصی داشت. عکس مرحوم تختی روی میز و قمه و شمشیر و قداره هایی که روی میز چیده بود چشم هر مراجعه کننده‌ای را خیره میکرد. میگفت همه این‌ها را از اراذل و اوباش گرفته است تا نشان بدهد هیچ ترسی از آنها ندارد.
کمتر لباس نظامی می‌پوشید و اعتقاد داشت لباس پلیس حرمت دارد و نباید در دعوا با اراذل و اوباش آلوده شود. تقدیر نامه‌های مختلف نهادهای دولتی و غیر دولتی و ائمه مساجد منطقه ۱۷ سراسر اتاقش را پر کرده بود و هر بار که از مقابل کلانتری ۱۶۱ ابوذر عبور میکردم پلاکاردهایی که در آن اهالی منطقه از تلاش و جدیت او در مبارزه با اراذل و اوباش تقدیر کرده بودند به چشم میخورد.
وقتی برای مدتی جهت خدمت به منطقه دیگری منتقل شد بسیاری از اهالی منطقه ابوذر (فلاح) با ارسال نامه‌های متعددی به فرماندهی انتظامی تهران بزرگ خواستار بازگرداندن او به منطقه شدند و همگی اعتقاد داشتند حضور او یعنی نظم و امنیت منطقه ابوذر که به گزاف نیز نمی‌گفتند.
سرهنگ بختکی که دوران خدمتش در نیروی انتظامی با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بود سرانجام رخ در نقاب خاک کشید اما هیچگاه خدمات او در راه برقراری امنیت و آسایش اهالی منطقه ۱۷ از یاد اهالی این منطقه شهید پرور تهران پاک نخواهد شد.
سرهنگ یوسف رضا بختکی زاده، رئیس سابق کلانتری ابوذر جمعه شب (۲۳ فروردین ۱۳۹۳) به دلیل بیماری در بیمارستان شریعتی تهران درگذشت و صبح روز بعد مراسم تشییع پیکر وی با حضور مسئولانی از پلیس تهران بزرگ در ستاد پلیس پیشگیری پایتخت برگزار شد. پس از اتمام این مراسم پیکر این رئیس سابق کلانتری برای خاکسپاری به قطعه ۲۳۰ بهشت زهرا (س) منتقل شد.
سلام وخسته نباشید روحش شاد من ازاین ادمهاخوشم میاد حتی لاتهایی که به عجز زور نگن به گردن کلفت ها زوربگن
درود بر این افسر پلیس خاطرات خوبی از اوداریم انسانی دلسوز وشریف وبسیار فعال ومنظبط روحش شاد
غیرت ایرانی و اریایی همینه.روحش شاد و در ارامش ابدی
سلام . خدا ایشون رو بیامرزه .
روحش شايد ديگه از اين آدمها پيدا نشه به هر حال دمش گرم
خدابیامرزش
خدا بیامرزدش
درود خدا بر سرهنگ بختکی عزیز خدا بیامرزد تان چه جوانمردانه کار کردید از زمانی که ایشان فوت کرده اند تعداد اراذل واوباش و مزاحم نوامیس مردم زیاد شدند ولی اینجور ک ه معلوم است راه ایشان ادامه دارد پلیس ها ی به ظاهر جوان هم در کشور داریم که کم از بختکی نمی ایند درود بر ناجا و خدمتگذارا نش ممنون از رهبر بزرگ انقلاب
درود ورحمت خدابرسرهنگ بختکی که مایه افتخ ارآذربایجان شهرتکاب زادگاهش اغولبیگ است دلاورمرد آذری که عرصه رابرارازل اوباش ته ران منطقه فلاح تنگ کرده بود
روحش ش اد
واقعا که افرادی مثل ایشون به ندرت میتوان یافت،روحش شاد.
فقط از یک چیزی بسیار شگفت زده وعصبانی هس تم و ان اینکه چرا باید چنین مردی از دنیا بره
خدارحمتش کنه خیلی دوستش داشتم
یه بار سریه جریانی ایشونو ازنزدیک دیدم،< br /> مایه دلگرمی مردمی بودن که ظلم بهشو ن میشد و بسیار شریف و انسان وهرسته ایی ب ودن...
روحشون اد ان شاءالله...
روحش شاد
روحش شاد و یادش گرامی
خدابیامورزه روحش شاد
به عقیده من سرهنگ بختکی، خیلی بزرگتراز یه پلیس ویا یه آدم غیرتی بود، ایشان یه اسطوره نظم و عدالت بودند این طرز فکر شون بود که ازش یه انسان شاخص ساخته بود، درود بر روح آزاده این مرد فداکار
چراااا خبری ازش نیست .آخه چندساله ما رفته ایم شیراز ...روحت شاد .سالهای ۸۰الی ۸۶ در شرح زیاد میدیدمت ...خدا صبر به خانوادت بده
من سالهای ۸۲ تا ۸۷ تهران بودم و همیشه پی گیر کارهاش بودم
چند ساله که اومدم شیراز
امشب متوجه شدم سال ۹۳ فوت شد ه
خدا رحمتشون کنه
واقعا اهل ریا کاری نبود
روحشون شاد.سال ۸۲ به دلایلی گذرما به آگاهی شاپور خورد .ماشینمون رو داده بودیم یکی از اقوام سال بعد وقت فروختن گفتن شکایتی داری خلاصه تاهمسرم ثابت کنه بیگناهه ۴ شب اونجابود.اقای بختکی اونجابودن .من هیبت ایشون رو دیدم ترسیدم .چون مشغول پرونده ما سروانی بود که هرچی پرونده حل نشده داشت یکی یکی گردن ما انداخت.اقای بختک اومدن به این سروان گفتن چرا این بنده خدا هارو نگه داشتی .اینکاره نیستن .وکلی حرف زدن .خلاصه که کارما تموم شد .ولی این آقا هرروز منو میدید دلداری میداد .خیلی باشخصیت رفتارمیکردن .درحالی که من اول ترسیده بودم گفتم کارمون تمومهاما تو ذهنم تا همین حالا از ایشون به خوبی یاد میکنم .نیستن امثال ایشون .روحش شاد
سلام من هم ۱۵سال پیش از نزدیک دیدمش خیلی ابهت عجیبی داشت کاش الان هم چند تا از این مامورها داشتیم.
درودو رحمت خدا بر او
روحشون شاد
روحش شاد ویادش گرامی خدا کند در کل تهران امثال سرهنگ رضا بختکی باشند تا همه اوبا ش ها را نابود کند تا مردم به راحتی زندگی کنند
روحشون قرین رحمت الهی ، اگه حداقل 3 الی چهار نفر دیگه مثل ایشون تو تهران باشند ک ل تهران به محلی به معنای واقعی امن تبدیل خواهد شد!!! انشاالله
روحش شاد
با اینکه از نظر من انسان درستی نبود و عل تش را توضیح میدم اما حلالش میکنم خدا از سر تقصیراتش بگذره. من دبیرستان میرفتم یه روزی از مدرسه به سمت خانه برمیگشتم که م ینی بوس کنارم ایستاد و یه سرباز سیاه چهر ه غولی اومد منو از پیاده رو کشید برد تو ماشین. بهش گفتم چی شده و گفت خفه شو. من از همه جا بیخبر به زور وارد کلانتری شدیم . شاید حدود 400 نفر آدم را جمع کرده بودن د و از ظهر تا عصری مارو پامرغی بردن و اذ یت کردند بدون اینکه علتی را به ما بگن. غ یر از من چندین همکلاسیم هم بودند که همه ما جزو شاگرد اول های دبیرستان بودیم. چند تا مامور هم ما بین مردم حرکت میکردند و ک تک میزدند. یادمه بعضی ها رو از مغازه شون کشیده بودند. و به التماس اونها هم توجهی نمیکردند. گویا همین بختک برای زهر چشم ه ر روز باید به یه تعدادی آدم را جمع میکرد و کتک میزد. عصری گفتن تهعد و اثر انگشت بده برو. من پرسیدم برای چه کاری تعهد بدم ؟ کلی فحش شنیدم. هرچی میگفتم حالیش نبود. گفتم تعهد بدم دیگه از این مسیر خونه نمی رم؟ آخرش گفت اثر انگشت بزن برو!!!
دقیقا مثل همه انسانها یسری ایراد هم داشت.مثلا نقطه ضعفش روی جنس مخالف بود که خیلی هم تاوانشو داد.ولی خب مایی که هر روز و شب شاهد عربده کشی اراذل محلم بودیم بالاخره مدتی آسایش داشتیم . روحش شاد
اگردرتهران فقط۲۰مامور پلیس مانند شادروان جنت الامکان رضا بختکی وجود داشت حتی یک اوباش وزورگیر درتهران وجود نداشت برای شادی روح سرهنگ رضا بختکی فاتحه مع الصلوات