|
کدخبر: 62024

انقلاب در نظام مالی؛ از رابین‌هود تا ساتوشی ناکاموتو

تاریخچه‌ مختصری از مبارزان آزادی اقتصادی و کسانی که پارادایم اقتصادی فاسد را برای بازگرداندن قدرت به مردم به چالش کشیده‌اند.

گسترش نیوز - تسلط پادشاهان بر انسان‌ها از طریق برده‌داری و ستم اقتصادی دارای تاریخچه‌ای به قدمت خود پادشاهی‌ها است. پادشاهان و قانون‌گذاران معمولا با ادعای انتصاب از جانب خدا، برای مدت هزاران سال از انسان‌ها به عنوان مزرعه‌ی دریافت مالیات در راستای بهره‌گیری اقتصادی و منافع سیاسی استفاده می‌کردند.

کسانی که در طول تاریخ توسط پادشاهی‌های سراسر جهان به شدت مجازات، تهدید و تحت تعقیب قرار گرفته‌اند، معمولا کسانی هستند که منافع آنها را به خطر انداخته‌اند. شاهان با استفاده از شیوه‌های اقتصادی غیر اخلاقی وخشونت آمیز، قدرت و امنیت به‌دست آورده‌اند. فهرست زیر اگرچه جامع نیست، اما تاریخچه‌ مختصری از مبارزان آزادی اقتصادی و کسانی که پارادایم اقتصادی فاسد را برای بازگرداندن قدرت به مردم به چالش کشیده‌اند، ارائه می‌کند.

اسپارتاکوس

اسپارتاکوس(Spartacus)، برده‌ی شورشی در ۷۳ سال پیش میلاد مسیح از قانون رُم و پرداخت مالیات سرپیچی کرده و در حدود ۷۰ نفر از همراهان خود را به سوی آزادی رهبری کرد. آنها که تنها به وسایل آشپرخانه به عنوان سلاح دفاعی مجهز شده بودند به پناهگاه دفاعی در کوهستان رفتند. اگرچه گلادیاتور‌ها در عصر جدید به عنوان نوعی ستاره دوران کهن به تصویر کشیده می‌شوند، حقیقت این است که آنها برده‌های روم بوده، بی‌رحمانه آموزش می‌دیدند و به همین شکل نیز رفتار می‌کردند. آنها مجبور می‌شدند قسم یاد کنند که «سوزانده شدن، کتک خوردن یا توسط شمشیر کشته شدن» را تحمل کنند. گلادیاتورها ابزاری برای نفوذ سیاسی صاحبان خود محسوب می‌شدند. اگرچه سرانجام اسپارتاکوس در مقابل ارتش روم شکست خورد، ارتشی متشکل از ۱۲۰ هزار مرد، زن و بچه تشکیل داده و بزرگترین امپراتوری جهان را به چالش کشید و در مقابل آن ایستادگی کرد.

رابین هود

هنگامی که شخصیت‌های افسانه‌ای با افسانه‌های محلی ترکیب می‌شوند، ردیابی آنها غیر ممکن می‌گردد، بر اساس برخی منابع رابین‌هود شخصیت افسانه‌ای نیست. دو نسخه از شخصیت تاریخی رابین‌هود وجود دارد، که ممکن است همانند شخصیت افسانه‌ای مودب و قهرمان نباشد، اما خشن‌تر و وحشی‌تر است و در اواسط قرن ۱۴ میلادی ظاهر می‌شود. به‌طور کلی رابرت(یا رابین) هود در برابر رهبران سیاسی و مذهبی زمان خود ایستادگی کرد و با تهدید و سرقت از سیاست‌مدارن فاسد به کمک فقرا می‌شتافت. موضوع ارائه‌ی دارایی‌های سرقت شده به فقرا و یا استفاده از آن برای منافع شخصی، از نظر تاریخی مورد شک و تردید قرار دارد. با این وجود، برای شخصی که یک کماندار عالی محسوب می‌شود و با قدرت‌های فاسد زمان خود می‌جنگید تاریخی واقعی وجود داشته است. قدرتمند‌ترین بخش داستان، عدالت‌خواهی و حس آزادی خواهی رابین هود است که امروزه نیز انسان‌های آزاده را به ادامه‌ی راه خودش تشویق می‌کند.

گاندی

اگرچه پیاده‌روی طولانی برای تهیه و فروش نمک، حرکت انقلابی محسوب نمی‌شود اما در دوره‌ی زندگی گاندی (Mohandas Gandhi) این حرکت اقدامی جنجال برانگیز به‌شمار می‌آید. گاندی به همراه ۷۸ همراه، ۲۴۰ مایل را تا ساحل داندی(Dandi) پیمود تا از آب دریا نمک بگیرد و با این عمل قانون مالیات نمک را بی‌اعتبار کرد. با وجود آن‌که قوانین انگلیسی و مالیات‌های همراه با آن موجب کشته شدن بسیاری از مردم هند گردید، این عمل در آن زمان غیرقانونی محسوب می‌گردید. پلیس به سوی وی یورش برده و پیش از رسیدن وی بسیاری از نمک‌ها را گل‌آلود کرد. با این وجود گاندی توانست یک تکه نمک را برداشته و به صورت نمادین آن را به سوی هوا بگیرد، وی به‌طور موثری قانون استعمار انگلیس را زیر پا گذاشت. در نتیجه‌ی راهپیمایی و همراهی با اعتراضات در آن زمان ۶۰ هزار انسان دستگیر شد. وب میلر(Webb Miller)، روزنامه‌نگار وضعیت آن زمان را به صورت زیر شرح داد:

تعداد زیادی از ماموران پلیس هند به سوی راهپیمایان یورش بردند و آنها را با چوب دستی مورد ضرب و شتم قرار دادند. هیچ‌یک از راهپیمایان حتی دست خود را برای دفع ضربات بلند نکرد. از مکانی که ایستاده‌ام صدای ضربات بر روی جمجمه معترضان را می‌شنوم… آنها با شانه و یا جمجمه‌های شکسته شده به زمین می‌افتند.

تصور این سطح از سختگیری در رابطه با مسئله‌ی ساده‌ای مثل «نمک» دشوار است، اما این رفتار توسط دولت هند در آن زمان اتفاق افتاد و به نظر می‌آید این رفتار بیشتر از ترس از دست دادن تسلط بر روی مردم توسط دولتمردان هند و انگلیس صورت گرفته است. وضع مالیات انگلیس بر روی محصولات غذایی نیز در ایجاد قحطی بزرگ سیب‌زمینی ایرلند نقش آفرینی کرد.

ویوین کلمس

ویوین کلمس(Vivien Kellems)، معترض کمتر شناخته شده‌ی مالیاتی است که در مقابل دولت فدرال ایالات متحده امریکا ایستاد. کلمس در سال ۱۹۴۸ با امتناع در جمع‌آوری مالیات از کارمندان خود، این عمل را بر خلاف قانون اساسی عنوان کرد و به‌طور آشکار دولت امریکا را به اعلام جرم علیه وی تحریک کرد. موری راتاربرد(Murray Rothbard)، در کتاب خود با نام «برای آزادی جدید("For a New Liberty)» می‌نویسد:

کلمس درخواست کرد تا دولت فدرال علیه وی اعلام جرم کند تا دادگاه بتواند نسبت به مطابقت با قانون اساسی حکم کند. دولت از انجام این کار امتناع ورزید اما در عوض مبلغ مالیات را از حساب بانکی وی مصادره کرد. خانم کلمس به دادگاه فدرال شکایت کرد تا بتواند دارایی‌های خود را با پس بگیرد. هنگامی که دادخواست وی در فوریه ۱۹۵۱ به محکمه رسید، هیات منصفه به دولت دستور داد پول وی را برگرداند.

کلمس تا پایان عمر خود از پرداخت مالیات امتناع ورزید و بر اساس گزارش هر سال فرم‌های مالیاتی سفید به اداره درآمد داخلی امریکا(IRS) ارسال می‌کرد.

ساتوشی ناکاموتو

یک نام مستعار ژاپنی به معنای «هوش»، «خرد» یا «راهنمایی» است. ساتوشی جهان مالی بسته را به‌صورت باز و کاملا شفاف ارائه کرد. وی با ایجاد و انتشار نخستین رمزارز غیر متمرکز و امن از طریق پروتکلی با نام بیت‌کوین، بسیار مشابه رابین‌هود و دیگر نام‌های افسانه‌ای، سعی کرد با تغییر نظام مالی کنونی جهان، قدرت را در اختیار مردم قرار دهد. ساتوشی با اشاره به تاریخ ایجاد نخستین بلاک در شبکه‌ی بیت‌کوین(Genesis Block) اظهارکرد: ۳ ژوئن ۲۰۰۹ آستانه‌ی دومین سقوط بانک‌ها محسوب می‌شود.

جمله‌ی ناکاموتو، اشاره‌ای است به سیاست‌های پولی غیر مسئولانه و بی‌ملاحظه‌ی بانک‌ها و دولت‌های سراسر جهان در زمان تلاطم شدید اقتصادی و همچنین ظهور نسل جدیدی که در برابر این شرایط مقاومت می‌کنند. این مقاومت به شکل یک ارز جدید، امن، مطمئن، سالم و غیر متمرکز با نام «بیت‌کوین» ارائه شده است.

عملکرد متحد یک ساختار آن را غیر قابل توقف می‌سازد

چهره‌های زیادی وجود دارند که شایستگی قرار گرفتن در فهرست افراد تحول آفرین در نظام مالی را دارا هستند. از هنری دیوید تورئو(Henry David Thoreau) و امتناع وی از تامین مالی جنگ امریکا-مکزیک از طریق مالیات تا اِد و الین برون(Ed and Elaine Brown)، که برای پایبندی به اعتقادات خود با امکان مرگ احتمالی توسط ماموران فدارال ایالات متحده امریکا روبه‌رو شده‌اند و هم اکنون در حال سپری کردن آخرین سال‌های عمر خود در زندان امریکا هستند، همچنین شری جکسون(Sherry Jackson)، مامور سابق اداره درآمد داخلی امریکا(IRS) که به دلیل امتناع از پرداخت مالیات بر درآمد سه سال را در زندان سپری کرد. برخی نیز استدلال می‌کنند که حتی حضرت مسیح با مالیات مخالف بوده و بازجو‌ها را با پاسخ‌های خود نسبت به پرداخت خراج به امپراطور سردر گم کرده است.

درهر صورت، هر چند ماهیت تاریخی این افراد ممکن است در طول زمان مه‌آلود جلوه کند، دلایل زیادی برای قانع‌کننده بودن این داستان‌ها وجود دارد. در رومان «اسپارتاکوس» که به‌دست هاوارد فاست نوشته شده است شورشیان و برده‌های فراری در همراهی با رهبر خود و برای گمراه ساختن مقامات رومی از مکان واقعی گلادیاتوری که رهبری آنها را برعهده داشت(خود شخص اسپارتاکوس)، فریاد می‌زدند «من اسپارتاکوس هستم!»

در اینجا به سادگی می‌توان سمبلی از «غیر متمرکز» بودن را دید. در همین حد کافیست که بگوییم وقتی یک ایده مثل «رمزارزهای غیرمتمرکز» شکل می‌گیرد، همراهی و اتحاد افرادی که به آن اعتقاد دارند کافیست تا آن را به یک ایده‌ی شکست‌ناپذیر تبدیل کنند. حتی در برابر قدرتمند‌ترین افراد و حکومت‌ها!

منبع: پوینیت

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها