ترامپ با نقشه جدید وارد شد ؛ آغاز یک عصر جدید
دولت ترامپ وارد گود لیتیوم شد: آمریکا با تملک سهم از پروژه «تاکر پاس» به دنبال شکستن انحصار چین در تأمین فلز حیاتی باتریهاست؛ جنرال موتورز در مرکز این استراتژی امنیتی-اقتصادی.

وزارت انرژی آمریکا، پنج درصد از سهام شرکت «لیتیوم امریکاس» و پنج درصد سهم در سرمایهگذاری مشترک این معدنکار کانادایی با جنرال موتورز را به تملک خود درآورد.
جدیدترین سرمایه گذاری دولت ترامپ
در حالی که ارزش کل این توافق فاش نشده است، «لیتیوم امریکاس» تائید کرد که توافقی را با وزارت انرژی آمریکا برای آغاز دریافت ۴۳۵ میلیون دلار از وام ۲.۲۶ میلیارد دلاری تصویب شده در دولت قبلی، برای حمایت از توسعه پروژه لیتیوم «تاکر پاس» نهایی کرده است.
این جدیدترین سرمایهگذاری دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در بخش خصوصی، پس از سرمایهگذاریهای اخیر در شرکتهای اینتل و «ام پی متریالز» (MP) خواهد بود. هدف از این سرمایهگذاریها، تقویت صنایعی است که برای امنیت ملی آمریکا حیاتی تلقی میشوند.
رویترز هفته گذشته گزارش داده بود که مقامات دولت آمریکا تحت مذاکرات مجدد شرایط وام دولتی ۲.۲۶ میلیارد دلاری، در حال مذاکره با شرکت «لیتیوم امریکاس» برای تملک سهم در این شرکت معدنی هستند. این وام برای معدن این شرکت در نوادا تصویب شده که قرار است به بزرگترین منبع تامین لیتیوم در نیمکره غربی تبدیل شود.
جنرال موتورز که سال گذشته ۶۲۵ میلیون دلار در این معدن برای ۳۸ درصد سهام سرمایهگذاری کرد، حق دارد تمام لیتیوم پروژه را از فاز اول و بخشی از فاز دوم آن به مدت ۲۰ سال خریداری کند. مقامات دولت آمریکا در ابتدا به دنبال این تضمین بودند که جنرال موتورز صرف نظر از شرایط بازار، این فلز را خریداری کند، اما این خودروساز با درخواستی مذکور مخالفت کرد و به درخواست دریافت سهام از سوی دولت منجر شد.
پروژه تاکر پاس
بر اساس گزارش رویترز، پروژه «تاکر پاس» مدتهاست که توسط جمهوریخواهان و دموکراتها به عنوان راهی کلیدی برای افزایش تولید مواد معدنی حیاتی آمریکا و کاهش وابستگی به چین مورد توجه قرار گرفته است. چین بزرگترین تولیدکننده لیتیوم در جهان بوده و سالانه بیش از ۴۰ هزار تن از این فلز را تولید میکند که این کشور را در جایگاه سومین تولیدکننده بزرگ لیتیوم در جهان، پس از استرالیا و شیلی، قرار داده است.
مصارف لیتیوم
لیتیوم پس از استخراج فلز خام از زمین، برای ساخت محصولاتی مانند باتریهای خودروهای برقی باید تصفیه شود. چین، در حال حاضر، ۶۵ درصد یا بیشتر از لیتیوم جهان را تصفیه میکند، در حالی که سهم آمریکا در این بخش، کمتر از سه درصد است.
این سرمایهگذاری و استراتژی آمریکا در حوزه لیتیوم، هرچند به طور مستقیم بر بازار داخلی ایران تأثیر فوری نمیگذارد، اما پیامدهای استراتژیک و غیرمستقیم مهمی برای اقتصاد و صنعت ایران در حوزه انرژی و مواد معدنی دارد.
تأثیرات استراتژیک و غیرمستقیم بر ایران
۱. تشدید رقابت جهانی و افزایش قیمت مواد معدنی (تأثیر مثبت بالقوه)
افزایش تقاضا برای لیتیوم: هدف اصلی آمریکا، کاهش وابستگی به چین و تأمین لیتیوم برای صنعت خودروهای برقی (EV) خود است. این اقدام باعث افزایش رقابت جهانی برای دسترسی به منابع لیتیوم میشود.
مزیت برای ایران: ایران نیز دارای ذخایر قابل توجهی از مواد معدنی است، از جمله لیتیوم (به ویژه در استانهای آذربایجان غربی و شرقی). با افزایش قیمت جهانی لیتیوم به دلیل کمبود عرضه یا رقابت شدید، ارزش ذخایر لیتیوم ایران افزایش مییابد. این میتواند در صورت دسترسی به بازارهای بینالمللی، منبع درآمد ارزی جدیدی برای کشور باشد.
۲. پیچیدهتر شدن مسیر تکنولوژی خودروهای برقی در ایران
فناوری باتری و زنجیره تأمین: ایران تلاش میکند تا صنعت خودروی برقی خود را توسعه دهد. با توجه به اینکه ۶۵ درصد فرآیند تصفیه لیتیوم در اختیار چین است، هرگونه تنش یا تغییر در نحوه تأمین مواد اولیه توسط چین (به دلیل فشار آمریکا) میتواند بر زنجیره تأمین جهانی تأثیر بگذارد.
دسترسی به فناوری: اگر آمریکا و غرب موفق شوند وابستگی خود به چین را کاهش دهند، ممکن است در آینده، دسترسی به فناوریهای پیشرفته تصفیه لیتیوم برای کشورهای تحت تحریم (مانند ایران) دشوارتر شود، زیرا این فناوریها به عنوان یک مزیت استراتژیک محافظت خواهند شد.
۳. تأثیر بر روابط ایران و چین (مشتری اصلی مواد معدنی)
فشار بر چین: سرمایهگذاری آمریکا نشاندهنده تلاش جدی برای کاهش سلطه چین در زنجیره تأمین مواد حیاتی است. چین بزرگترین مصرفکننده و تصفیهکننده لیتیوم است و ایران یکی از تأمینکنندگان احتمالی مواد خام برای چین محسوب میشود.
اثرگذاری بر قراردادها: اگر چین در تأمین منابع جهانی با چالش مواجه شود (مثلاً اگر آمریکا یا اروپا با کشورهای تولیدکننده لیتیوم قراردادهای انحصاری ببندند)، ممکن است چین برای تأمین نیازهای خود، فشار بیشتری بر تأمینکنندگان فعلی مانند ایران وارد کند یا قیمتهای پیشنهادی خود را تغییر دهد.
۴. امنیت ملی و راهبردهای معدنی
الگوبرداری: این اقدام آمریکا، سایر کشورها، از جمله رقبای منطقهای ایران، را تشویق میکند تا برای تأمین مواد معدنی حیاتی خود (مانند کبالت، نیکل و لیتیوم) سرمایهگذاری مستقیم دولتی انجام دهند. ایران نیز باید راهبرد ملی خود را برای حفاظت و بهرهبرداری از منابع خود، به ویژه ذخایر لیتیوم، بازنگری کند.
این اقدام آمریکا در لیتیوم، یک حرکت ژئوپلیتیک برای کاهش وابستگی به چین است. برای ایران، این امر به طور غیرمستقیم به بالا رفتن ارزش استراتژیک ذخایر لیتیوم داخلی منجر میشود، اما همزمان، پیچیدگیهای مربوط به ورود به زنجیره تأمین جهانی فناوری باتری را نیز افزایش میدهد.