حضور بیسابقه اتباع در بازار کار ایران صراحتا تایید شد
در حالی که برخی مسئولان و کارفرمایان از کمبود نیروی کار در ایران سخن میگویند، نرخ بیکاری جوانان و فارغالتحصیلان به بیش از ۲۳ درصد رسیده و حضور ۳ میلیون نیروی کار مهاجر، بازار کار را به چالشی پیچیده تبدیل کرده است. آیا مشکل واقعاً کمبود نیروی انسانی است یا ریشههای عمیقتری در اقتصاد و سیاستگذاری کشور وجود دارد؟

حمید حاجاسماعیلی، کارشناس بازار کار، به تشریح پارادوکس موجود در بازار کار ایران پرداخته است. در حالی که ادعاهایی مبنی بر کمبود نیروی کار مطرح میشود، آمارها نشاندهنده نرخ بالای بیکاری، بهویژه در میان جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی است. نرخ بیکاری عمومی کشور حدود ۷ درصد اعلام شده، اما این رقم برای جوانان و دانشآموختگان به بیش از ۲۳ درصد میرسد. این تناقض، ریشه در مشکلات ساختاری اقتصاد ایران دارد که نیازمند تحلیل عمیقتر است.
تحریم و رکود؛ قاتلان فرصتهای شغلی
تحریمهای اقتصادی، کاهش سرمایهگذاری داخلی و خارجی، و رکود در بخشهای کلیدی مانند ساختوساز، صنایع عمرانی و تولیدی، ظرفیتهای اشتغالزایی در ایران را به شدت کاهش دادهاند. توقف پروژههای عمرانی و کاهش بودجههای مرتبط با آن، بخشهای جذبکننده نیروی کار را فلج کرده است. در این میان، سرمایهگذاران به دلیل ریسکهای موجود، تمایلی به حضور در بازار ایران ندارند و این موضوع به افت فرصتهای شغلی منجر شده است.
دستمزدهای ناچیز و فرار به بازار غیررسمی
تورم مزمن و کاهش قدرت خرید خانوارها، دستمزدهای رسمی را به سطحی ناکافی برای تأمین حداقل معیشت رسانده است. نبود حمایتهای کافی مانند بیمه، مزایا و امنیت شغلی، نیروی کار ایرانی را از بازار رسمی دور کرده و به سمت مشاغل غیررسمی، دلالی، واسطهگری یا کسبوکارهای خانگی سوق داده است. این مشاغل، با انعطافپذیری بیشتر و در برخی موارد درآمد بالاتر، جذابیت بیشتری برای نیروی کار دارند.
فارغالتحصیلان بیکار؛ قربانیان ناکارآمدی نظام آموزشی
بخش بزرگی از بیکاران کشور را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند که پس از سالها تحصیل، یا بیکارند یا در فکر مهاجرت. ناکارآمدی نظام آموزش عالی، عدم ارتباط بین دانشگاه و بازار کار، و نبود آموزشهای مهارتمحور، از جمله دلایلی است که این گروه را در تنگنای بیکاری قرار داده است. این وضعیت، سرمایه انسانی کشور را به هدر داده و به مهاجرت نخبگان دامن زده است.
نیروی کار مهاجر: ۳ میلیون رقیب در بازار کار
برآوردها نشان میدهد حدود ۳ میلیون نیروی کار مهاجر در ایران فعال هستند که اغلب در شرایط سخت، با دستمزد پایین و بدون بیمه مشغول به کارند. این نیروها، بهویژه در مشاغل کمدرآمد، جای نیروی کار ایرانی را پر کردهاند. در مقابل، بسیاری از ایرانیان به دلیل نبود مزایا در بازار رسمی، به مشاغل غیررسمی روی آوردهاند که این امر تعادل بازار کار را برهم زده و تحلیلهای کلان را پیچیدهتر کرده است.
راه برونرفت؛ اصلاحات ساختاری به جای شعارهای سادهانگارانه
به گفته حاجاسماعیلی، بازار کار ایران با کمبود نیروی انسانی مواجه نیست، بلکه از کمبود انگیزه، کیفیت پایین فرصتهای شغلی و ضعف سیاستگذاری رنج میبرد. برای برونرفت از این بحران، باید از تمرکز بر شعارهایی مانند "کمبود کارگر" فاصله گرفت و به سمت اصلاحات ساختاری حرکت کرد. بازسازی اعتماد عمومی، افزایش بهرهوری و استانداردسازی فرصتهای شغلی، از جمله اقداماتی است که میتواند اقتصاد ایران را به ظرفیت واقعی خود نزدیک کند.
چشمانداز مبهم؛ آیا امیدی به تغییر است؟
تا زمانی که مشکلات ساختاری اقتصاد ایران حل نشود، پارادوکس بازار کار همچنان پابرجا خواهد ماند. افزایش سرمایهگذاری، بهبود دستمزدها، تقویت نظام آموزشی و ایجاد مشوقهای لازم برای حضور نیروی کار در بازار رسمی، از ضروریات بهبود وضعیت کنونی است. آیا سیاستگذاران برای این چالشها راهحلی خواهند یافت؟
ارسال نظر