|
کدخبر: 312122

هوشمندسازی، زیرساخت پایدارماندن در صنعت فولاد

مهدی ایزدیار، مدیرعامل فناپ زیرساخت

در تولید فولاد همواره باید انواع فرایندها مدیریت بشوند؛ از اتصال تجهیزات به یک سامانه متمرکز تا ردیابی تولید و اطمینان از اینکه مشتریان محصولات با کیفیت دریافت می‌کنند. در این میان بزرگ­ترین چالش تولیدکنندگان فولاد، بهینه­‌سازی توزیع مواد، توزیع محصول و اطمینان از این نکته است که زنجیره تامین در هر دو سوی عملیات در شرایط بهینه، کار کند. اگر فقط یک ماده برای تولید وجود نداشته باشد، خط تولید متوقف می‌شود و زیان‌های سنگینی در پی دارد.

ایزدیار

تحول دیجیتال، بخش‌های مختلف سازمان را از حالت جزیره‌ای خارج می‌کند و همه را در یک بستر یکپارچه، به هم پیوند می‌دهد. به این ترتیب ضریب همکاری را بالا می‌برد و به فرایندها سرعت می‌بخشد. با دیجیتالی‌ شدن فرآیندها، کلان­‌داده‌ها از تجهیزات متصل دریافت و برای بهبود پیش­‌بینی و درک بهتر فرایندها، تحلیل و پردازش می‌شوند.

بکارگیری فناوری­‌های جدید شیوه­‌های تولید را دگرگون می‌کند و به شرکت­‌های فولاد نسبت به رقبای خود برتری می‌­بخشد. برای مثال، تجزیه و تحلیل پیش­‌بینی‌کننده، می‌­تواند سرعت تولید را بهبود بخشد و هزینه­‌ها را کاهش دهد که این‌ها فقط با تجزیه و تحلیل کلان­داده­ها امکان­پذیر است. شرکت­ها بدون تجمیع داده­ها نمی­توانند به دید همه جانبه‌ای نسبت به کسب‌وکار خود برسند یا الگوهایی را برای بهبود روندهای کاری شناسایی کنند.

صنعت فولاد، از پیشتازان تحول دیجیتال در صنعت جهانی

صنعت فولاد از نخستین صنایعی است که از فناوری‌­های دیجیتال برای بهبود فرایندها، افزایش کیفیت محصولات، ایجاد فرصت­‌های جدید و سود بیشتر، بهره گرفته است. برپایه داده‌های منتشر شده در پایگاه دیس‌دیولایو (thisdaylive) بازیگران اصلی تولید فولاد در دنیا با نرخ رشد سالیانه ۱۰.۹ درصد در حوزه تحول دیجیتال سرمایه‌گذاری می‌کنند و طبق داده‌های موسسه مشاوره و تحقیقات ABi research تولیدکنندگان فولاد تا سال ۲۰۳۰ سالیانه شش میلیارد دلار در زمینه تحول دیجیتال سرمایه‌گذاری خواهند کرد.

شرکت ویزاتا که در حوزه هوشمندسازی صنعتی فعال است و سال ۲۰۱۶ جایزه شریک سال مایکروسافت را دریافت کرد، یک نظرسنجی از شرکت‌های فولادی انجام داده که برپایه این نظرسنجی بیش از ۷۸ درصد از آنها، برنامه تحول دیجیتال را برای کمک به بهبود بهره‌­وری و افزایش کارایی آغاز کرده‌­اند. فناوری‌های جدید مورد نیاز برای تجزیه و تحلیلِ حجم وسیعی از داده‌ها به اندازه چند سال پیش پر هزینه نیستند و شرکت‌ها می­توانند با قیمتی بصرفه از آنها استفاده کنند.

هوشمندسازی پاسخی به چالش مدیریت زنجیره تامین

در صنعت فولاد بیشتر کارخانه‌ها و تجهیزات بدون ارتباط با یکدیگر کار می‌کنند، بنابراین چالش بزرگ آنها مدیریت زنجیره تامین است. در شکل سنتی، مدیران زنجیره تامین، مجبور هستند برای اینکه پیش‌بینی­‌های درستی از تغییرات بازار داشته باشند با طیف گسترده‌ای از گروه‌های مختلف جدا از هم، در تماس باشند، از طرفی به دلیل نبود زیرساخت یکپارچه اطلاعاتی، مدیران دسترسی کمی به اطلاعات لحظه­ای دارند و این به بروز اشتباه‌ها و خطرات بسیاری می‌انجامد، بطوریکه برنامه‌ریزی دقیق بلندمدت تقریباً غیرممکن می‌شود، بنابراین بیشتر تولیدکنندگان ناچارند روی اهداف کوتاه‌مدت تمرکز کنند که منجر به از دست رفتن فرصت‌های تجاری زیادی می‌شود.

بنابراین چالش موجود صنعت فولاد، یافتن راهی برای طراحی برنامه‌های  بلندمدت است که لازمه آن استفاده از فناوری‌های نوپدید مانند حس‌گرهای اینترنت اشیا صنعتی برای جمع‌آوری داده‌ها تا راهکارهای هوش مصنوعی (AI) برای تجزیه و تحلیل کلان­داده‌هاست. این فناوری‌ها، نظارت بر سیستم‌های پیچیده را بهبود می‌بخشند و به مدیران اجازه می‌دهند در لحظه به گزارش‌ها و تحلیل‌های دقیق دسترسی پیدا کنند.

پیش‌بینی هوشمند در تمام فرایند تولید و تجارت فولاد

روش­های پیش­بینی مدرن نسبت به شیوه‌های سنتی که به مشاوره و تجربه کارشناس بستگی دارند، بسیار دقیق­تر هستند و به شرکت­ها زمان بیشتری می­دهند تا برای تغییرات بازار آماده شوند. راهکارهای هوش مصنوعی همواره از داده­های عملیات، برای تجزیه و تحلیل کل فرایند تولید استفاده می­کنند و جایی برای خطا باقی نمی­گذارند و با هوشمندترشدن الگوریتم‌های یادگیری ماشین، دقت پیش‌بینی‌ها در طول زمان بیشتر هم می‌شود.  بررسی‌های موردی نشان می‌دهد به محض اینکه یک شرکت، فناوری­های جدیدی مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین را بکار بگیرد، دقت پیش­بینی­های خود را 20 تا 30 درصد افزایش می‌دهد.

بکارگیری پیش‌بینی‌های هوشمند در تعمیر و نگهداری پیشگیرانه، مدت توقف کار برای تعمیرات، هزینه‌ها و دفعات تعمیر و نگهداری را کاهش می‌دهد. هوش مصنوعی که همه مؤلفه­ها را ردیابی می­کند می­تواند زمان دقیق خراب شدن یک ماشین را پیش­بینی کند. همچنین می­تواند تشخیص دهد کدام قطعات نیاز به تعویض دارند، بنابراین شرکت­ها نیازی به صرف هزینه زیاد برای تعویض قطعات نخواهند داشت و فقط باید قطعاتی را بخرند که نیازمند تعویض هستند.

فناوری‌­های دیجیتال اگر در زمینه فروش اعمال شوند، می­توانند با نظارت بر نیازهای مشتریان و عواملی که تقاضا را افزایش می­دهند، به پیش­بینی افزایش تقاضا کمک کنند. درک آنچه مشتریان انتظار دارند و توانایی پیش­بینی افزایش تقاضا به تولیدکنندگان فولاد اجازه می­دهد فهرست کالاها را بهینه کنند و سود ناخالص بازاریابی را افزایش دهند و بطور کلی خدمات بهتری ارائه کنند.

تجزیه و تحلیل پیشرفته می­تواند تقاضا را به بخش­های جداگانه تقسیم کند و برای هر دسته پیش­بینی­های دقیق­تری داشته باشد. سپس شرکت‌­ها از بینش ایجاد شده برای پیش‌­بینی‌ تقاضا استفاده می­کنند که نسبت به روش‌­های سنتی بسیار دقیق­‌تر است.

تحول دیجیتال را از کجا آغاز کنیم؟

پذیرش فناوری‌­های دیجیتال، فقط درصورتی مزایای قابل توجهی دارد که بدُرستی انجام شود، از این رو لازم است که چالش‌ها را به دسته­‌های مشخص تقسیم کنیم و برای هرکدام ابزار خاص آن را بکار بگیریم. به این ترتیب، شرکت‌ها در هر مرحله از فرایند پیاده‌سازی، می‌توانند بدون اینکه منتظر تکمیل شدن راهکار بمانند، ارزش کسب کنند.

اگرچه بکارگیری راهکارهای دیجیتال در عملیات تولید فولاد مهم است، اطمینان از پایداری آن، هم بسیار اهمیت دارد. برای اطمینان از تحول موفقیت­‌آمیز فرایندهای دیجیتال، جدا از تغییر فرایندهای کسب­‌وکار و تولید، تغییر فرهنگ و رفتار کارکنان هم ضروری است.

بحث نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده بسیار مهم است، شرکت­ها باید نقش­‌های جدید را به افراد مناسب واگذار کنند و متخصصان حوزه داده را برای توسعه و حفظ الگوریتم­‌ها بکار بگیرند. بقیه کارکنان نیز برای آموختن مهارت­های جدید مورد نیاز برای کار با فناوری‌­های جدید و افزایش کارایی به آموزش­‌های بیشتر نیاز دارند.

گذار از نگاه سنتی به رویکرد اکوسیستمی در کسب‌وکار

تحول دیجیتال نیازمند تغییری در الگوی ذهنی و مدل کسب‌وکار است بگونه‌ای که یک شرکت فولاد بتواند در بستر اکوسیستم با یک اپراتور هوشمندسازی صنعتی و شرکت‌های فناور، نه بعنوان پیمانکار که در قامت شریکی راهبردی، وارد همکاری دامنه‌دار بشود تا بتواند این فرایند را پیاده‌سازی کند.

تحول دیجیتال و چالش پایداری صنایع فولادی

تحول دیجیتال در صنعت فولاد هنوز راه زیادی در پیش دارد، اما این روند اجتناب‌ناپذیر است. در این شرایط آن دسته از تولیدکنندگان فولاد که زودتر رویکرد دیجیتالی شدن را در پیش بگیرند، برتری قابل توجهی نسبت به رقبای پیدا می‌کنند و آنها که در برابر این روند مقاومت ‌می‌کنند بی‌گمان از رقبا عقب می‌مانند، بویژه با واقعی شدن هزینه انرژی، برچیده‌شدن برخی حمایت‌های خاص و البته الزامات زیست محیطی، بازار را هم از دست ‌می‌دهند.

تحول دیجیتال، مسیری طولانی و پر چالشی است که پایداری در آن اهمیت بالایی دارد. از همین رو موفقیت در پیمودن این مسیر با یک پیمانکار تحول دیجیتال امکان‌پذیر نیست بلکه شرکت‌های فولادی نیازمند همراه شدن با یک اپراتور صنعت هوشمند در قامت یک شریک راهبردی هستند.

 

نویسنده: مهدی ایزدیار
  • سلطانی ارسالی در

    صنایع فولاد ایران تا زمانیکه از یارانه ا نرژی و رانت‌های دولتی بهره می‌گیرند به س مت هوشمندسازی نمی‌روند

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها