|
کدخبر: 112545

بورس نماد شفافیت و فساد زدایی

بردیا امیرتیموری - روزنامه نگار

یک اقتصاد روبه رشد و پویا در بستر سالم شکل می‌گیرد بورس در وهله اول یک بستر جلوگیری از شکل گیری رانت و فساد اقتصادی است. شفافیت بورس یک ابزار مبارزه با فساد اقتصادی است بورس نماد شفافیت است و باعث می‌شود تا شرکت‌های بورسی در اتاق شیشه‌ای شفافیت قرار بگیرند از آنجا که هر ناشر بورسی به ناچار باید همه اقدامات با اهمیت خود را در سامانه کدال شفاف‌سازی کند و این اطلاعات در دسترس همگان و از جمله روزنامه نگاران قرار می‌گیرد.

بردیا-امیرتیموری

 ناشران بورسی که همان شرکت‌های بورسی هستند باید در نخستین فرصت در سامانه کدال اطلاع رسانی کنند این اطلاعات شامل تمام خرید و فروش‌های مهم شرکت، تغییر در ترکیب سهامداران و یا اعضای هیات مدیره و اطلاعات تحصیلی اعضای هیات مدیره می‌شود عملکرد شرکت، گزارش سال مالی، طرح‌های توسعه و... می‌پردازد. ترکیب اطلاعات سامانه کدال و سایت مدیریت فناوری بورس تهران که میزان سهام سهامداران درصدی شرکت‌ها در آن موجود است برای روزنامه نگاران پژوهشی و فساد ستیز را به منبعی مطمئن تبدیل می‌کند که تا حد زیادی می‌تواند باشد از بسیاری از پنهان کاری‌های منجر به فساد سیستماتیک جلوگیری کند.  

از سوی دیگر افزایش و یا کاهش بیش از ۵۰٪ درصدی ارزش سهام در دوره‌های زمانی مشخص ناشران بورسی را ملزم به برگزاری کنفراس اطلاع رسانی و پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در این سامانه کرده است که این موضوع میتواند هم به شفافیت بیشتر منجر می‌شود و هم می‌تواند تا حد زیادی از عدم پاسخگویی شرکت‌ها به رسانه‌ها می‌کاهد بی‌شک اگر دسترسی روزنامه نگاران نیز به این سامانه برای طرح پرسش فراهم گردد این سامانه میتواند نقش موثرتری ایفا کند.

اما از فواید بورس برای فساد زدایی از اقتصاد کشور که بگذریم می‌توانیم به موضوع اقبال عمومی به بازار سرمایه و خوبی‌ها و بدی‌های آن بپردازیم با آنچه در ادامه خواهیم گفت نگارنده می‌پندارد افزایش اقبال عمومی به بورس برای کشور یک نعمت است و شاید از یکی از معدود اقدامات صحیح اقتصادی دولتمردان در چند دهه گذشته باشد.

اما چرا افزایش اقبال به بازار سرمایه را نعمت می‌دانیم

منتقدان به بازار سرمایه و از جمله برخی از اقتصاد دانان رشد فزاینده شاخص بورس در ۶ ماه گذشته را در قیاس با سایر بازارها مخاطره آمیز می‌دانند و این موضوع را آسیب زا می‌پندارند صاحبان این دیدگاه با مقایسه رشد سایر بازار‌های مالی مثل مسکن و ارز در مدت مشابه را متناسب با رشد شاخص بورسی نداشته‌اند و این موضوع را به عنوان پایه استدلال خود مطرح می‌کنند استدلالی که به جهات مختلف قابل نقد است این کارشناسان مبدا تحلیل زمانی خود را ۶ ماه گذشته می‌دانند و با تعیین این مبدا یک خطای محاسباتی را مرتکب می‌شوند در حالی که دلار ظرف کمتر از ده سال از قیمت ۱۰۰۰ تومان به حدود ۲۵۰۰۰ تومان رسیده است و نزدیک به ۲۵ برابر شده است شاخص بورس تهران نیز در طول ده سال گذشته تقریبا همین مقدار رشد داشته است اگر مبدأ خودرا سال ۱۳۵۹ انتخاب کنیم ظرف ۴۰ سال بازار مسکن و ارز رشد بالاتری را تجربه کرده‌اند وبورس در جا زده است.

 در حالی که در کشورهای توسعه یافته و قدرت‌های اول اقتصادی دنیا ضریب سهامداری عامه مردم در بورس ۴۵تا ۵۰ درصد است در کشورما این ضریب اکنون با فرض ۵ میلیون که معاملاتی به نزدیک ۷ درصد رسیده است هرعقل سلیمی حضور سرمایه مردم در بازار سرمایه و تامین مالی پروژه‌های بزرگ که در نهایت به رشد و توسعه کشور منجر خواهد شد از دلالی و سوداگری در بازار مسکن و دلار و سکه بهتر می‌دانند مردم در پی کاهش روز افزون ارزش پول ملی در پی پناهگاهی هستند تا از سرمایه خود دربرابر این کاهش محافظت کنند آیا این پناهگاه می‌تواند جایی بهتر از بورس باشد که مستقیم با صنعت و اشتغال کشور مرتبط است.  

هرچند بازار بورس ظرفیت‌های بسیاری دارد اگر این اعتماد‌سازی مردم توسط دولت و حکومت ادامه یابد می‌تواند از در جهت تکمیل پروژه‌های نیمه تمام و یا گسترش خطوط حمل‌ونقل ریلی و توسعه صنعت هوایی و در نهایت توسعه متوازن اقتصاد کشور موثر باشد.

نویسنده: بردیا امیرتیموری
  • سید محمد اسماعیل هدایتی ارسالی در

    بسیار بسیار عالی....
    درود به شرافت قلم های پاک و قلم به دستانی که تنویر افکار عمومی میکنند...

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها