آماده نبودن مسئولان برای مقابله با سیلاب، عدم لایروبی به موقع، ملاحظات فنی نامطلوب در طراحی زیرساختهای شهری و حفاظتی، عدم وجود نظام پیشبینی و اخطاردهی و عمل بر اساس آن، نبود اطلاعات قابل اطمینان و به هنگام از شرایط رودخانهها از مهمترین دلایل تشدید خسارات سیل معرفی شده است.
گسترشنیوز: سیلهای به وقوع پیوسته در اواخر اسفندماه سال ۱۳۹۷و نیمه اول فروردین ماه ۱۳۹۸در نقاط مختلف کشور باعث خسارات جانی و مالی چشمگیر شد. بررسی آمار و ارقام و علل مربوط به سیلهای مذکور میتواند از آن جهت مفید واقع شود که به سیاستگذاران و تصمیم گیران دید صحیح و واقع گرایانهای از این پدیده میدهد. همچنین در اتخاذ تصمیمهای آتی مفید واقع شده تا احتمالاً از بروز حوادث مشابه جلوگیری شود.
در این بین مرکز پژوهشهای مجلس، به بررسی دلایل اصلی تشدید خسارات ناشی از سیل در سه استان گلستان، لرستان و خوزستان پرداخته و راهکارهایی برای کاهش خسارات سیلابهای احتمالی آینده بیان کرده است.
در مورد سیل رودخانه گرگان رود استان گلستان اقدامات ضعیف سازهای و غیرسازهای پایین دست و همچنین تجربه نگرفتن از سیلهای قبل استان گلستان نیز به تشدید خسارات سیل گرگان رود منجر شده است. از سویی دیگر از اول اسفندماه ۱۳۹۷مخازن سدهای گلستان و وشمگیر کاملاً و سد بوستان نیز تا ۷۰درصد از آب پُر بوده است. این امر به معنای عدم آمادگی متولیان در کنترل سیلاب هایی حتی با حجم بسیار کمتر از سیلاب اخیر است. مسئولان امر با توجه به پُرآب بودن سال آبی جاری و اینکه عمده بارشها در اسفند و فروردین اتفاق میافتد، باید تمهیدات ایجاد فضای خالی را در مخازن سدهای موضوعه اجرایی میکردند، ولی این امر از زمان پُر شدن مخازن سدها در اول اسفندماه اجرایی نشد. البته شایان ذکر است که حجم سیلاب به وقوع پیوسته از حجم کل مخازن سدهای موضوعه بسیار بیشتر بوده است، اما نکته مهم این است که آمادگی برای مواجه شدن برای سیلهای بسیار کوچکتر از این سیل نیز وجود نداشته است و در صورت وقوع یک سیل بسیار کوچکتر نیز، مدیریت نامطلوب مخزن به خساراتی نیز منجر میشد.
از طرف دیگر باید به نقش پیشبینیهای فصلی در مدیریت مخازن سدها نیز اشاره نمود. در صورت وجود پیشبینیهای فصلی قابل اطمینان و یا حداقل وجود چشمانداز فصلی نسبتاً قابل اطمینان، امکان مدیریت مخازن با طرح ریزی مناسب تری وجود دارد. همچنین باید عنوان نمود که عدم عملکرد صحیح دریچههای سدها در این شرایط به دلایل مختلف، از جمله دلایل مکانیکی و تجمع رسوب، میتواند تبعات جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد. در این راستا مانور دورهای و بازدیدهای منظم از تأسیسات مربوطه، مورد تأکید است.
در خصوص سیل گلستان مجموعا باید گفت، تجربه نگرفتن از سیل سالهای ۱۳۸۰و ۱۳۸۱و همچنین انجام ندادن اقدامات مؤثر سازهای نظیر احداث سدهای کوچک در سرشاخه ها، دیوارههای حفاظتی با دوره برگشتهای مناسب، لایروبی، آزادسازی مسیر و مقاومسازی ساختمانها قطعاً به تشدید چشمگیر خسارات انجامیده است. اقدامات غیرسازهای کنترل سیلاب نیز نظیر سیستمهای هشدار، تهیه نقشههای خطر، مدیریت مخازن و بیمه سیل نیز در سیل اخیر عملکرد مؤثری نداشتهاند.
در صورت انجام لایروبی رودخانه گرگان رود، افزایش ظرفیت آب گذری رودخانه بین ۳۰تا ۵۰درصدامکانپذیر میبود که میتوانست حجم آب ورودی به مناطق گنبد و آق قلا را به نحو چشمگیری کاهش دهد و همچنین سرعت تخلیه آب را از مناطق سیل گرفته (یکی از مشکلات اصلی سیل اخیر گرگانرود)، نیز افزایش دهد. البته مشخصاً به دلیل حجم بالای سیلاب، وارد شدن خسارات تقریباً اجتناب ناپذیر بود، ولی اقدامات موضوعه در کاهش آنها میتوانست نقش مؤثری ایفا کند.
اما در خوزستان شرایط زمان کافی برای ایجاد فضای خالی در مخازن سدها با توجه به آستانه تحمل پایین دست وجود نداشته است و برای ایجاد فضای خالی قابل توجه در مخازن سدها تنها راه، ایجاد سیلهای مصنوعی در پایین دست بوده است.
نکته مهم دیگر که در سیل هر سه استان به تشدید قابل توجه خسارات انجامیده، تجاوزات و تصرفات بستر و حریم رودخانهها و مسیلها بوده که از دلایل اصلی آن ناهماهنگیهای دستگاههای مرتبط در تعیین تکلیف تصرفات است.
همچنین گفتنی است وجود سدهای متعدد در حوضه آبریز کارون بزرگ، این حوضه را به حوضهای به شدت کنترل شده تبدیل کرده است. این موضوع بدان معناست که اگرچه سدهای مذکور ابزار و موقعیت مناسبی را جهت کنترل سیلاب فراهم میآورند، ولی به همین میزان نقش خطاهای انسانی و تصمیمات نادرست در مدیریت مخازن نیز چالش برانگیزتر خواهد شد.
قابل ذکر است از اواسط بهمن ماه ۱۳۹۷به دنبال بارشهای متعدد سال آبی، ۱۳۹۷-۱۳۹۸مسئولان امر در حوضه آبریز کارون بزرگ در جهت رهاسازی ذخایر سدها اقدام کردهاند. از این رو گفتنی است که با پیشبینیهای فصلی و اخطارهای به موقع جهت مدیریت مخازن میتوان خسارات را به حداقل رساند و حداکثر ذخیرهسازی را بدون آسیب به پایین دست انجام داد.
در نتیجه در رخدادهای سیل فروردین ماه ۱۳۹۸در حوضه کارون بزرگ، از دلایل اصلی تشدید خسارات، اقدامات ضعیف سازهای پایین دست بوده است. عدم وجود دیوارههای سیل بند یا ضعیف بودن آنها در نقاط بسیاری باعث آبگرفتگی مناطق شده است.
همچنین دیوارههای حفاظتی و سیل بندها در بعضی نقاط نیز از کمیت و کیفیت کافی برخوردار نبوده و در نهایت این موضوع منجر به زیر آب رفتن مناطق مختلفی از ساحل رودخانه کارون در محدوده شهر اهواز (پارکهای ساحلی) شده است.
اما در خصوص اصلیترین دلایل تشدید خسارات در سیل لرستان به موضوعات زیر میتوان اشاره کرد:
ـ تعرضات و تصرفات بستر و حریم رودخانه ها،
ـ عدم وجود سازههای کنترل سیل در مناطق شهری و روستایی حساس (دیوارههای سیل بند)
ـ عدم وجود سدهای مخزنی در این بخش از حوضه آبریز کرخه
ـ کاهش ظرفیت آبگذری رودخانه در نقاط مختلف به دلایل انسانی
ـ منحصربه فرد بودن سامانه بارشی مولد سیل
متأسفانه در مواردی رعایت نکردن ملاحظات فنی در طراحی زیرساختهای شهری و بین شهری به خسارات مالی و حتی جانی منجر شده است. گفتنی است تمام اقدامات کنترل سیل در دو دسته سازهای و غیرسازهای جای میگیرند. متأسفانه دستگاههای متولی امر در هر دو نوع اقدامات در موارد متعددی ناموفق بودهاند. در اقدامات سازهای کنترل سیل که عمدتاً شامل ساماندهی و مهندسی رودخانه، تعیین حد بستر و حریم، لایروبی، افزایش ظرفیت آبگذری، سیل بندها، شبکه جمع آوری آبهای سطحی و زهاب ها، حوضچههای کنترل سیل و مقاومسازی ساختمانها میشود، خللهای متعددی وجود دارد که مصادیق آن در سیلهای اخیر مشخص شده است.
در این دسته از اقدامات، تهیه نقشههای پهنه بندی سیل، تهیه نقشههای خطر سیلابهای شهری، سیستمهای پیشبینی و هشدار، مدلهای مدیریت مخازن تحت شرایط سیلابی و بیمه سیل جای دارند، که به غیر از موارد بسیار معدودی، تقریباً در سیلهای اخیر، هیچ عملکردی نداشته است. توفیق نداشتن اقدامات سازهای و غیرسازهای کنترل سیل، به شدت خسارات ناشی از آن را افزایش میدهد.
در وقایع سیل اخیر خلأ استفاده از سامانههای پیشبینی و هشدار سیل در چهارچوب مدیریت جامع سیل به شدت حس میشود.
منبع: اقتصاد آنلاین