|
کدخبر: 282817

تلفیق علم و تجربه، تنها راه نجات اقتصاد

سیدحسین آقا سیدمرتضی- عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت

افزایش کمی و گسترش دایره اثرگذاری و فعالیت شرکت‌های دانش‌بنیان در سال‌های اخیر که قیمت نفت نوسان بسیاری را تجربه کرده و عملا دولت به‌معنای عام آن، نمی‌تواند حساب ویژه‌ای روی درآمدهای نفتی باز کند، یکی از رخدادهای مهم در تاریخ اقتصاد ایران است که می‌توان و باید آن را به فال نیک گرفت.

سید-مرتضی

در تمام این سال‌ها، دولت‌ها به پشتوانه درآمدهای نفتی و خام‌فروشی منابع سرزمینی، روز‌به‌روز فربه و چاق شدند و روی تمام اشتباهات خود، با پول نفت سرپوش گذاشتند و تمام برنامه‌ها و سیاست‌های اقتصادی خود را برمبنای قیمت نفت تعیین می‌کردند؛ غافل از اینکه هر نوسانی در قیمت این ماده ارزشمند و این نعمت خدادادی می‌توانست روی کیفیت فعالیت‌ها و خدمات دولت و حتی ضریب نفوذ اقتصاد تاثیرگذار باشد تا جایی‌که نفت به‌عنوان یک داشته سرزمینی، به‌دلیل رویکرد غلط دولت‌ها، به یک پاشنه آشیل برای تحریم اقتصاد ایران تبدیل شد و عملا این ماده گرانبها که می‌توانست تضمین اقتصاد کشور در شرایط بحرانی باشد، به اهرم فشار تبدیل شد.

این روند اما در سال‌های اخیر با اصلاح ادبیات اقتصادی تا حدی مختل شده و حالا در فضای اقتصادی ایران به‌جای داشته‌های سرزمینی، صحبت از اندیشه، خلاقیت و نوآوری است و حتی در مواردی که حرف از معدن و نفت به میان می‌آید، همه به‌دنبال حصول ارزش‌افزوده و فرآوری محصولات و عرضه تولیدات نوآورانه به بازار هستند.

 این فرهنگ گرچه دیر، اما بالاخره در بدنه اقتصادی کشور نهادینه شد؛ گرچه همچنان می‌توان وجود اندیشه سنتی و حضور مدیران پایبند به روش‌های منسوخ‌ را مهم‌ترین مانع در تغییر فضای اقتصاد کشور دانست.

باید دانست، دیر یا زود ادبیات نوین اقتصادی سراسر کشور را تسخیر خواهد کرد، اما هر چه این مهم به تاخیر بیفتد، دستاوردهای حاصل از این اصلاح نگرش کمتر و هزینه‌های ناشی از اصرار به روش‌های سنتی، بیشتر خواهد بود.

 نکته مهم اینکه دولت برای رسیدن به اهداف تعیین‌شده در اسناد بالادستی، نیازمند حضور اندیشه جوان و فکر خلاق است، اما این مهم نباید سبب غفلت از اصول ثابت اقتصادی شود.

در واقع نباید به بهانه علم و دانش روز، از تجربه غافل شد که تجربه خود بزرگ‌ترین علم است؛ بنابراین دولت باید در انتصابات خود در بخش‌های گوناگون اقتصادی از گمرک گرفته تا مناطق آزاد و بانک‌ها، تلاش کند توازن منطقی بین مدیران باتجربه و منعطف و مدیران جوان و باانگیزه برقرار شود، چراکه حذف هر یک از این دو گروه (به هر بهانه‌ای که باشد) پیامدهای منفی بسیاری خواهد داشت.

با این رویکرد، دولت باید ضمن پرهیز از هر گونه اقدام عجولانه یا همراه با نگاه و نگرش سیاسی، در گام نخست سرمایه‌های انسانی موجود را بشناسد و در گام دوم، فضا را برای ورود اندیشه نو و فکر جدید به‌ویژه به رده‌های تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری فراهم کند تا با دو بال تجربه و دانش بتواند به قله برسد.

 با این حال، متاسفانه دولت سیزدهم در مدت فعالیت خود همواره از یکی از این دو غفلت کرده و شاید (قطعا) این مهم را می‌توان ریشه همه مشکلات اقتصادی دانست.

با توجه اکید به دانش بدون توجه به تجربه و اتکا به تجربه بدون در نظر گرفتن علم، هرگز اقتصاد ایران به نقطه مطلوب نخواهد رساند.

نویسنده: سیدحسین آقا سیدمرتضی

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها