اختصاصی گسترشنیوز به بهانه سیل ۹۸:
شهرداران محترم لطفا فرق مسیل و پیادهرو را یاد بگیرید
شاپور پشابادی - خبرنگار
نمیتوان جلوی وقوع رخدادهای طبیعی مثل سیل را گرفت اما مسئولان و مدیران مسئولیتپذیر، مطلع و بهقولمعروف کاربلد میتوانند میزان خسارات جانی و مالی را به حداقل برسانند. به نظر میرسد که قانونگریزی، قصور و کماطلاعی مسئولان شهرها و مناطق سیلزده در رقم خوردن اینهمه خسارت، نقش اساسی داشته است. اگر تجربه و درسهای این سیل جدی گرفته نشود تعداد بیشتری از شهرها و روستاهای ایران به گلستان، گمیشان، شیراز و تبدیل خواهند شد.
کشور ما مدتها بود که روی بارشهای سنگین را به خود ندیده بود. نسل جدید، وصف بارانهای سیلآسا را فقط از پدر و مادر و بزرگترهای فامیل شنیده بود. گذر زمان، فراموشی آورد و یادمان رفت که در کشورهای خشک و کمبارانی مثل کشور ما، رحمت الهی ممکن است با سیل همراه باشد. امسال این غفلت و فراموشی، گران تمام شد. ۲۵ هزار خانه تخریب شد، ۷۳ نفر از هموطنانمان جان باختند و از قرار معلوم، میزان خسارت مالی به چیزی حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان رسیده است. گلستان و شیراز و پلدختر به تیتر اول رسانهها تبدیل شدند تا یادمان بیاید سرزمین گرم و خشک ما، هر آن ممکن است دستخوش بارشهای ادامهدار و چندروزه شود.
ایام عید، بازار گمانهزنی درباره دلایل و عوامل سیل داغ بود. ملت میخواست بداند که دقیقا چه شد که اینگونه شد. دلایل متعددی مطرح شد. کارشناسان گفتند که اگر هشدارهای زیستمحیطی یکی دو دهه اخیر جدی گرفته میشد، اگر به حال بهرهبرداریهای بیرویه از مراتع، ساختوساز در نواحی جنگلی و فرسایش خاک، فکری میشد و اگر لایروبی مسیرهای سیل به فراموشی سپرده نمیشد از شدت خسارت کاسته میشد و دولت و نهادهای مدیریت بحران تا به این حد غافلگیر نمیشدند. نمیگویم که مدیریت بحران و امدادرسانی، بیعیب و نقص بوده است. صدالبته، کاستیهایی وجود داشته اما درد اینجاست که وقتی چندین و چند دهه، جنگل به ویلا تبدیل شود از کارآمدترین نظامهای مدیریت بحران هم کار زیادی ساخته نیست. نمیتوان چند دهه دستکاری اقلیمی، جنگلزدایی و ویلاسازی را در دستور کار قرار داد و بعد انتظار داشت که هلالاحمر و ستادهای مدیریت بحران، ظرف مدتی کوتاه، شقالقمر کنند و چند دهه بیتوجهی و سهلانگاری مسئولان سازمانهای دیگر را جبران کنند. نسلهای قبلی با شنیدن «شمال» به یاد جنگل و دارودرخت میافتادند اما اکنون و به برکت مسئولیتپذیری مسئولان شهری، نمیشود از گیلان و مازندران یاد کرد و به یاد انبوه ویلاهایی که هر روز، عرصه را بر جنگلها تنگتر میکنند نیفتاد. در رابطه با منع ساختوساز در نواحی جنگلی، هیچ خلأ قانونی وجود ندارد و در این چند دهه بهاندازه کافی قانون و آئیننامه و مصوبه تصویب شده و درباره تاثیرات زیانبار آن هشدار داده شده بود. به عزم و ارادهای جدی و قاطع نیاز بود که قانون را به عمل تبدیل کند اما هشدارها در حد شعار باقی ماند.
سیل شیراز درس بزرگی به همراه داشت. به اعتقاد بسیاری از اهالی این شهر، اگر مسیر طبیعی رود، جاده و خیابان و پیادهرو نمیشد، تصاویر و ویدئوهای مربوط به واژگونی و غوطهور شدن انبوه خودروهای مردم در سیل به پربینندهترین ویدئوهای شبکههای اجتماعی تبدیل نمیشد. باورش سخت است که بعضی مسئولان شهری ما نمیدانند حریم رودخانه و «مسیل» به چه معناست؟ و چه کارکردی دارد؟ شاید فکر کردهایم که طبیعت و سیل با دیدن ساختوسازها و هزینههایی فراوانی که کردهایم، حیفشان میآید و راه خود را کج میکنند. بهنظر میرسد که چند دهه کمبارانی باعث شده که رودخانه فصلی را رودخانه ندانیم و انتظار داشته باشیم که رود، دیگر از مسیر طبیعی خود عبور نکند. بههرحال سیل ۹۸، میزان دانش مدیریتی و شهری این جماعت را آشکار کرد. سوال اینجاست که این شاهکار مدیریتی به شیراز محدود میشود یا امثال آن را در شهرها و روستاهای دیگر کشور هم میتوان سراغ گرفت؟ تکلیف ساختوسازهای انجام شده در حریم رودخانه خشک شیراز چه میشود؟ از همه مهمتر آیا وقت آن نرسیده است که بررسی جامعی صورت گیرد و موارد مشابه شناسایی شوند؟ بدون شک بررسی و شناسایی، به تنهایی فایدهای نخواهد داشت. مهم آن است که اقدامات پیشگیرانه و جبرانی لازم به عمل آید. وقت آن است که نظر متخصصان و عقلای قوم را جویا شویم تا ایرانیان، پربارشترین سال چند دهه گذشته خود را با خاطرات تلخ سیل و سیلزدگی و خانهخرابی به یاد نیاورند. مادر طبیعت، صبور است اما چشم خود را به روی سهلانگاریها، ندانمکاریها و نابخردیهای ما نخواهد بست و وقتش که شد، غافلان را به اشد مجازات خواهد رساند.
ارسال نظر