طنز/ماجرای شوخی بیمزه ما با طبیعت
میلاد محمدی - روزنامه نگار
«یه تیکه کاغذه دیگه! بنداز بره پوست میوه اس...برای خاک خوبه اتفاقا. بریز زیر اون درخته ته سیگار که دیگه این حرفارو نداره آدامس؟ بچسبون به این درخته ببنیم سال دیگه هنوز همونجایی که چسبوندیم هست یا نه این بطری شیشه ای ها رو بیخود نیاری با خودت! بنداز بره سنگینه پلاستیک ملاستیکارو بندازین تو آتیش. چیزی ازشون باقی نمی مونه...»
اینها چند دیالوگ آشنا برای همه ماست! یا گوینده بودیم یا شنونده. دروغ چرا خود من هم که دارم این یادداشت را می نویسم چند باری در طبیعت زباله ریختم و بعد هم خودم را مجاب کردم که یک بار هزار بار نیست. قطعا شهرداری فلان فلان شده مقصر بوده که یک سطل آشغال نگذاشته وسط جنگل!
واقعیت این است که هرچه در رسانه ها بیشتر از مضرات ریختن زباله در فضای سبز گفته می شود، ما به همان میزان زباله بیشتری تولید می کنیم! هرچه علم و آگاهی و سوادمان بالاتر می رود، میزان آلودگی های زیست محیطی هم افزایش پیدا می کند! چند وجب طبیعت برایمان بیشتر باقی نمانده و همان ها را هم هر سال داریم به دست خودمان نابود می کنیم! بخش جالب ماجرا هم اینجاست که از ته دل می خندیم!
همیشه برایم سوال بود که چرا به بلایی که سر خودمان می آوریم میخندیم و خوشحالیم...بعد یادم آمد که بعضی از ما ایرانی ها عاشق شوخی هستیم. شوخی های اساسی. از اینهایی که تا کشته و مجروح ندهد بی خیالش نمی شوم. گردن بچه محل را تا سرحد شکستن فشار می دهیم و وقتی از حال رفت، میخندیم. فلان دوست ترسو را سوار موتور میکنیم و تک چرخ میزنیم. انقدر به این کار ادامه می دهیم تا سکته سرپایی بزند! به شوخی، رفیقمان که شنا بلد نیست را در ۴ متری هول میدهیم و وقتی ۳۵ لیتر آب خورد، درش می آوریم.
گاهی فکر می کنم داریم با طبیعت هم از همان شوخی ها میکنیم. با آب با هوا با خاک با همه چیز! شوخی های ما هم یک قائده مشخص دارد. اینکه تا انتها باید رفت...
اما واقعیت این است طبیعت شوخی های ما را در ذهنش نگه می دارد! ۹۹ درصد موادی که در فضای سبز رها میکنیم نه جذب خاک می شود، نه برای ریشه درختان مفید است و نه میتواند غذای موجودات زنده باشد. همه آنها به همان شکل و شمایل در طبیعت باقی خواهد ماند گاهی برای ۱۰ سال، گاهی برای ۱۰۰ سال و گاهی بیش از ۱۰۰۰ سال...
درست مثل این تصویر
به نظرم تا طبیعت انتقامش را نگرفته تمام کنیم این شوخی ها را...
ارسال نظر