جزییات پرونده قاچاق دختران به کشورهای حوزه خلیج فارس
ضابطین قضایی پیرو گزارشات مردمی در کمین مردی بودند که با طعمه قراردادن زن و دختری جوان سرِ راه مردان جوان آنها را تهدید به شکایت به اتهام پیشنهاد رابطه نامشروع با زن شوهر دار و دخترش کرده از ایشان اخاذی میکند.

خلاصه پرونده:ضابطین قضایی پیرو گزارشات مردمی در کمین مردی بودند که با طعمه قراردادن زن و دختری جوان سرِ راه مردان جوان آنها را تهدید به شکایت به اتهام پیشنهاد رابطه نامشروع با زن شوهر دار و دخترش کرده از ایشان اخاذی میکند، پلیس در جستوجوی چنین فردی بوده که متوجه میشود زن و دختری جوان در اماکن عمومی شهر مانند پارکها و... به دختران و پسران جوان پیشنهاد حضور در پارتیهای شبانه و در اختیار گذاشتن مکان مناسب برای داشتن رابطه نامشروع میدهند.تحقیقات میدانی پلیس به این امر منتج میشود که مرد اخاذ و زن و دختر جوان به هم مربوط میشوند و در قالب یک باند همکاری دارند.لذا در اقدامی پلیسی به منزل خانم الف مراجعه، وی به اتفاق ستاره بازداشت میشود.
خانم الف: سیزده ساله بودم که با دختربچه ی شش ماهه بیوه شدم، چند سالی با کارگری در خانه ی مردم نو نِ بخور و نمیری در میآوردم و زیر سایه پدربا تنها یادگار شوهرم زندگی میکردم، برای تامین مخارج مدرسه دخترم و...صبح تا شب کار میکردم، بین آدم هایی که برای نظافت و... زنگ میزدند آقا حجت بیشتر از همه تماس میگرفت و لااقل هفتهای یکی دو بار بایدبه خانهاش میرفتم و کارهای منزل را انجام میدادم، یواش یواش کارم از نظافت به پخت و پز وپذیرایی از مهمانهای آقا حجت در دورهمیهای شبانهاش رسید تا یک شب که مهمونی اشون دیر تمام شد و گفت شب همین جا بخواب و صبح خونه را مرتب کن و خودمم دخترت و میبرم مدرسه، بعد از آن شب چند مرتبه این موضوع پیش آمد تا اینکه متوجه شدم، تعدادی از مهمانهای حجت شب تا صبح داخل اتاقها هستند و...خودم به نفهمی زدم، گفتم سرت به کار خودت باشه، هر کی داخل قبر خودش میخوابه و...تا اینکه یک شب حجت آمد سراغم و پیشنهاد رابطه داد، قبول نکردم و صبح علی الطلوع از خونهاش زدم بیرون و دیگه به تلفنش جواب ندادم تا اینکه پیامک زد حاضری صیغه ام بشی؟با بزرگ تر شدن ستاره خرج و مخارج مدرسه و...به حدی شده بود که ادامه زندگی با پول کلفتی خونه ی مردم ممکن نبود و شرایط خوبی نداشتم، برای خلاصی از این وضعیت به این شرط که خودم و دخترم را حمایت کنه، قبول کردم تا صیغهاش بشم.اینکه خبر داشتم شغل حجت چی هست و حاضر شدم صیغهاش بشم نخستین اشتباهم بود اما ادامه ی زندگی با حجت و گوش کردن به حرف هاش اشتباه بزرگتری بود که اینجا بودنم تاوان همان اشتباه بزرگ است.آقای قاضی من هرکاری کردم از سر ناچاری و اجبار بوده، هر کس دیگهای هم جای من بود در برابر تهدیدات و کتکهای حجت چارهای جز قبول این کار نداشت، اگر مادر بودید بهتر درک میکردید چی میگم، من از قانون و دادگاه چیزی سر در نمیارم اما همینقدر میدونم، حاضر بودم کارهای بدتر از این هم انجام بدهم اما حجت به دخترم دست نزند...
ستاره: چندین مرتبه شاهد درگیری و دعوای مامان با آقا حجت بودم که سرِ من دعوا داشتند و حجت میگفت یا کاری رو که میگم انجام میدی یا یک شب که خواب هستی خودم بلا سر ستاره میآورم...
آنچه که به عنوان پرونده ی اتهامی خانم الف و ستاره در مقام وکیل تسخیری البته بابت دفاع از اتهام ستاره به جهت شرایط سنی وی به من سپرده شده بود از جمله موضوعاتی بود که حتی حاضر به شنیدن اظهارات متهمین چنین پرونده هایی نبودم چه رسد به دفاع از اتهام انتسابی.
علیرغم چنین حسی، مطالعه ی اظهارات ابتدایی خانم الف تلنگری بود بر این تصور اولیه و ناآگاهانه تا بیش از پیش از قضاوت دیگران ولو متهمین چنین جرایمی دوری کنم.
در جهت شناسایی دلایل وقوع جرم لازم است ابتدا موضوع پرونده از زوایای مختلف بررسی شود و تا اشراف نسبی بر موضوع، پرهیز از اظهار نظر و نتیجه گیری شرطی است واجب و ضروری...برای اطمینان از صحت گفتار مادر و دختر سعی کردم با طراحی چند سوال به حقیقت ماجرا و صدق ادعای ایشان دست یابم که در این مسیر تطبیق گزارش ضابطین، اظهارات متهمین و پیامهای مردمی در شرح موضوع، مبین این موضوع بود که درتحقق جرم، حجت نقش اصلی داشته، خانم الف و ستاره به اجبار نقش ابزارِ ارتکاب جرم در اختیار وی را داشتهاند.
هر چه به پرونده اشراف بیشتری پیدا میکردم بیشتر مطمئن میشدم که ستاره و مادرش بیاختیاربسان عروسک خیمه شب بازی در دستان حجت وسیلهای بودهاند برای نیل به اهداف کثیفِ وی، همین مداقه و تسلط بر پرونده منجر به این اتفاق شد تا برخلاف روزهای ابتدایی اعلام ورود به پرونده که بدون رغبت و حسب تکلیف یک وکیل تسخیری درصدد دفاع از موکلین برآمده بوده ام، میل و انگیزهای صد چندان در وجودم متبلور شد تا با یک دفاعِ جانانه و مستدل ضمن دفاع از حقوق موکل، با کمک دستگاه قضایی کاری کنم تا گناهکار اصلی به سزای اعمالش برسد.
مستند به اظهارات و دلایلی که خانم الف علیه حجت ارائه کرده بود، بازپرس پرونده دستور بررسی خطوط تلفن متعلق به حجت وشناسایی اشخاصی که با وی در ارتباط بودهاند را با هدف کشف محل اختفای حجت صادر کردند.آنچه خانم الف از وضعیت حجت نقل کرده بود موید هوش و ذکاوت وی در طراحی برنامههای اخاذی و...وپیشبینی هر اتفاقی داشت لذا طی لایحهای به بازپرس استدعا کردم حسب اقاریر موکلین و همکاری موثر ایشان با دستگاه قضایی-انتظامی نسبت به ایشان مساعدت کرده با صدور قرار مقتضی مانع صدور قرار مجرمیت علیه ایشان شوند.
درقانون آیین دادرسی کیفری ضوابطی پیشبینی شده که مقام ِتحقیق (دادیار یا بازپرس)در دادسرا میتواند پیش از صدور قرار مجرمیت، نسبت به متهم با ارفاق اتخاذ تصمیم کند، شرط ابتدایی تحقق این امتیاز قانونی این است که مظنونین و متهمین فاقد سوء سابقه ی کیفری*باشند، در چنین فرضی چنانچه متهم در جهت کشف حقیقت و دستگیری مرتکب اصلی جرم ضمن اقرار مقرون به صحت، با مقامات قضایی-انتظامی همکاری موثر داشته باشد مستند به ماده ۷۹و۸۰و۸۱یا۸۲*تعقیب متهم و روند پرونده متوقف میشود.
اگر چه لطف و مساعدت بازپرس سبب فراغت موکلینم از پرونده و به عبارتی تعلیق تعقیب* ایشان شداما از نحوه برخورد بازپرس و تسلط وی به فنون بازجویی دریافتم که ایشان فارغ از کمک به متهمین در صدد اجرای نقشهای برای دستگیری متهم اصلی است.حدود سه ماه طول کشید تا نشانههای صحت برداشت و حدسم راجع به نقشه ی بازپرس و کاربلد بودن ایشان با دستگیری حجت نمایان شد...
دو هفته پس از آزادی خانم الف و ستاره، حجت با ارسال پیامک روی خط ستاره، وی و مادرش را تهدید میکند که اگر از این موضوع چیزی به پلیس بگوید، کاری میکند که تا ابد مادرش را نبیند: طوری که مامانت شک نکنه بگو چند جا رفتم فرم پر کردم برای کار و قرار شده بهم زنگ بزنند، چند روز بعد به خونه زنگ میزنند بهت آدرس میدهند، پس از شنیدن آدرس دو راه داری یکی اینکه بری پیش پلیس و جریان تماس و آدرس و..را به پلیس بگی که دیگه مامانت و نخواهی دید یا اینکه مثل یک دختر خوب سه ماه گوش به فرمان باشی وبعدش یک عمر با پولی که گیرت میاد زندگی بیدردسر داشته باشی، انتخاب با خودت.
یک هفته پس از پیامک حجت، طبق برنامه، ستاره دعوت به کار در کلینیک زیبایی شده، چند روز پس از شروع به کار ستاره در کلینیک میبیند که کارکنان کلینیک دور حجت جمع شدهاند و صحبت از مهمانی شبانه ی آخر هفته است.حجت نقش و وظیفه ی هر یک از دختران را برای پذیرایی از مهمانها شرح میدهد، به ستاره که میرسد وی را خانم خانما معرفی که از این لحظه به بعد تمام دختران میبایست در مهمانی گوش به فرمان وی باشند.
جلسه حجت با دختران که تمام میشود، نوبت به قصه ستاره میرسد که ماموریتش دلبری از شیخ عربی است که مهمان ویژه ی مراسم ومتقاضی رابطه با دوشیزهای درشکل و شمایل ستاره است، پیش از واکنش ستاره، حجت نقشه وبرنامه ی خاصی که برای شیخ دارند را طوری نقل میکند تا خیال ستاره از هر جهت راحت شود که به وی تعرضی نخواهد شد...
به موازات نخستین پیام حجت به ستاره ضابطین قضایی از طریق خانم الف، گوشی ستاره را به ردیاب و.. طوری تجهیز میکنند تا تمام اتفاقات کلینیک و مهمانی آخر هفته و...ثبت و ضبط شود.
شنبه صبح تیتر روزنامهها خبر از دستگیری باند قاچاق دختران به کشورهای حوزه خلیجفارس وبازداشت سرکرده ی باند به نام آقای خاص دادند.
* تعریف جرم قوادی و مجازات آن در ماده۲۴۲تا۲۴۴در کتاب حدود قانون مجازات آمده است: به هم رساندن دو یا چند نفر برای زنا یا لواط
*ماده۴۱۵و۲۸۵تا۲۸۷قانون آیین دادرسی کیفری با موضوع وکالت تسخیری برای اطفال و تعریف شرایط سنی اطفال انشاء حکم شده است.
* راجع به سابقه کیفری موثر ماده۲۵و۲۶قانون مجازات اسلامی به مواردی تصریح شده است، مانند حبس بیش از دو سال و...
*تعلیق تعقیب یا تعلیق اجرای مجازات عبارت است از توقف در رسیدگی به اتهام متهم یا اجرای مجازات محکوم علیه که در مواد۷۹تا۸۲و۵۵۱تا۵۵۸قانون آیین دادرسی کیفری ضوابط آن انشاء شده است.
در قانون آیین دادرسی کیفری کواردی مانند تعویق تعقیب، تعلیق تعقیب، تعلیق اجرای مجازات، ترک تعقیب و...موازین قانونی هستند به نفع متهم.
ارسال نظر