فداکاری برای یک صندلی دانشگاه؛ طلا و خودرو خانوادهها راهی بازار شد
کنکور در ایران فقط یک امتحان ساده نیست؛ پشت پرده این رقابت نفسگیر، بازاری چند هزار میلیاردی شکل گرفته که خانوادهها را تا مرز فروش طلا و گرفتن وام میکشاند. آرزوی قبولی در دانشگاه، هزینهای دارد که گاه از توان بسیاری فراتر است؛ صنعتی سودآور برای عدهای محدود، و مسیری پر از استرس و فشار برای میلیونها دانشآموز و والدینشان.

گسترش نیوز: این روزها دوباره تبوتاب آزمون سراسری داغ می باشد. آزمونی که در ایران «کنکور» نام دارد و به گفته بسیاری از دانشآموزان و خانوادهها، تنها یک امتحان نیست؛ بلکه مهمترین و سرنوشتسازترین ایستگاه زندگی است. آزمونی که میتواند مسیر شغلی، آینده مالی و حتی پرستیژ اجتماعی نوجوانان و جوانان ایرانی را تعیین کند؛ اما در پشت پرده این رقابت بزرگ، واقعیتی تلخ جریان دارد؛ هزینههای نجومی برای رسیدن به صندلی دانشگاه، که اغلب خانوادهها را به فروختن طلا، گرفتن وام و حتی فروش خودرو وادار میکند؛ تا بلکه فرزندشان بتواند از سدّ بلند کنکور عبور کند.
خرج های زیاد مرتبط با کنکور
کنکور با هزینههای متعددی همراه است که میتواند فشار مالی زیادی بر خانوادهها وارد کند. این هزینهها شامل موارد زیر است:
هزینه ثبتنام
هزینه ثبتنام کنکور برای سال ۱۴۰۴ به صورت اینترنتی از طریق سایت سازمان سنجش پرداخت میشود. اگرچه این هزینه نسبت به سایر هزینههای مرتبط با کنکور ناچیز است، اما برای برخی خانوادهها همچنان قابلتوجه است. برای مثال، داوطلبان باید برای هر گروه آزمایشی که انتخاب میکنند، هزینه جداگانهای پرداخت کنند.
هزینه مشاوره انتخاب رشته
یکی از مهمترین هزینههای کنکور، هزینه مشاوره انتخاب رشته است. بر اساس گزارش روزنامه ایران، برخی مشاوران برای دو ساعت مشاوره انتخاب رشته، مبالغی بین ۵ تا ۸ میلیون تومان دریافت میکنند، و در مواردی حتی تا ۱۰ میلیون تومان گزارش شده است. این هزینهها برای خانوادههای با درآمد متوسط یا پایین بسیار سنگین است و میتواند به تصمیمگیریهای مالی دشوار منجر شود.
هزینههای جانبی
علاوه بر هزینههای ثبتنام و مشاوره، خانوادهها با هزینههای دیگری مانند خرید کتابهای کمکآموزشی، شرکت در کلاسهای آمادگی کنکور، و هزینههای حملونقل و تغذیه در روز آزمون مواجه هستند. این هزینهها در مجموع میتوانند به مبالغ قابلتوجهی برسند.
فروش طلا و گرفتن وام
اگرچه اطلاعات مستند و دقیقی درباره میزان فروش طلا یا گرفتن وام توسط خانوادهها برای تأمین هزینههای کنکور در دسترس نیست، اما فشارهای مالی ناشی از هزینههای بالای آمادهسازی، ممکن است برخی خانوادهها را به سمت چنین اقداماتی سوق دهد. گزارشهای پراکنده نشان میدهند که برخی افراد برای تأمین هزینههای تحصیلی فرزندانشان، به فروش داراییهایی مانند طلا ، خودرو یا گرفتن وام روی میآورند. این موضوع نشاندهنده فشار اقتصادی عمیقی است که خانوادههای ایرانی در مسیر آموزش فرزندانشان با آن مواجه هستند.
مافیای کنکور؛ سودِ نجومی از دغدغه خانوادهها
در سالهای اخیر مؤسسات کنکور به بازاری عظیم تبدیل شدهاند؛ بازاری که گردش مالی آن میلیاردی است. این مؤسسات با تبلیغات سنگین در تلویزیون، شبکههای اجتماعی و بیلبوردهای شهری، خانوادهها را مجاب میکنند که موفقیت در کنکور بدون کلاسهای آنها ممکن نیست.
بر اساس گزارشهای میدانی، هزینه ثبتنام در کلاسهای جمعبندی یا دورههای فشرده در برخی از این مؤسسات گاهی به بیش از ۲۰۰ میلیون تومان میرسد. کنکور قرار بود معیار عادلانهای برای سنجش توان علمی داوطلبان باشد، اما امروز به بازاری میلیاردی تبدیل شده که در آن موفقیت تا حد زیادی به توان مالی خانوادهها گره خورده است.
عدالت آموزشی در این ساختار تقریباً غیرقابل تحقق شده است؛ دانشآموزی که در روستایی کوچک زندگی میکند، چطور میتواند با دانشآموزی از پایتخت رقابت کند که در بهترین مدارس غیرانتفاعی درس میخواند و هفتهای چند جلسه مشاوره خصوصی دارد؟
کلاهبرداریهای مرتبط با کنکور
یکی دیگر از مسائل مهم، کلاهبرداریهای مرتبط با کنکور است. گزارشها نشان میدهند که بیش از ۷۰ نفر به دلیل ادعاهای کذب درباره فروش سؤالات کنکور دستگیر شدهاند. این کلاهبرداریها نه تنها به ضرر مالی خانوادهها منجر میشود، بلکه میتواند آسیبهای روانی و قانونی نیز به همراه داشته باشد.
تغییرات اخیر در کنکور
در سالهای اخیر، تغییراتی در نحوه برگزاری کنکور اعمال شده است که میتواند بر هزینههای آمادهسازی تأثیر بگذارد. برای مثال، در کنکور ۱۴۰۴:
- دروس عمومی حذف شدهاند و تمرکز بر دروس اختصاصی است.
- سوابق تحصیلی، تأثیر قطعی ۶۰ درصدی در نتیجه نهایی دارند.
- زیرگروهها حذف شدهاند و آزمون در دو نوبت برگزار میشود.
این تغییرات ممکن است نیاز به منابع آموزشی جدید یا مشاورههای تخصصیتر را افزایش دهد، که خود میتواند هزینهها را بالا ببرد.
سخن پایانی
کنکور در ایران فقط یک آزمون نیست؛ یک صنعت است. صنعتی که از استرس و دغدغه والدین و آرزوهای نوجوانان، پول میسازد. و در این میان خانوادهها برای امید به فردای بهتر فرزندانشان، طلا میفروشند، وام میگیرند و از هزینههای اصلی زندگی خود میزنند. شاید وقت آن رسیده باشد که مسئولان آموزشی کشور یکبار برای همیشه تکلیف عدالت آموزشی و کنکور را روشن کنند؛ تا تحصیل، حقِ واقعی همه فرزندان ایران باشد؛ نه امتیازی گران قیمت برای عدهای که توان پرداخت هزینههای سنگین را دارند.
ارسال نظر