کار یدی دیگر طرفدار ندارد | روزی ۲۰۰ میلیون تومان یا بیکاری؟
درحالی که بنگاههای اقتصادی کشور با کمبود شدید نیروی کار مواجهاند، جوانان ترجیح میدهند به جای حضور در مشاغل رسمی و مولد، با ساخت ویدیوهای زرد یا فعالیت در بازارهای مجازی یکشبه میلیونی شوند؛ تغییری نگرانکننده در نگرش به «کار» که اقتصاد ایران را تهدید میکند.

کار هست، اما کارگر نیست! این جمله ساده، توصیف دقیقی از وضعیت آشفته بازار کار ایران در سالهای اخیر است؛ تناقضی عجیب در شرایطی که از یکسو نرخ بیکاری جوانان بالاست و از سوی دیگر کارخانهها، کارگاهها و بنگاههای اقتصادی با کمبود نیروی کار مواجهاند. اما چرا جوانان علاقهای به کارهای مولد و رسمی نشان نمیدهند؟
پاسخ را باید در تغییر نگرش عمیق نسل جدید نسبت به مفهوم «کار» جستوجو کرد. رؤیای «یکشبه پولدار شدن» با رشد شبکههای اجتماعی و تبلیغ پکیجهای درآمدزایی، ارز دیجیتال، بورس، تولید محتوای زرد و کارهای آسان و پر درآمد، جای کار فیزیکی، مهارتمحور و کمدرآمد را گرفته است. اکنون بسیاری از جوانان به جای حضور در محیطهای کارگری ترجیح میدهند با گوشی و اینترنت درآمد میلیونی کسب کنند.
به گفته علیرضا میرغفاری، عضو کانون عالی کارگران ایران، یکی از مهمترین دلایل این انفعال، ناترازی میان دستمزد و هزینههای زندگی است. کارگر جوان، وقتی دستمزدی نزدیک به حداقل حقوق میگیرد و بخش عمده آن صرف هزینه رفتوآمد، تغذیه و امور جاری میشود، انگیزهای برای ورود به بازار رسمی کار ندارد. در نتیجه به مشاغل غیررسمی یا اینترنتی رو میآورد.
میرغفاری هشدار میدهد که کمکم استادکاران ماهر به سن بازنشستگی میرسند، اما نسل جدید میلی به جایگزینی آنها ندارد. به باور او، وقتی شغل رسمی، امنیت شغلی ندارد، دستمزدش سرکوب شده، قراردادها موقتیاند و کرامت شغلی حفظ نمیشود، طبیعی است که جوانان به مشاغل کاذب پناه ببرند.
اما مشکل فقط معیشت نیست. نگاه فرهنگی نیز در کاهش تمایل جوانان به شغلهای مهارتی نقش دارد. «اگه نمیخوای کارگر بشی، باید درس بخونی!» جملهای آشنا که از دهه ۷۰ به این سو در ذهن بسیاری از خانوادهها حک شده است. نتیجه آن شده که حتی بخشی از نیروی کار با تحصیلات دانشگاهی هم حاضر نیستند شغل فنی یا مهارتی را بپذیرند چون نگرانند برچسب «کارگر» به آنها بخورد.
او تاکید میکند که برای اصلاح این وضعیت، باید علاوه بر تقویت مهارتآموزی، تصویر اجتماعی مشاغل کارگری بازسازی شود و نگاه جامعه به کارگران تغییر کند. در غیر این صورت، ادامه این روند به بحران بزرگتری در تأمین نیروی انسانی متخصص در کشور منجر خواهد شد.
ارسال نظر