ترکیه در حال تصاحب مسیرهای ایران؛ زمان تصمیمهای بزرگ رسید
فرسودگی ناوگان باری، دیگر فقط زنگ خطر صنعت حملونقل نیست؛ این بحران حالا در تار و پود تجارت ایران تنیده شده است. کامیونهایی که روزگاری ستون فقرات اقتصاد بودند، امروز خود به مانعی برای حرکت آن بدل شدهاند. صفهای طولانی در مرزها، بارهای معطل و جادههای پرحادثه، تصویری از اقتصادی است که زیر وزن آهنهای زنگزده خم شده.
گسترش نیوز: در سال ۱۴۰۴، ایران با یکی از جدیترین بحرانهای زیرساختی خود دستوپنجه نرم میکند؛ فرسودگی ناوگان حملونقل جادهای. کشوری که بیش از ۹۰ درصد بار و کالای خود را از طریق جاده جابهجا میکند، امروز با کامیونهایی روبهروست که عمر بسیاری از آنها از ۲۵ سال فراتر رفته و هر لحظه امکان از کار افتادنشان وجود دارد. این وضعیت نه تنها سرعت تجارت را کاهش داده، بلکه هزینهها را به شدت افزایش داده و امنیت زنجیره تأمین را به خطر انداخته است.
آمار تکاندهنده؛ ناوگانی در آستانه فروپاشی
بر اساس آمارهای موجود، بیش از ۳۰ درصد از ناوگان باری کشور فرسوده شده؛ عددی نگرانکننده برای اقتصادی که ستون فقرات آن بر حملونقل جادهای استوار است.
طرحهای نوسازی که قرار بود با واردات خودروهای کارکرده یا تولید داخلی بخشی از این مشکل را حل کنند، به دلیل تحریمها، کمبود منابع ارزی و مشکلات مدیریتی، عملاً به کندی پیش میروند. به همین دلیل رانندگان بارها از این وضعیت گلایه کردهاند. یکی از رانندگان در فضای مجازی نوشته است:«هزینه خرید یک کامیون نو حداقل ۴ میلیارد تومان است. ما مجبوریم هفتهای بیش از ۷۰ ساعت کار کنیم، بدون اینکه حقوق و مزایای کافی داشته باشیم.»
این نارضایتیها در نهایت به اعتصابات سراسری کامیونداران در بیش از ۱۴۰ شهر منجر شد؛ اعتصاباتی که در ماههای اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۴ اوج گرفت و بارگیری کالاها را متوقف کرد. این حرکت اعتراضی نشان داد که بحران فرسودگی تنها یک مسئله فنی نیست، بلکه به معیشت و زندگی روزمره هزاران راننده گره خورده است.

تجارت ایران در محاصره تاخیرها
یکی از پیامدهای مستقیم فرسودگی ناوگان، کاهش سرعت تجارت است. کامیونهای قدیمی بهطور مداوم دچار خرابی میشوند و این موضوع باعث تأخیرهای طولانی در تحویل کالا میگردد. برای مثال، محمولهای که باید ظرف ۲۴ ساعت از تهران به مرز بازرگان برسد، گاه به دلیل نقص فنی دو روز در راه میماند.
این تأخیرها نه تنها فرصتهای تجاری را از بین میبرد، بلکه زنجیره تأمین را مختل میکند. گزارشها نشان میدهد که صفهای طولانی کامیونهای ایرانی در مرزها، جای خود را به کامیونهای ترک دادهاند. این تغییر، موقعیت ایران بهعنوان پل ارتباطی آسیا و اروپا را تضعیف کرده و رقبایی مانند ترکیه را تقویت کرده است.
افزون بر این، جادههای ایران نیز خود عاملی بازدارندهاند. بیش از ۵۳۰۰ نقطه حادثهخیز در جادههای کشور شناسایی شده که همراه با فرسودگی خودروها، سرعت و امنیت حملونقل را به شدت کاهش داده است.

هزینههای سرسامآور؛ از سوخت تا تورم
فرسودگی ناوگان، هزینههای تجارت را به شکل چشمگیری افزایش داده است. کامیونهای قدیمی مصرف سوختی تا ۵۰ درصد بیشتر از مدلهای جدید دارند. این موضوع، فشار مالی سنگینی بر رانندگان وارد کرده است.
هزینههای نگهداری نیز به شدت بالا رفته است. قطعات یدکی کمیاب و گران هستند و رانندگان مجبورند برای تأمین هزینهها ساعات بیشتری کار کنند. یکی از رانندگان در فضای مجازی نوشته است:«کامیون من متعلق به دهه ۵۰ است. لاستیک مرغوب پیدا نمیشود و هر لحظه امکان ترکیدن آن وجود دارد.» این هزینهها در نهایت به مصرفکننده منتقل میشود.
فرسودگی ناوگان تنها هزینه و سرعت را تحت تأثیر قرار نداده، بلکه امنیت تجارت و جان انسانها را نیز تهدید میکند. افزایش تصادفات جادهای ناشی از خرابیهای ناگهانی و خوابآلودگی رانندگان – که به دلیل ساعات کاری طولانی رخ میدهد – به یک معضل جدی بدل شده است. علاوه بر این، کامیونهای فرسوده به دلیل مصرف بالای سوخت و آلایندگی شدید، سهم بزرگی در آلودگی هوا دارند. این موضوع هزینههای زیستمحیطی تجارت را نیز افزایش داده است.

زمان تصمیمهای بزرگ
گسترش هماهنگیهای گمرکی و ترانزیتی میان ایران و کشورهای همسایه میتواند بهطور مستقیم هزینههای مرتبط با واردات، صادرات و انتقال کالا را کاهش دهد. همافزایی میان دستگاههای گمرکی مرزی، تبادل سریع و امن اطلاعات و حذف موانع بوروکراتیک، فرآیندهای ترخیص و جابجایی خودروهای سنگین را کوتاهتر و قابل اطمینانتر میسازد. اجرای چنین سیاستهایی توسط دولت نه تنها کارایی کلی شبکه حملونقل را افزایش میدهد، بلکه بخشی از بار مالی ناشی از فرسودگی ناوگان و مصرف بالای سوخت را نیز کاهش خواهد داد.
ورود ناوگان نو و پیشرفته از بازارهای همسایه نیز سهم مهمی در کاهش مصرف انرژی و ارتقای ایمنی جادهها ایفا میکند. کامیونهای فرسوده سالانه فشار اقتصادی و زیستمحیطی قابلتوجهی وارد میکنند؛ جایگزینی آنها با خودروهای بهروز، بهمعنای صرفهجویی در ارز، کاهش آلودگی و ارتقای کیفیت خدمات حملونقل است.
هرچند بحران کامیونهای فرسوده در ایران در سال جاری، تنها یک مشکل فنی نیست؛ بلکه یک تهدید استراتژیک برای اقتصاد و تجارت کشور است. با این حال، فرصت برای اصلاح وجود دارد. با سیاستهای نوآورانه، سرمایهگذاری در زیرساختها و حمایت واقعی از رانندگان، میتوان این زنجیره پوسیده را ترمیم کرد. پرسش اصلی این است: آیا دولت و تصمیمگیران آمادهاند صدای پادشاهان جادهها را بشنوند و دست به اقدام بزنند؟