پشتپرده رد طرح انتقال پایتخت فاش شد؛ تصمیم جنجالی شورای نگهبان
ایده انتقال پایتخت از تهران سالهاست در محافل سیاسی و کارشناسی مطرح میشود؛ موضوعی که هر بار با افزایش مشکلات زیستمحیطی، ترافیکی و جمعیتی پایتخت دوباره به صدر بحثها بازمیگردد. تهران امروز شهری است با بیش از ۹ میلیون جمعیت در محدوده اصلی و حدود ۱۵ میلیون نفر در حومه، که زیرساختهایش سالهاست دیگر پاسخگوی نیاز ساکنانش نیست.

منتقدان وضعیت فعلی میگویند تمرکز قدرت سیاسی، اقتصادی و اداری در تهران نهتنها موجب رشد نامتوازن کشور شده، بلکه خطرات ناشی از زلزله، آلودگی و فرسودگی زیرساختی را نیز چند برابر کرده است. به باور آنان، انتقال تدریجی مراکز تصمیمگیری به شهری دیگر میتواند به توزیع عادلانهتر جمعیت و توسعه مناطق کمتر برخوردار کمک کند.
در مقابل، مخالفان این طرح هشدار میدهند که تجربه کشورهایی مانند مصر و نیجریه که پایتخت خود را منتقل کردهاند، نشان داده این جابهجایی هزینههای کلانی دارد و بدون زیرساخت مناسب، عملاً موفق نخواهد شد. آنها بر این باورند که تمرکز بر اصلاح ساختار شهری تهران و تقویت شهرهای پیرامونی مانند کرج، قم و سمنان راهحل واقعبینانهتری است.
با وجود تشکیل «شورای ساماندهی تهران» و بررسی چند گزینه مانند سمنان، قزوین و اراک برای انتقال پایتخت اداری، تاکنون تصمیم نهایی اتخاذ نشده است. آنچه مشخص است، بحران تهران به مرحلهای رسیده که ادامه وضع موجود نه برای شهروندان و نه برای دولت پایدار نیست. شاید زمان آن رسیده که بهجای تکرار شعار انتقال پایتخت، به شکل جدیتری به مفهوم «پایتخت چندمرکزی» و تقسیم کار ملی اندیشید.
پیروز حناچی شهردار سابق تهران و دبیر شورای عالی شهرسازی در دهههای ۷۰ و ۹۰ معتقد است که نمیتوان مردم را به ضرب و زور از تهران خارج کرد، اما با ایجاد شغل در سایر شهرها و ایجاد خدمات رفاهی کافی، تمرکززدایی از پایتخت میسر است. وی در این گفتوگو مهمترین دلایل انتخاب تهران بهعنوان پایتخت در زمان آقا محمدخان قاجار را شرح داده و تاکید دارد که اگر مدیریت شهری برای درآمدزایی به سراغ شهر فروشی نرود، میتوان مانع افزایش افسارگسیخته جمعیت این شهر شد.
شورای نگهبان طرح نمایندگان برای انتقال پایتخت را رد کرد
حناچی درخصوص نتیجه قانون «امکانسنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» که در سال ۱۳۹۴ به تصویب رسید گفت: موضوع این قانون، به طرح ایده اولیه و پیگیری موضوع انتقال پایتخت از سوی برخی از نمایندگان وقت مجلس برمیگردد که بر اساس بررسیهای به عملآمده و جلسات کارشناسی متعددی که آن زمان برگزار شد، انتقال پایتخت با هزینه مالی و اجتماعی بسیار بالایی برآورد شد که به همین دلیل، شورای نگهبان، طرح نمایندگان برای انتقال پایتخت را رد کرد.
بعد از برگشت این طرح از سوی شورای نگهبان، در رایزنیهایی که با برخی از نمایندگان مجلس انجام شد، این موضوع مطرح شد که اگر آنها نگران شهر تهران هستند و قصد دارند که این طرح را به نتیجه برسانند، بهتر است روی این موضوع متمرکز شوند که تهران از تراکم زیاد و عدم ساماندهی رنج میبرد و اگر با اجرای برنامههای مرتبط، دولت نتوانست دغدغه نمایندگان مبنی بر کاهش تراکم و ساماندهی تهران به عنوان پایتخت را مرتفع کند، باید به سمت مرحله بعدی یعنی انتقال پایتخت حرکت کرد.
در نهایت، مجموعه این رایزنیها به تصویب قانون «امکانسنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» منجر شد؛ ولی در دولت متاسفانه مسیر اجرای این قانون پیش نرفته و هیچگاه به صورت جدی اجرایی شدن این قانون را از دبیرخانه «شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» که یکی از مصوبات این قانون است، مطالبه نکرده است.
شهرفروشی و تاثیر آن بر افزایش جمعیت تهران
در واقع دولت باید از این شورا بخواهد آخرین مطالعات را در مورد مشکلات و نقاط بحرانی در شهر تهران ارائه دهد؛ اما تا به حال این اقدام صورت نگرفته است؛ بنابراین باید ابتدا تصویر درستی از مشکلاتی که در تهران وجود دارد، ارائه داد سپس برای آن چارهاندیشی کرد؛ چراکه به نظر نمیرسد وقتی این تصویر وجود ندارد، تصمیم به انتقال پایتخت تصمیم درستی باشد.
حناچی در بخش دیگری از صحبتهای خود تاکید کرد: جمعیت بدون دلیل جابهجا نمیشود، عمدتا مردم به دلیل دستیابی به فرصتهای شغلی مناسب و موقعیت بهتر، از مکانی به مکان دیگر منتقل میشوند؛ بنابراین باید سرمایهگذاری برای اشتغال در نقاطی غیر از پایتخت صورت گیرد و آنگاه است که جمعیت، به اختیار خود جابهجا خواهد شد و نیازی به زور یا تاکید دولتها نیز ندارد. تجربه این موضوع نیز در عسلویه وجود دارد.
زمانی که این منطقه در اوج فعالیت خود قرار داشت، بسیاری از مهندسان از تهران به این منطقه نفتی رفته و مشغول به کار میشدند. در نتیجه، اگر اشتغال به اندازه کافی ایجاد شود، جابهجایی جمعیت به طور طبیعی به سایر نقاط غیر از پایتخت صورت خواهد پذیرفت.
وی ادامه داد: انتخاب تهران بهعنوان پایتخت براساس معیار و ویژگیهای این شهر بوده است؛ به عنوان مثال آقامحمدخان قاجار، اگرچه ابزارهای زیادی به منظور سنجش مناسب بودن یک منطقه برای انتخاب به عنوان پایتخت، در زمان خود نداشته است، ولی تهران را به این منظور که پایتخت ایران شود، درست مکانیابی کرده است؛ چراکه اسناد تاریخی نشان میدهد تهران ارتفاعات پیوستهای دارد که به جهت جنبههای دفاعی آن زمان، همچون دیوار دفاعی عمل میکرده است و این مکان، بسیار متفاوت با شهری است که در دشت قرار گرفته و با حصار قرار باشد امنیت آن را حفظ کرد. به هر صورت به جهت امنیتی، سیاسی، طرحهای تعادل منطقهای و مکانیابی، انتخاب یک شهر به عنوان پایتخت باید مورد واکاوی قرار گیرد.
پیروز حناچی در ادامه با انتقاد از شهرفروشی و تاثیر آن بر افزایش جمعیت تهران گفت: شیوه اداره کلانشهرها در ایران با مشکل مواجه است. اینکه ما دست شهرداران را باز گذاشته تا به هر صورتی که فکر میکنند شهر را بفروشند و حقوق پرسنل خود را تامین کنند، این نوع نگاه به طور قطع ایراد دارد؛ ضمن اینکه کاری که باید در گذشته انجام میشد به موقع و به درستی انجام نشده است. در واقع، باید با بهرهمندی به موقع و دقیق از نظرات کارشناسی، از بروز بحرانها جلوگیری کرد نه اینکه بعد از وقوع آنها، به فکر چارهاندیشی بود.