جزییات جدید از ساخت پناهگاه | ترس از جنگ مجدد کاهش یافت؟
بازار مسکن در دورههای رکود با مجموعهای از مشکلات ساختاری و عملکردی مواجه میشود که هم خریداران و هم فروشندگان را تحت فشار قرار میدهد. یکی از اصلیترین چالشها کاهش قدرت خرید خانوارها است. وقتی درآمد واقعی مردم با افزایش قیمتها هماهنگ نباشد، تقاضای موثر برای خرید خانه کاهش مییابد و حجم معاملات به شدت افت میکند. این وضعیت باعث میشود فروشندگان مجبور شوند قیمتها را پایین بیاورند یا مدت بیشتری برای فروش ملک منتظر بمانند.

رکود ساخت و ساز یکی دیگر از مشکلات اساسی است. توسعهدهندگان و سرمایهگذاران، با توجه به کاهش تقاضا و ابهام در بازگشت سرمایه، تمایلی به آغاز پروژههای جدید ندارند. این توقف فعالیتهای ساختمانی نه تنها به کمبود واحدهای مسکونی در آینده منجر میشود، بلکه بخشهای مرتبط با صنعت ساختمان مانند تولید مصالح، خدمات فنی و اشتغال را نیز دچار مشکل میکند.
چالش سوم، پیچیدگی مالی و اعتباری بازار است. در شرایط رکود، بانکها و موسسات مالی سختگیری بیشتری در ارائه تسهیلات مسکن دارند و نرخ سود و ضوابط بازپرداخت، بسیاری از متقاضیان را از خرید منصرف میکند. این امر باعث میشود حتی کسانی که توان مالی نسبی دارند، به دلیل محدودیتهای اعتباری قادر به ورود به بازار نباشند.
همچنین افزایش ریسک سرمایهگذاری و عدم شفافیت در سیاستهای دولتی یکی دیگر از موانع است. وقتی برنامهها و حمایتهای دولتی بهصورت ناپایدار یا ناکافی اجرا میشوند، اعتماد سرمایهگذاران به بازگشت سرمایه کاهش پیدا میکند و چرخه اقتصادی بخش مسکن کند میشود.
در نهایت، تاثیر روانی رکود نباید نادیده گرفته شود. کاهش حجم معاملات و طولانی شدن زمان فروش، هم خریداران و هم فروشندگان را محتاط و منفعل میکند. این رفتار محتاطانه باعث میشود بازار از جریان طبیعی خود باز بایستد و رکود به مرحلهای عمیقتر تبدیل شود که خروج از آن نیازمند سیاستگذاری هدفمند و اصلاح ساختاری است.
بازار مسکن ایران از لوکسگرایی فاصله گرفته است
عضو انجمن انبوه سازان مسکن استان فارس معتقد است: بازار مسکن ایران آرامآرام خانههایی را میطلبد که به جای زرق و برق، امنیت، تابآوری و اطمینان به آینده را تضمین کنند. خانههایی که فقط چهاردیواری نباشند، بلکه پناهگاهی برای روزهای بحران و سرمایهای مطمئن در جهان پرریسک امروز به شمار آیند.
امروز بازار مسکن ایران از لوکسگرایی فاصله گرفته و به سمت معیارهای جدیدی حرکت کرده است. آنچه امروز برای خریداران اهمیت دارد نه متراژ بالا و نماهای پر زرق و برق، بلکه امنیت در شرایط بحرانی، استقلال انرژی و دسترسی پایدار به آب است. پرسشهای خریداران تغییر کرده است؛ دیگر کسی درباره شیرآلات و سنگ کف نمیپرسد، بلکه دغدغهها این شده که اگر برق رفت، آسانسور چگونه کار میکند؟ آیا مخزن آب در ساختمان پیشبینی شده و در صورت وقوع جنگ، فضایی برای پناه وجود دارد یا نه؟
حتی طراحی پناهگاه در ساختمان که تا چند سال پیش شبیه شوخی به نظر میرسید، اکنون به مطالبهای جدی تبدیل شده است. هشدارهای پدافند غیرعامل، اخبار جنگهای منطقهای و بحرانهای زیربنایی، این نگاه تازه را تقویت کردهاند. در برخی کلانشهرها نیز شهرداریها ضوابط جدید ایمنی را وارد مقررات ساخت کردهاند.
ضرورتی برای آیندهای پرریسک
در کنار پناهگاه، پنلهای خورشیدی و مخازن ذخیره آب نیز به نماد خانههای «پایدار» بدل شدهاند. افزایش قطعی برق و تعرفههای پلکانی سبب شده نصب پنل خورشیدی به انتخابی اقتصادی و در عین حال زیستمحیطی تبدیل شود؛ انتخابی که میتواند هزینههای برق مشاعات، آسانسور و روشنایی را به صفر برساند. مخازن ذخیره آب هم دیگر تجملی محسوب نمیشوند، بلکه در شهرهای پرتراکم، به ضرورتی قطعی برای زندگی مدرن تبدیل شدهاند.
اجرای این امکانات با چالشهایی مواجه است، در این راستا از یک سو با هزینه و فضای مورد نیاز و از سویی دیگر با مقاومت ذهنی برخی مجریان و ناظران مواجهیم. پناهگاه دستکم به ۱۲ تا ۲۰ مترمربع فضا نیاز دارد و پنلهای خورشیدی نیازمند پشتبامی مناسباند. با این حال، مهمترین مانع، «ذهنیت سنتی» است که میپرسد چرا باید کاری انجام شود که در مقررات نیامده است؟ با وجود این مقاومتها، بازار به سمت الگوی تازهای پیش میرود؛ الگویی که در آن مفهوم «پسابحران» وارد طراحی پروژهها شده است.
امروز ساختمانی که بتواند ۷۲ ساعت بدون برق، آب و گاز دوام بیاورد، دیگر یک انتخاب لوکس نیست، بلکه ضرورتی برای آیندهای پرریسک به شمار میآید. در این مسیر نقش دولت نیز تعیینکننده است. در بسیاری کشورها، برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و ذخیرهسازی منابع، یارانه و تخفیفهای مالیاتی در نظر گرفته میشود. اما در ایران چنین مشوقهایی وجود ندارد و همین خطر محدودشدن این امکانات به پروژههای لوکس را افزایش داده است.
از منظر اقتصادی، افزودن چنین ویژگیهایی حدود پنج تا هشت درصد به قیمت تمامشده مسکن میافزاید. با این حال، صرفهجویی در هزینههای انرژی و افزایش ارزش ملک باعث میشود این سرمایهگذاری در ۲ تا سه سال بازگشت داشته باشد؛ بنابراین این امکانات نه هزینه اضافی، بلکه سرمایهای بلندمدت برای خریداران است.
ارسال نظر