بحران بیسابقه در آموزش ایران | چرا نسل جدید درس نمیخواند؟
افت شدید نمرات امتحانات نهایی، بیانگیزگی دانشآموزان و فرسودگی تحصیلی دانشجویان، زنگ خطر را برای نظام آموزشی ایران به صدا درآورده است. ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش، معتقد است این بحران ریشه در نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی و سیاستهای ناکارآمد آموزشی دارد که آینده نسل جوان را در ابهام فرو برده است.

ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش، در گفتوگو با رسانهها به افت شدید کیفیت آموزش در ایران اشاره کرد و گفت: «نمرات ۸ تا ۱۰ در امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۳، تنها بخشی از یک بحران بزرگتر است. این افت تحصیلی نتیجه شکافهای عمیق اقتصادی، اجتماعی و روانی در جامعه است که نظام آموزشی را فلج کرده است.» او افزود: «بیانگیزگی دانشآموزان، افزایش آمار دانشجویان مشروطی و غایب، و میانگین نمره بیسابقه ۵.۲۳ در یک درس در دانشگاه شریف، نشاندهنده عمق فاجعهای است که در ساختار آموزشی کشور ریشه دوانده است.»
ریشههای بحران: نابرابری، بیاعتمادی و ناکارآمدی
سحرخیز معتقد است که نظام آموزشی ایران از عوامل متعددی آسیب دیده است: آینده مبهم، کاهش امید اجتماعی، بیاعتمادی به ساختارهای آموزشی، و ناکارآمدی حرفهای. او میگوید: «وقتی بیش از ۴۵ درصد دانشآموختگان دانشگاهی بیکارند یا در مشاغلی مشغول به کارند که هیچ ارتباطی با رشته تحصیلیشان ندارد، انگیزهای برای درس خواندن باقی نمیماند.»
وی همچنین به پدیده «فرسودگی تحصیلی» اشاره کرد که نتیجه زنجیرهای از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فردی است. عواملی مانند خرید و فروش مدارک تحصیلی، سهمیههای کنکور، و دور زدن شایستگیهای تحصیلی از طریق پول یا رابطه، اعتماد به نظام آموزشی را از بین برده و مدرسه و دانشگاه را از مسیر اصلی خود منحرف کرده است.
وقتی مدرسه و دانشگاه دیگر مسیر پیشرفت نیست
سحرخیز با انتقاد از وضعیت معیشتی معلمان اظهار داشت: «در جامعهای که معلم، بهعنوان نماد طبقه متوسط، با دستمزدی کمتر از یک کارگر روزمزد ساختمانی در تأمین معیشت خود ناتوان است، چگونه میتوان انتظار داشت دانشآموزان به شغل معلمی علاقهمند شوند؟» او افزود: «بسیاری از معلمان برای گذران زندگی به مشاغلی مانند رانندگی در اسنپ روی آوردهاند. در چنین شرایطی، درس خواندن برای دانشآموزان به اتلاف وقت تبدیل شده است.»
او همچنین به نابرابریهای اقتصادی اشاره کرد و گفت: «بر اساس دادههای صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۲۳، یک درصد از جمعیت ایران ۴۵ درصد ثروت ملی را در اختیار دارند، که بالاترین سطح نابرابری در خاورمیانه است. همچنین، طبق آمار مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۲، حدود ۴۰ درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی میکنند. این شکاف عظیم، انگیزه پیشرفت را از نسل جوان گرفته است.»
تبدیل مدارس به بنگاههای اقتصادی
سحرخیز با انتقاد از سیاستهای تجاریسازی آموزش گفت: «از زمانی که مدارس دولتی از بودجه عمومی محروم شدند و به سمت خودگردانی و منطق بازار سوق داده شدند، نظام آموزشی به بحران ناکارآمدی گرفتار شد.» او افزود: «مفاهیمی مانند هیئت امنایی شدن مدارس یا تبدیل مدرسه به کانون تربیتی محله، در واقع پوششی برای کاهش وابستگی به منابع دولتی و اداره مدارس با کمکهای مردمی است. این رویکرد، آموزش را از یک حق عمومی به کالایی تجاری تبدیل کرده و شکاف طبقاتی را در نظام آموزشی عمیقتر کرده است.»
آیندهای مبهم برای نخبگان و آموزش
سحرخیز هشدار داد که در چنین شرایطی، نخبگان یا از کشور مهاجرت میکنند یا جذب بازارهای غیررسمی و مهارتمحور میشوند. او تأکید کرد: «تا زمانی که مهارت، تخصص و تفکر در جامعه ارزش واقعی خود را بازنیابد، نظام آموزشی نمیتواند بهعنوان مسیری معتبر برای پیشرفت فردی و اجتماعی عمل کند.»
وی در پایان خواستار بازنگری اساسی در سیاستهای آموزشی شد و گفت: «بدون اصلاح ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و بازگشت به ارزشهای واقعی آموزش، نمیتوان امیدی به بهبود وضعیت نظام آموزشی داشت.»
ارسال نظر