|
کدخبر: 301037

کنشگران محیط‌زیست و مدافعان معدنکاری

مهدی کلاهی - استاد دانشگاه و کنشگر محیط‌زیست

برای پدید آمدن یک سانتیمتر خاک حاصلخیزی که منبعی غنی از باکتری‌ها و میکروارگانیسم‌ها است و قابلیت زایایی و پرورش گیاهان را دارد، باید زمانی از حدود ۳۰۰ تا هزار سال بگذرد. تنها چنین خاکی است که می‌تواند بستر حیات باشد و زندگی بیافریند.با کمال تاسف این خاک ارزشمند کشور، گاهی با قیمتی بسیار ناچیز به‌فروش می‌رسد. قانون حفاظت از خاک در سال ۹۸ تصویب شد که اساس آن بر این بنا شده است که چگونه منابع خاک را مدیریت کنیم تا بتوانیم آن را موردبهره‌برداری پایدار قرار دهیم.

کلاهی

بر اساس این قانون، وزارتخانه موظف شده تا روی حفظ و ارتقای کیفی خاک کار کند و علاوه بر این، ممنوعیت فروش خاک موردتاکید قرار گرفته است.اگر خاک را به‌صورت استعاری پدر بنامیم، هم‌اینک رفتار ما با خاک سرزمین‌مان مصداق کامل پدرکشی است. به‌عبارت‌دیگر، هم‌اینک به‌شکل بسیار دلخراشی کمر به قتل این منبع حیاتی بسته‌ایم. براساس آمارهای منتشرشده در منابع داخلی و خارجی، میزان فرسایش خاک در ایران بیش از 7 برابر دیگر نقاط دنیا است. وقتی این حقیقت را در کنار مدت زمان لازم برای تولید یک سانتیمتر خاک قرار می‌دهیم، تازه می‌توان به عمق فاجعه پی برد.

در کنار این فرسایش عظیم، وقتی موضوع فروش خاک، چه به‌صورت رسمی و چه غیررسمی مطرح می‌شود، ابعاد پدیده پدرکشی چندین و چند برابر خواهد شد و این جنایتی است که ما در حق سرزمین مادری خود مرتکب می‌شویم.یکی از مصادیق فروش خاک، صادرات خاک معدنی کشور است. شاید گفته شود که فروش خاک معدنی، باتوجه به اینکه حاوی عناصری است که به طبیعت آسیب می‌رساند، اقدامی در راستای کمک به زیست‌بوم کشور است، اما در واقع باید گفت این موضوع نوعی توجیه و تحریف واقعیت است. وقتی معدنی در یک نقطه‌ای از کشور ایجاد می‌شود، طبیعت گیاهی و جانوری منطقه، خود را با تغییرات محیط سازگار می‌کنند. به‌عبارت دیگر، گیاهان و جانورانی که در منطقه معدنی به‌وجود می‌آیند و تکثیر می‌شوند، را نمی‌توان به جایی دیگر، که شرایط اقلیمی متفاوتی دارد، منتقل کرد.

علاوه بر این، اگر هدف پالایش خاک از عناصر آلاینده است، با روش‌های گوناگونی از جمله گیاه‌پالایی می‌توان به این مهم دست یافت. برداشت خاک و تغییر اکوسیستم منطقه به صلاح موجودات منطقه نیست و فروش خاک (چه نام آن را خاک معدنی بگذاریم یا غیر معدنی) به موجودات منطقه آسیب می‌رساند. بنابراین، این توجیه که اگر ما خاک را برداریم و بفروشیم، لطفی به گیاهان و جانوان منطقه کرده‌ایم؛ قلب واقعیت است.

اگر انسان دستبرد به طبیعت می‌زند و منابع آن را استخراج می‌کند و مورد بهره‌برداری قرار می‌دهد، به‌واسطه نگاه انسان‌محورانه و خودخواهانه‌ای است که نسبت به طبیعت دارد. معدنکاری نوعی دستبرد به طبیعت است، باید راهی یافت که در اثر این دست‌درازی، کمترین آسیب به منابع آب و خاک وارد شود. برای شرح بیشتر این موضوع، 2 نکته تکمیلی را هم باید در نظر گرفت. موضوع اول این است که میزان اشتغالزایی عملیات معدنکاری، آنقدر ناچیز است که در عمل می‌توان از تاثیر آن بر این حوزه چشم‌پوشی کرد و دیگر اینکه، اگر از منظر اقتصادی به این حوزه نگاه کنیم، معمولا مواد معدنی به‌صورت خام صادر می‌شود که همان مزیت اشتغالزایی را هم ندارد و زیان مکرر است.متاسفانه باید اعتراف کرد که ما از جمله کشورهایی هستیم که توانایی مدیریت سرزمین، خاک، آب، معدن و سایر منابع ارزشمند خود را نداریم و از این‌رو خام‌فروشی از نظر ما اقدامی قابل‌دفاع است.

در هر اقلیمی که معدنکاری اتفاق می‌افتد، آثار تخریبی فراوانی به جا می‌ماند، اقلیمی که پیش از معدنکاری زیستگاه گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری بوده است، پس از معدنکاری گیاهانش را از دست می‌دهد و جانوران را از محدوده فراری می‌دهد و حاصل آن آلودگی هوا، آب و خاک است.اما عده قلیلی، از ضعف‌های داخلی کشور استفاده و از این راه سودی کلان به جیب خود سرازیر می‌کنند و مدافع فروش سنگ، خاک، مواد و ذخایر معدنی و... کشور هستند.

البته در بسیاری از نقاط دنیا جریان معدنکاری برقرار است، اما پیش از آغاز کار، ارزیابی‌های جامعی انجام می‌شود و پارامترهای زیست‌محیطی منطقه سنجیده و تنها با رعایت استانداردهای سختگیرانه‌ای اجازه معدنکاری صادر می‌شود.علاوه بر این، وقتی کار در یک محدوده تمام شد و زمان بستن معدن فرارسید، معدنکار ملزم است که نسبت به ترمیم و احیای منطقه معدنکاری‌شده اهتمام ورزد. به‌عنوان‌مثال، اگر بهره‌برداری از یک محدوده ۱۰ سال طول کشیده است، باید فرآیند رشد گیاهان در این مدت را هم محاسبه کنند و این محاسبات به پارامترهای احیای منطقه اضافه شوند.چندی پیش، اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت (IUCN) دستورالعمل احیای اکوسیستم‌ها در اراضی معدنکاری را منتشر کرد، باتوجه به این موضوع انجمن‌های منابع‌طبیعی، محیط‌زیست یا حتی وزارت صمت می‌توانند این دستورالعمل را به‌عنوان یک الزام در بهره‌برداری از معدن مدنظر قرار بدهند و در این صورت، حامیان محیط‌زیست هم، طرفدار معدنکاری می‌شوند.

 

نویسنده: مهدی کلاهی

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها