گزارش صمت از کارکرد مدارس طبیعت در حفظ محیطزیست و تربیت نسل آینده
تغییر سبک زندگی در دل طبیعت
وقتی از چیزی به نام تجربه زیسته (lived experience) سخن میگوییم به چه میزان به کودکی و امر آموزش در ادراک بسیاری از مفاهیم توجه داریم؟
به گزارش پایگاه خبری گسترش، روزنامه صمت نوشت: ما همواره از طریق فرآیندهای صرفا عقلانی نمیتوانیم فرهنگ و اخلاق رویکردهای آشتیجویانه را تبیین کنیم. برای فرهنگ آشتیجویانه باید آن را زیسته باشیم. درست اینجاست که توجه به کودکی و آموزش به کودک و نوجوان از نشانههای توسعهیافتگی و عدالتجویی دولتهاست. یکی از رویکردهایی که میتوان زیست انسان را برای تداوم حیات در نسلهای بعدی تضمین کند ساخت مدارس طبیعت است. مدارسی برای حفظ و نگهداری از میراثی بزرگ به نام طبیعت. میراثی به وسعت تاریخ خلقت زمین که در تکاپوی زندگی و زیست امروز بشر به مخاطره افتاده است و دیری نیست که همین میزان از این میراث گرانبها را از دست بدهیم. نظام آموزشی کنونی ایران را چه بهطور نسبی موفق بدانیم یا آنکه آن را بدون موفقیت یا ناکام در دستیابی به اهداف مربوط ارزیابی کنیم، در ضرورت بازنگری و روزآمد کردن شیوههای آموزشی نمیتوان تردید کرد. در شیوه متداول، به طور عمده روش مرسوم استاد و شاگردی جریان دارد و مربی سعی میکند که ذهن مخاطب را با انبوهی از اطلاعات پر کند حال آنکه هدف از آموزش باید معطوف به تسهیل و پایداری فرآیند یادگیری و ایجاد تغییر در دانش، نگرش و رفتار یادگیرنده باشد. داوطلبانه نبودن یادگیری و اجباری بودن آن در بیشتر موارد، نبود مهارتسنجی، خستهکننده و ملالآور بودن روشها و مطالب و فقدان فضای مشارکت یادگیرنده در بحث، از چالشهایی است که کارآیی و اثربخشی آموزش رایج در کشورمان را تهدید میکند و آموزش گیرندگان را در معرض خطر سطحینگری و رفتار رفع تکلیفی قرار میدهد. مشکلات یادشده از سوی و تغییرات سبک زندگی در ایران از سوی دیگر، تاثیرات سویی را در شکل گیری شخصیت دانشآموزان برجای مینهد که چارهاندیشی برای کنترل و رفع آنها ضرورتی اجتنابناپذیر به شمار میرود. کارکرد مدرسه طبیعت اقتضائات زندگی آپارتمانی و دوری روزافزون کودکان و دانشآموزان از طبیعت میتواند هویتیابی، اعتمادبهنفس و توان برطرف کردن مشکلات آنها را تحتالشعاع قرارداده و در آیندهای نهچندان دور، آثار اجتماعی خویش را نیز هویدا سازد. از سوی دیگر امروز شاهد بد رفتاری نسلهایی از جامعه با طبیعت هستیم که به طور عموم از مواهب طبیعت برخوردار بوده یا متمتع از زیباییها و دلانگیزیهای جلوههای گوناگون مواهب خداوندی بودهاند. اگر بپذیریم که انسان به طور معمول به آنچه که از آن بهره میگیرد، دل میبندد و بیاندیشیم که رفتار نامناسب میانسالان و بزرگسالان، چه لطماتی را امروز متوجه منابع زیستی ساخته است، بلاشک تصور اینکه کودکان و نوجوانان امروز و نسلهای بعدی چه رفتاری با منابعی خواهند کرد که کمتر از آن سود جسته و بهره گرفتهاند، وحشتآفرین خواهد بود. یکی از روشهایی که پیشینه زمانی محدودی در کشور ما برای فائق آمدن بر مشکل مطروحه دارد، ایجاد مدارس طبیعت است. مدارس طبیعت امکان تماس بیواسطه و مداوم کودک با طبیعت و تجربه کردن زیباییها و زشتیهای آن و ایجاد حس شادی یا غم ناشی از آنها را فراهم میکند و در این رهگذر پیوندی عمیق و خود انگیخته بین کودکان با طبیعت و همسالان ایجاد میشود. این ارتباط و تماس با طبیعت به وجود آورنده بستری مناسب برای آموختن، فهمیدن، درک، خلاقیت، تعامل اجتماعی، مشارکت و همکاری است که در سطوح بالای هدفگذاری در مقوله آموزش، ایجاد آن در مخاطب دنبال میشود. خودیابی، فرصتیافتن برای ابراز وجود، ایجاد فرصت برای رشد همهجانبه همه استعدادها، مواجهه با خطرات کنترل شده و دانش حضور مستقل در جهان و نه به صورت بزرگسال کوچک، دستاوردهایی هستند که امکان بروز و تحقق را در مدارس طبیعت پیدا میکنند. همچنین سطوح سادهای از مهارتهای مختلف مانند نجاری، باغبانی و کشاورزی در این مدارس آموخته میشوند. درواقع مدارس طبیعت بستری مناسب برای کاستن از چالشهای موجود در شیوه کنونی آموزش بهویژه آموزش محیطزیست به کودکان را فراهم میکنند. حمایت از گسترش فعالیت مدارس طبیعت با توجه به نتایج درخشان آن در مدتکوتاه فعالیت در کشور، رسالتی است که متوجه همه موثرین و فعالان عرصههای مدیریتی و اجتماعی است. مدرسه طبیعت و ۲۰۰ هزار شغل کمبود شغل برای دانشآموختگان رشته محیطزیست به یکی از مشکلات این قشر تبدیل شده است که به اعتقاد مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست مدارس طبیعت نقش بسزایی در برطرف کردن این مشکل دارد. محمد درویش مدیرکل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست گفت: پیشبینی میشود هر دانشآموز در مدارس طبیعت به یک تسهیلگر نیاز دارد که این نیاز میتواند حجم زیادی از دانشآموختگان محیطزیست را مشغول بهکار کند. وی با بیان اینکه در مدارس طبیعت معلم نداریم بلکه تسهیلگر مشغول به فعالیت است، اظهار کرد: دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست یکسری فصلهایی را مشخص کرده که تسهیلگران در دورههای آموزشی مقدماتی و عالی آنها را میگذرانند، این افراد باید فضایی ایجاد کنند که دانشآموز هم امنیت داشته باشد و هم اینکه خلاقیت آنها پرورش یابد و در عین حال به خود، همشاگردیها و طبیعت آسیب وارد نکنند. درویش ادامه داد: با توجه به اینکه ۸ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بین ۳تا ۱۲سال در کشور وجود دارد، اگر فرض کنیم حداقل ۵میلیون نفر از آنها به مدارس طبیعت بروند و حتی اگر فرض کنیم به جای هر ۵نفر ۱۰نفر یک تسهیلگر داشته باشند، میبینم یک بازار اشتغال ۵۰۰هزار نفری ایجاد میشود. مدیرکل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست گفت: به همین منظور برنامهریزی کردیم در یک افق ۱۰سال از طریق مدارس طبیعت ۲۰۰هزار شغل ایجاد شود. وی اظهار کرد: اکنون ۵۲مدرسه طبیعت در کشور ازجمله تهران، البرز، اصفهان، خراسانرضوی، خراسانجنوبی، گلستان، مازندران، گیلان، آذربایجانشرقی، فارس، کرمان، بوشهر، سمنان و کرمانشاه درحال فعالیت است. وی با بیان اینکه استقبال از این مدارس بسیار خوب بود گفت: در یکسال نخست راهاندازی این مدارس فقط ۳مدرسه و در سال دوم بیش از ۳۰مدرسه تاسیس شد و اکنون که سال سوم را میگذارند به ۴۷مدرسه رسیده است. مدیرکل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست افزود: از ابتدای امسال تاکنون ۶۳درخواست برای تاسیس مدرسه طبیعت به سازمان محیطزیست ارسال شده است. درویش گفت: با توجه به همکاری و همیاری وزارت آموزش و پرورش و سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری پیشبینی میشود در امسال جهش خوبی در افزایش تعداد مدارس طبیعت داشته باشیم. وی اظهار کرد: وزارت آموزش و پرورش مدارس طبیعت را به رسمیت شناخته و سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری نیز اعلام کرد تمام ۳۵۷پارک جنگلی و حدود ۴۰۰بوستان روستایی را دراختیار سازمان حفاظت محیطزیست و تاسیس مدارس طبیعت بگذارد که امیدواریم با این همیاری و همکاری شاهد رشد مدارس طبیعت در کشور باشیم. مدرسه طبیعت الگویی برای کودکان مدرسه طبیعت قلمرویی برای کودکان است، فضایی که در آن امکان تعامل آزادانه، کنجکاوانه و سرخوشانه با طبیعت برای کودکان فراهم است، تجربههای کودکانه در این فضا، تعامل آزادانه و ملموس با همه عناصر طبیعت ازجمله آب، خاک، سنگ، چوب، گیاه و حیوان را در برمیگیرد، تعاملی باز و آزاد، تکنفره یا جمعی و براساس انگیزشهای درونی خود کودکان. در کشور ما تا چندی پیش بیشتر مردم کودکی خویش را در محیطهای روستایی و شهرهای کوچک میگذراندند که در آن شرایط دسترسی مداوم به محیطهای طبیعی آسان بود، محله کانون فعالیتهای روزانه کودکان بود و وقت کودکان به طور عمده به بازیهای فردی و جمعی، کاوش و تخیل میگذشت، چنین تجربهای به کودکان اجازه میداد خلاق و شادمان باقی بمانند و در حوزههای گوناگون، توانا در رفع مسئله و دارای مهارتهای متنوع باشند. امروزه در مدت زمانی کوتاهی جمع زیادی از مردم ایران ساکن شهرهای بزرگ و کلانشهرها شدهاند، سبک زندگی افراد تغییر کرده و شرایطی برای کودکان امروزی رقم خورده که امکان جنب و جوش و بازیهای جمعی را از آنها گرفته است ازجمله اینکه خانواده کوچک شده و کودکان بیشتر در خانه همبازی ندارند، محله، کارکرد خود را تا حدود زیادی از دست داده و خانوادهها به دلیل ملاحظات گوناگون ایمنی، امنیتی و تربیتی فرصتهای کمتری برای فعالیتها و بازیهای آزادانه فرزندشان فراهم میکنند. بیشتر مدارس فضای کوچکی دارند که امکان تعاملات متنوع و چندجانبه در ابعاد گوناگون را از کودکان سلب میکند، تلویزیون و شیوع و وفور بازیها و سرگرمیهای مجازی نیز باقیمانده فرصت کودکان را به خود اختصاص داده و زمانی برای تجربه طبیعت باقی نگذاشته است. نتیجه تمام این تحولات محروم ماندن کودکان از تجربه طبیعت و تجارب اجتماعی مرتبط با آن است و امروز پیامدهای ناگوار آن به صورت کاهش تمرکز، کاهش مهارتهای فیزیکی و سازگاریهای اجتماعی، افسردگیها و بیانگیزگیها، افزایش شدید آنچه با عنوان بیش فعالی برچسب میخورد و بسیاری ناهنجاریهای دیگر بروز معناداری پیدا کرده است. بنابراین کاهش اثرات زندگی شهرنشینی و افزایش مهارت کودکان برای زندگی کردن بسیار حائز است که بر این اساس ایده ایجاد مدارس طبیعت در کشور از ۳سال گذشته شکل گرفت تا کودکان بتوانند در این فضا کودکی کنند.
ارسال نظر